یکشنبه، آبان ۰۹، ۱۳۸۹

حافظ



ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
تا درخت دوستی کی بردهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفت و گو آئین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
ما دم همت براو بگماشتیم
نکته ها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرونگذاشتیم
گفت خود دادی بما دل حافظا
ما محصل بر کسی نگماشتیم

حافظ



ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
تا درخت دوستی کی بردهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفت و گو آئین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
ما دم همت براو بگماشتیم
نکته ها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرونگذاشتیم
گفت خود دادی بما دل حافظا
ما محصل بر کسی نگماشتیم

حافظ



ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
تا درخت دوستی کی بردهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفت و گو آئین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
ما دم همت براو بگماشتیم
نکته ها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرونگذاشتیم
گفت خود دادی بما دل حافظا
ما محصل بر کسی نگماشتیم

در اتوبوس

در اتوبوس
در رديف سوم نشسته بودم فاصله مبدا تا مقصد 115 كيلومتر بود اتوبوسهاي ويژه كه كرايه انها سه برابر كرايه اتوبوسهاي معموليست و خدمات ان اول روزنامه و نوشابه و كيك بود گاهي نوشابه با كيك و گاهي بدون ان است ممكن است فيلم نشان دهند در رديف دست چپم در صندلي اول خانمي بليط ان صندلي را در جيب و دو گوشي موبايل در دستش بود و در روي صورتش اثرات رنگ اميزي هاي غير ضرور پيدابود سنش زير بيست سال بود با قدي كوتاه و كفشي اديداس يكي از گوشيهاي دستش زنگ زد جواب داد از انطرف سيم صداي مردانه اي را شنيدم پرسيد اين شماره من را از چه كسي گرفته اي و كي هستي . من تا تورا نشناسم جواب حرفت را نميدهم – من از ان دختران بد نيستم . ديگر مزاحم نشو – جان ديگر كاري نداري – اين مكالمات به همراه حرفهاي ديگر حدود يكربع ساعتي طول كشيد و من نفهميدم كه گفتن كلماتي مانند جان و كاري نداري به يك ادمي كه نميشناسي و قرار است مزاحمت نشود چه معني دارد
دخترم چرا مواظب خودت نيستي
خواهرم چرا تامل نميكني
در گفتارت
در ظاهرت
در اينده ات
در نگراني
پدر
و
مادرت .
عاقل باش
کاش اندکی عاقل بودی

سه‌شنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۹

وسایل ازمایشگاهی شیشه ساعت

شيشه ساعت
شيشه ساعت ابزاري است و همان طور كه از نامش پيداست شبيه شيشه ساعت است و در اندازه هاي مختلف ساخته مي شود.
كاربرد: از شيشه ساعت براي تبخير سريع مايع ها و محلول ها استفاده مي شود.
طرز استفاده: شيشه ساعت را مانند ابزار شيشه اي ديگر، بايد شست و شو داد و در صورت لزوم آن را با دستمال خشك كرد.
گاهي براي سرعت بخشيدن به عمل تبخير، شيشه ساعت را در دهانه بشر قرار مي دهند تا با جوشاندن آب درون بشر و گرم شدن شيشه ساعت با بخار آب جوش، عمل تبخير و تبلور سريعتر انجام گيرد.

