شنبه، آبان ۰۲، ۱۳۸۸

Tanakvra マハーバード

در سالهايي دور سريالي ژاپني از تلويزيون ايران كه انزمان فقط دوشبكه داشت و هنوز شبكه هاي سه و چهار و پنج و استاني و تهران و اموزشي پيدانشده بود و گيرنده هاي ماهواره هم نبود پخش ميشد به نام سالهاي دور از خانه كه چون رل اول ومهم ان در دست خانمي به نام اوشين بود به نام سريال اوشين مشهور شده بود در قسمتي از اين سريال كه هفته اي يك شب از تلويزيون پخش ميشد و انزمان هنوز اگهيهاي بازرگاني وسط فيلمها را تلويزيون از كانالهاي خارجي يادنگرفته بود بازاري ايجاد شد به نام تاناكورا . فرداي انروز در محله ميدان اهنگران در پشت بانك سپه مهاباد نزديك كوچه جوله كان يا كوچه جهودان يك گوني پر از پوشاك دست دوم خارجي را از پشت وانت برزمين انداخت و داد زد تاناكورا – هرچه برداري و سواكني ده تومان به عبارتي يكصدريال مردم به دور او جمع شدند و شروع به جداكردن پوشاك خارجي داخل در گوني كردند و در مدت بسيار كوتاهي محتويات كيسه گوني بفروش رفت و خريداران و فروشنده راضي به خانه هايشان برگشتند خريداران راضي بودند كه اجناس خوب و ارزاني خريده اند وبه واقع هم چنين بود پوشاك خارجي از ماركهايي مشهور جهاني انهم با قيمت بسيار نازل ده تومان يعني همان يكصد ريال فعلي و فروشنده هم چون در مدت كمي جنس خود را فروخته بود و سود مناسبي هم كرده بود اگرچه اندكي از محتويات گوني بفروش نرفته بود و دورانداختني بود ولي بازهم راضي بود چون انروز چيزي را دشت كرده بود فرداي انروز فروشندگان و خريداران بيشتر و بيشتر شدند ابتدا فقط ضعفا و افراد كم درامد از اين اجناس ميخريدند بعد كه اوازه مرغوبيت اين اجناس پخش شد و نقل محفل مردم شد متمولان هم بيدارشدند كه چه نشسته ايد كه اجناس خارجي باقيمت ارزان بفروش ميرسد و ما غافليم - مشتريان بيشتر شدند عده اي در هنگام ورود به بازار كه همان ميدان اهنگران بود سر خود را بلند نميكردند كه مبادا كسي انها را بشناسد و بعد تعريف كند كه فلاني هم در تاناكورا بوده اگرچه بعدا عده اي از افرادي كه دستشان به دهنشان ميرسيد دم فروشندگان را ميديدند و از او ميخواستند كه با گرفتن پول اضافي گوني ( تا ) را در خانه انها بازكند كه انها بتوانند از اول گوني جنس سواكنند . كم كم در جماعت مشتريان خانواده هاي اعيان و اشراف هم پيداشدند كه دنبال اجناس خارجيي ميگشتند كه در سفرهاي خارجي كه رفته بودند بعلت وزن بالاي اجناس خريداريشان نتوانسته بودند بيشتر از اين بخرند . كارمندان در ساعات اداري مرخصي ساعتي گرفته و با قرار قبلي با زن و بچه به تاناكورا ميرفتند جاي سوزن انداختن نبود ريز ودرشت پير و جوان – پالتوهاي زرد و قهوه اي سيصد تومان – در اوايل فقط پوشاك بود هنوز از كفش – پوتين ساك كيف عروسك خبري نبود ولي اخيرا متاسفانه دستكش اشپزخانه و لباسهاي زير هم اضافه شده است . محل ميدان اهنگران كنجايش سيل خريداران را كه از شهرهاي اطراف هم اضافه شده بودند نداشت محل تاناكورا به محله مجبوراباد در كنار پل يرغو منتقل و تابلوي بزرگي توسط شهرداري در ابتداي خيابان براي راهنمايي خريداران با متن تاناكورا نصب كه بعد ديدند بد است انرا برداشتند در اين فاصله بازاريان به تكافو افتادند چون فروش خود را در خطر ديدند و از طرف بهداشت هم كارشناسان مصاحبه و مناظره ترتيب دادند در ارتباط با ضررهاي اين لباسها از نظر انتقال و انتشار بيماريهاي پوستي و ............بازار تاناكورا كم كم وسعت پيداكرده و شعباتي هم در ساير شهرستانها و حتي گويا در خيابان وليعصر تهران دائر نمود ه بود بتدريج ماشين هاي اخرين سيستم فروشندگان در كنار ماشينهاي اخرين مدل خريداران در دور و اطراف تاناكورا پارك شد و تاناكورا مدتي بعد اتش گرفت و در نهايت به محل فعلي در جنب ترمينال منتقل شد افراد زيادي به نان و نوا رسيدند و در كليه شهرستانها هم شعبا تي دائرنمودند . در سالهايي دور هم كت و شلوارهاي خارجي در مهاباد بفروش ميرفت با قيمت ارزان كه انزمان به كت و شلوارهاي عراقي مشهور بود حالا هم هست . در اخرين باري كه به تاناكوراسرزدم جاي سوزن انداختن نبود و 2روز قبل از ان از اخبار بيست و سي شبكه دوم خبر ادامه فعاليت تاناكوراي مهاباد پخش شد . در حال حاضر تاناكورا شامل دوقسمت است قسمت چادري و قسمت مغازه اي يكطرف ان گل و لاي دارد و طرف ديگر اسفالت است همچنان مشتريهايش هست .همچنان خطر ابتلا به بيماريهاي جلدي .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا در صورت امكان نظر ارزشمندتان را درج فرمايند