وسایل آزمایشگاهی- بوته چینی

بوته(كروزه)Crucible
بوته آزمايشگاهي ظرف مخروطي (مخروط ناقص) شبيه انگشتانه است كه ليه هاي آن كاملاً صاف و جداره هاي داخلي و خارجي آن صاف و صيقلي است. اگرچه بوته آزمايشگاهي را از جنس فلز (بويژه از نيكل). گرافيت و سفال (بوته گلي يا سفالي) نيز مي سازند اما اين بوته ها عمدتاً از جنس چيني تهيه مي شود و معمولاً داراي سرپوش است.
بوته آزمايشگاهي ظرف مخروطي (مخروط ناقص) شبيه انگشتانه است كه ليه هاي آن كاملاً صاف و جداره هاي داخلي و خارجي آن صاف و صيقلي است. اگرچه بوته آزمايشگاهي را از جنس فلز (بويژه از نيكل). گرافيت و سفال (بوته گلي يا سفالي) نيز مي سازند اما اين بوته ها عمدتاً از جنس چيني تهيه مي شود و معمولاً داراي سرپوش است.
كاربرد: از بوته در آزمايشـگاه معمولي براي اندازه گيري آب تبلور كات كـبود يا سولفات مس زاج سبز يا سولفات آهن و نمك قليا يا كربنات سديم، همچنين براي ذوب قند، پارافين جامد و… استفاده مي شود. چون بوته چيني در برابر گرما (تا حدودْ1200C) مقاوم است، از آن در آزمايشگاه هاي شيمي تجزيه براي خشك كردن رسوب و پختن رسوب در كوره الكتريكي استفاده مي شود.
طرز كار: هنگام گرم كردن بوته بايد آن را با گيره ويژه اي (گيره بوته) برداشت و در حفره مثلث نسوز مناسب، قرار داد. مثلث نسوز طبق شكل، به شكل مثلث است كه از يك مثلث فلزي با سه قطعه روكش چيني نسوز ساخته شده است و از آن عمدتاً براي نگهداشتن بوته، به هنگام گرما دادن آن استفاده مي شود. يك مثلث نسوز هنگامي براي يك بوته مناسب است كه⅔ بوته در حفره آن قرار گيرد، در غير اين صورت حالت نامتعادلي پيدا مي كند و در اثر ضربه كوچكي ممكن است بشكند.
چند نکته درباره بوته چینی
- اسيدها بر بوته اثر ندارند اما بازها سبب خوردگي بوته مي شوند. براي پاك كردن بوته تا حد امكان نبايد از اسيدها هم استفاده كرد.
- بوته هاي شكسـته را نبايد دور ريخـت زيرا از خرده هاي آنها براي آب گيري الكل و تهيه اتيلن مي توان استفاده كرد. (بوته شكسته را مي توان خرد كرده، به عنوان ماده آبگير مورد استفاده قرار داد)
- هنگامي كه از بوته براي سنجش هاي وزني استفاده مي شود نخست بايد بوته خالي را چندين بار در كوره الكتريكي در دماي معين (دماي لازم براي پختن رسوب) قرار داد و پس از سرد كردن، وزن كرد تا به وزن ثابت رسيد. اين كارها، يعني: گرم كردن، سرد كردن و وزن كردن بوته تا رسيدن به وزن ثابت پيش از پختن هر رسوب الزامي است.

یکشنبه، آبان ۰۲، ۱۳۸۹

او دیگر صدایت را نخواهد شنید

مطلب زیر را از یکی از دوستان دریافته ام
او دیگر صدایت را نخواهد شنید ! ...
15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی...وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارمسرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی "وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ..صبحانه مو آماده کردی وبرام آوردی ..پیشونیم رو بوسیدی وگفتی بهتره عجله کنی ..داره دیرت می شه.."وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم ..بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری.بعد از کارت زود بیا خونه وقتی 40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارمتو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی .باشه عزیزم ولی الان وقت اینه که بریتو درسها به بچه مون کمک کنیوقتی که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم تو همونجور که بافتنی می بافتیبهم نکاه کردی و خندیدی
وقتی 60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدی...rوقتی که 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم در حالی که روی صندلی راحتیمون نشسته بودیم من نامه های عاشقانه ات رو که 50 سال پیش برای من نوشته بودی رو می خوندم و دستامون تو دست هم بود ...وقتی که 80 سالت شد ..این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری..نتونستم چیزی بگم ..فقط اشک در چشمام جمع شد !!!اون روز بهترین روز زندگی من بود ..چون تو هم گفتی که منو دوست داریto به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داریو چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستیچون زمانی که از دستش بدیمهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنیاون دیگر صدایت را نخواهد شنید

دوشنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۹

دکتر و مرضیه

منشی با قیافه طلبکارانه در پشت میزش نشسته و بیشتر از دکتر داخل اطاق معاینه فخر میفروشد خانم و اقایی وارد میشوند اقا بطرف منشی میرود و درخواست وقت ویزیت میکند مطب تقریبا خالیست منشی برمی اشوبد که تا هفته دیگر وقت نداریم و چه و چه بعد از لحظاتی ارام میگردد مریض عجز و لابه میکند و التماس و اصرار تا منشی رضایت میدهد که اخر وقت نوبت بدهد میگوید اخر وقت ممکن است ساعت 11 شب باشد مریض میگوید خیلی خوب ساعت 10 و نیم برمیگردیم منشی میگوید هرجا میروید تا ساعت 7 و نیم اینجا باشید چون دکتر ساعت 8 میرود مریض هاج و واج اطاق را ترک میکند چون دودقیقه پیش منشی فرموده تا ساعت 11 نوبتتان نمیشود ولی حالا میگوید دکتر ساعت 8 میرود . پاره ای از این منشیان هم خود حکایتی دارند و خودشان بیشتر نیازمند ویزیت از طرف دکتر متخصص روانپزشکی هستند بازار گرمی برای دکتر را به این حد میرسانند که حاضرند شب مریض بخت برگشته در هتل بماند و پول اضافی خرج کند ولی به او نوبت همان روز ندهند . پاره ای اوقات هم ادم مات و متحیر میماند و نمیداند که ایا دکتر از منشی مریضتر است و یا منشی . اخه اگر دکتر مریض نیست چرا وقتی انکال است به بیمارستان نمیاید وبا اعوان و انصارش که پرستاران باشند مریض را به مطبش هدایت میکند . البته انصافا مرضیه خانم شیر مردیست در عرصه بهداشت چند روز پیش خودم دیدم که سرزده از بیمارستانی بازدید کرد و با عتاب بجا به یکی از پاچه خواران گفت شما نمیخواهد برایم توضیح دهی من خودم میدانم در این بیمارستان چه خبر است رحمت به شیر پاکی که خورده ای . البته این مرضیه با ان مرضیه ای که چند روز پیش مرحوم شد و خدایش رحمت کناد فرق دارد خداوند یکی را عزت و دیگری را خوار میکند روزگارست اینکه گه عزت دهد گه خوار دارد -چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

یکشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۹

گه زو گزانگبین

گز انگبين از نظر شيميايي يك نوع من 1 Mann مي‏باشد . من‏ها موادي هستند كه بطور كلي از تراكم مواد قندي ويا موادي كه از تغيير و تبديل مواد قندي مختلف حاصل مي‏شوند بوجود آمده‏اند ( اين مواد در كشورهاي مختلف بخصوص در ايران اهميت فراوان دارند ) من‏هائي كه در گياهان ايران وجود دارند بسيارند . از آنجمله شكر تيغال , بيدخشت , ترنجبين , شير خشت و بالاخره گزانگبين . اين ماده از زمانهاي بسيار قديم در ايران شناخته شده است كه قسمت اعظم آن در صنعت گز سازي مورد استفاده قرار مي‏گيرد .
متأسفانه عوامل مختلف بيولوژيكي , اقليمي و برداشت ناصحيح موجب گرديده كه توليد گزانگبين سال بسال نقصان يابد .
گزانگبين ماده‏ايست كه توسط حشره Cyamophila dacora از خانواده Paylidae كه در اثر تغذيه شيره گياه AStragalus adcendens در ايران در حاشيه شمال شرقي زاگرس در ارتفاع 2000 تا 3000 متري و در حوالي آباده تا نزديكي گلپايگان ( آباده ـ سيميرم ـ بروجن ـ شهركرد ـ دالان كوه و خونسار ) بصورت خودرو ميرويد .حشره مخصوص از شيره ساقه گياه تغذيه نموده و آنرا كه در واقع گزانگبين مي‏باشد بصورت فتيله‏هاي سفيد رنگ در روي ساقه بجا مي‏گذارد . عمليات برداشت از اواسط شهريور تا اواخر مهرماه در ساعات خنك روز توسط كارگران با وسائل اوليه ( سيله , چوب دستي و الك ) انجام مي‏گيرد . كارگران پس از الك كردن گز انگبين آنرا در داخل جعبه‏هاي چوبي يا كيسه جمع آوري نموده به كارخانه حمل مي‏كنند . اين محصول در انبار زير 10 درجه سلسيوس تا يكسال قابل نگهداري است .
این مطالب از سایت موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران انتخاب شده است شماره 2619 تاریخ 1367 در ضمن گه زو را با کره و نان میخورند

دوشنبه، مهر ۱۹، ۱۳۸۹

گلایه از برگزارکنندگان محترم سومین کنگره بین المللی قلب و عروق رضوی در مشهد

گلایه از برگزار کنندگان محترم سومین کنگره بین المللی قلب و عروق رضوی در مشهد.
سومین کنگره بین المللی جراحی قلب و عروق رضوی با همکاری انجمن Euro – Asian Bridge ، انجمن جراحان قلب ، انجمن اینترونشنال کاردیولوژی و همزمان با برگزاری دومین کنگره بین المللی پرفیوژن ایران ، اولین دوره تخصصی ECMO و کارگاه CPR از تاریخ ۱۳ لغایت ۱۶ مهر ماه ۱۳۸۹ در مکان بیمارستان رضوی مشهد برگزار شد .
به گزارش شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران اخبار ساعت 19 مورخه 18 مهر 89 ، این کنگره با حضور بیش از ۶۰ تن ازمتخصص و جراح قلب دنیا از ۵۸ کشور به مدت چهار روز با همکاری انجمن قلب آسیا و اروپا در بیمارستان رضوی مشهد برگزار شده است.در این کنگره علاوه بر بررسی تازه ترین یافته ها در زمینه جراحی و تبادل نظر جراحان در حوزه درمان ، انواعی از عمل های جراحی قلب به طور زنده برای پزشکان شرکت کننده پخش گردیده است .
در این کنگره همچنین گردشگری سلامت در کشورهای اسلامی بررسی و توانمندی ‌های درمان در کشورهای اسلامی شناسانده شده است.در حاشیه این کنگره هم بیمارستانهای برجسته ایران و کشورهای ترکیه ، عربستان ، بحرین ، مصر ، امارات و کویت توانمندی‌های خود را به نمایش گذاشته اند.برابر اخبار واصله متخصصین قلب ، جراحان قلب و عروق ، بیهوشی قلب و رادیولوژیست و پرستاران محترم که تمایل به ثبت نام در این کنگره را داشته اندقبلا از طریق مراجعه به سایت بیمارستان www.razavihospital.com نسبت به ثبت نام و ارسال مقالات خود اقدام نموده اند .
اما به گزارش بخش خبری ساعت 19 شبکه یک سیما در روز یکشنبه 1389قسمتی از کارگاه آموزشی مربوطه که جراحی تجربی روی حیوانات و از جمله سگ بوده است در پارکینگ و در جوار خودروهای پارک شده محل برگزاری کنگره انجام گرفته که جای گلایه دارد به این دلیل که همچنانکه استحضار دارند سه روز قبل از برگزاری این کنگره در تقویم به نام روز دامپزشکی نامگذاری شده است که قاعدتا مطالب زیادی از طریق وسایل ارتباط جمعی در خصوص معرفی رشته دامپزشکی منتشر شده است , و با توجه به اینکه نه تنها در شهرستان مشهد بلکه در اکثر شهرهای ایران درمانگاه و بیمارستانهای بسیار مجهز دامپزشکی وجود دارد میبایست این قسمت از برنامه سومین کنگره بین المللی جراحی قلب و عروق رضوی در یکی از این مکانهای بهداشتی دامپزشکی انجام میگرفت که با توجه به حضور مهمانان خارجی از نظر شئونات هم بهتر بود .در ثانی برای بیهوش کردن سگها میبایست از دکتران دامپزشک کمک میگرفتند نه اینکه خود متخصصین محترم جراحی قلب انسان اقدام به این عمل در سگها میکردند چون در جواب خبرنگاری که در جلو دوربین از جراح محترم پرسید که ایا کار با حیوانات سخت است یا نه ایشان فرمودند: آری چون نحوه بیهوشی انها با انسان تفاوت دارد .

شنبه، مهر ۱۷، ۱۳۸۹

چرا ماعذرخواهی بلد نیستیم


در صفحه آخرروزنامه شرق شماره 154دوره جديد سه شنبه 13مهر 1389 هجري شمسي شماره پياپي 1078 آقاي كامبيز نوروزي نوشته است كه خانم ليندا باك برنده جايزه نوبل پزشكي در سال 2004 در دهم مارس 2006 مقاله ايدر مجله ساينس منتشر كرده و يك اظهار نظر علمي در مورد تحريك سلولهي عصبي مغز با بو نموده است چهار سال بعد از چاپ اين مقاله نامه اي به همان مجله نوشته و ازمايشگاه او نتوانسته يافته هاي ان مقاله را باز توليد كند و ضمن درخواست پس گرفتن مقاله نوشته است (من صميمانه از هرگونه سردرگمي كه اين وضعيت ممكن است ايجاد كرده باشد عذرخواهي ميكنم )
پايان نقل قول از روزنامه – براستي وقتي ما از استاد تا شاگرد از رئيس تا مرئوس از پير تا جوان هرچه گفته ايم و ميگوييم هميشه انرا درست مي انگاريم اين خير بسيار عجيب است يكي را ميشناسم كه خروجي هر كاري اگر خوب بود به خودش نسبت ميدهد و اگر بد به ديگري .بيش از اين مطلب را ادامه نميدهم ولي
پروردگارا
دادگسترا
يزدان پاكا
خانم ليندا باك
را در اين دنيا و بعد از فوت در آن دنيا قرين رحمت واسعه خود بفرما .
و اين خوي بسيار حسنه را بتدريج در
ما
هم
كه بنده سراپاتقصير توهستيم
ساري
و جاري
بفرما
خداوندا
پيشينيان خانم لينداباك را هم بيامرز كه به او ياد داده اند بخاطر كاري كه شايد در نظر ما بي اهميت باشد عذرخواهي كند. و ما از پيشينيان خود
گلايه منديم كه چرا به ما ياد ندادند كه عذرخواهي كنيم بابت اشتباهاتمان .
پروردگارا به ما ياد بده كه عذرخواهي را به فرزندان خود بياموزيم تا انها هم بياموزانند
اين دنيا از
من
تو
او
ما
شما
و ايشان
تشكيل شده است و بغير از ذات احديت
موجود ديگري نيست
پروردگارا به
من
تو
او
ما
شما
و ايشان
عذرخواهي را بياموز

چهارشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۸۹

معراج



امیرخسرو دهلوی
صفت معراج
شبی همچون سواد چشم پاکان
نهفته رو، ز چشم خوابناکان
ز نور او کینه پرتوی بدر
ز قدر او نموداری شب قدر
فلک مه را بسی دندانه کرده
وزان گیسوی شب را شانه کرده
مهش در چشم نیکان ریخته تاب
فگنده چشم بد را پردهٔ خواب
چو زینسان زیوری بستند شب را
به احمد جبرئیل آمد طلب را
نویدش داد کای سلطان عشاق
به عزم عرش والا، قم علی الساق
براقی پیشکش کردش فلک گام
که وهم از وی به حجت تگ کند وام
دو گامی زین جهان تا آن جهانش
دو جولان از مکان تا لا مکانش
سیه چتر از شب معراج بازش
ز «سبحان الذی اسری» طرازش
نخست اسپش به سیر فکرت آسا
شد از بیت الحرم در بیت اقصا
سبک، گنبد به گنبد شد روانه
ز بیتی تا به بیتی، خانه خانه
گذشت از هفت سیاره به یک دم
ز دوشش برج بلکه از شش جهت هم
ره از صف ملائک گشته صف صف
هم از رف برگذشت و هم ز رفرف
بسدره ماند هم پرواز والا
وز آنجا رفت بالا مرغ بالا
رسید آنجا که نتوان گفت جائی
هوائی در گرفتش بی هوائی
در آمد خازنی از وحدت آباد
جهت را شش خزینه داد بر باد
جهت چون پرده برد از پیش دیدار
جمالی بی جهات آمد پدیدار
چو هستی نیست گشت از هست بی نیست
عیان شد هستی ای کوهست معنیست
لقائی دید کانجا دیده شد گم
نه دیده بل همه هستی مردم
در آن حضرت چو خواهش را محل دید
همه مشکل به کار خویش حل دید
گروه خویش را فریاد رس گشت
گران بار عنایت باز پس گشت
از آن بخشش که دامانش گران کرد
ره آوردی به مسکینان روان کرد
به یک قطره ز دریای الهی
فرو شست از همه امت سیاهی
هزاران شکر یزدان را که ما را
سبرد آن فرخ ابر با حیا را
که چون خورشید حشر آید به گرما
از آن بی سایه باشد سایه بر ما
خطابش سکه بر دینار خور زد
قمر را مهر و انشق القمر زد
سریر شرع، تخت پائدارش
به تختش چار عمده چار یارش
از آن هر چار ایمان سخت بنیاد
چنان کز چار عنصر آدمی زاد
ابوبکر اول آن هم منزل غار
که دوم جای پیغمبر شدش یار
عمر دوم، که بستد جان ز فرزند
که زنده کرد از آن عدل خداوند
سوم عثمان، دو صبح صدق را مهر
که گشت از مهر قرآن روشنش چهر
چهارم حیدر آن در هر هنر فرد
فقیه و عالم و مرد و جوان مرد
دگر یاران که سیارات نوراند
امم را پیشوای راه دوراند
ز ما بادا درود بی کرانه
فراوان خاک بوس چاکرانه
نخست اندر جناب مصفائی
کزو دارد دل ما روشنائی
پس اندر خدمت آن پاک جانان
که بودند آن ملک را هم عنانان
مبادا جان ما بی یادشان شاد!
همیشه یادشان در جان ما باد!

premortem inspection

دلايل اعمال بازرسي و معاينه قبل از كشتار دامپزشكي در رابطه با دام هاي تعيين شده جهت كشتار را بشرح ذيل ميتوان جمع بندي و خلاصه نمود:
1) انتخاب دام هاي طبيعي و استراحت كرده اي كه از انها گوشت با كيفيت جهت مصرف انسان توليد و استحصال خواهد شد.
2) انتخاب وجداسازي دام هاي بيمار ويا مشكوك به بيماري به منظور انجام آزمايشات دقيق تر بعدي .
3) پيشگيري از آلوده شدن محيط , ابزار , وسايل كار , كاركنان و كارگران كشتارگاه از طريق دام هاي مبتلا به بيماري هاي واگير .
4) پيشگيري از آلوده شدن گوشت , محيط , وسايل وابزار كاركنان و كارگران كشتارگاه به دام هاي كثيف.
5) جمع آوري اطلاعات ضروري جهت استفاده در بازرسي و معاينه دقيق وصحيح بعد از كشتار وقضاوت لازمه در خصوص لاشه ونيز براي كنترل استفاده در برنامه هاي كنترل بيماري در فارم مبداء .
6) پيشگيري از رفتار غير انساني با دام كشتاري
7) رعايت اصول ذبح شرعي .

کور شوم اگر راست بگویم


كور شوم اگر راست گفته باشم !!!
جلسه اي تشكيل شده بود من هم در ان دعوت بودم وقتي وارد شدم ديدم من از جمله كمسن و سالترين افراد دعوت شده بودم پايين مجلس نشستم و عرق شرم سرازير شد موضوع جلسه انتخاب رئيس جهت معرفي به مقام مافوق براي نوشتن حكم بود مدارك واجدين شرايط از جمله سابقه خدمت –عدم وابستگي به قدرت وتلاش در راه كسب معرفت و ممارست در طلب علم و مقالات علمي و مديريتي مورد كنكاش و مداقه قرار گرفت و سه نفر طي مكتوبه اي پيشنهاد شدند . تا حكم مسئوليت را يكي از سه نفر از مقامي دريافت نمايد كه خود ان مقام نيز اين پروسه را طي كرده بود . در اين جلسه در يكطرف روساي قبلي و در طرفي ديگر نمايندگان اقشار ارباب رجوع حضورداشتند .!!!
حواسم سرگرم كار خودم بود كه ناگهان صداي بلند تلفني از اطاق بغلي چرتم را پاره كرد كه داد ميزد سر فردي در انور سيم تلفن كه چرا بازرس با انضباط و ديسيپلين و باسواد ي را كه از طريق ازمون و بدون سفارش معرفي كرده اند اذيت ميكنند و تهديد به تعطيلي محل . و دستگيرم شد كه از فحواي باقي كلام همكار مشخص شد كه انور سيم عذرخواهي كرده است . !!11
به كارمندي كه 5 سال از خدمتش باقي مانده بود طي مرقومه اي ميزان باقيمانده خدمت را ياداوري و از روز بعد ان كارمند ميبايست هر ماه يكساعت كمتر در محل كار خود حاضر شود بدون كسر هيچگونه مبلغي از دريافتيش و موظف شد كه در اين مدت يكي از فرزندان خود را در صورت تمايل خودش و علاقه فرزند براي كاراموزي و ياد گرفتن شغل فعلي پدر كه در اينده جانشينش خواهد شد به محل كار بياورد .
سرايدار اداره براي كارمندي كه قبلا رئيس بود و حالانيست نان سهميه اي را از اداره به خانه اش تحويل ميداد .
در اداره اي كه معاون مالي داشت ابتدا برادر معاون عمرش را به يزدان پاك و بيهمتا تحويل داد و سه ماه بعد خود ان معاون مرحوم شد ولي تعداد كارمندان ان اداره كه در مجلس ترحيم معاون شركت كرده بودند بيشتر از تعداد افراد شركت كننده در مجلس ترحيم برادر معاون بود !!!
در گوشه اي از سازمان زميني بلااستفاده باقي بود كه گنجايش نصب تور واليبال را داشت نصب شد و خط كشي گرديد تيمي تشكيل شد به نام تيم روسا كه اعضايش روساي سابق ان سازمان بود كه عصرها در ان زمين ورزش ميكردند !!!
در ابلاغي كه براي كاپيتان تيم ... نوشته شده بود ميزان حقوق و مزاياي ماهيانه – مدت مسئوليت و ميزان دارايي فعلي نوشته و در تابلوي اعلانات هم الصاق شده بود . !!!
GPS همه افراد بر سينه هاشان الصاق شده بود تا در پشت ميز خود را گم نكنند و يادشان بماند كه كي بودندو كي هستند و كي خواهند شد !!!
حالا ساعت 6 صبح است و من ديشب غذاي سنگيني خورده بودم

سه‌شنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۹

غربت روپوش در دامپزشکی



غربت روپوش در دامپزشكي
ناقلان آثار طوطيان شكرشكن شيرين گفتار آورده اند كه در زمانهاي قديم كه در هر شهر و بلادي مكاني بود كه تابلوي دامپزشكي كه قدما بيطريه ميگفتند بر بالاي ان نصب ودر داخل ان افرادي كه تكنيسين و دكتر ميگفتند كار ميكردند و اين مكان راننده و ابدارچي و سرايدار و نظافتچي نداشت چون مراجعين كه از روستا و ده و دهكده هاي اطراف مي امدند به همه شاغلين در اين مكان دكتر ميگفتند حالا اگر كسي در ان مكان شاغل بود ولي دكتر نبود به روي خود نمي اورد چون وقتي براي خواستگاري دوشيزه اي كه اكنون از ان فرزند دارد((( و هنگام مراجعه به منزلش تنها و اولين كسيست كه جلوش چايي ميگذارد و باز تنها كسيست كه از بيستم تا بيست و پنجم برج كه ماه هم ميگويند ودر هر سال دوازده تاست . او را بس گرامي ميدارد و ارج و قربش را به اسمان هفتم ميرساند)))خود را دكتر معرفي كرده اند . در هر حال در ان مكان حداقل يكي دو نفر جامه سفيدي كه روپوش ميگفتند ميپوشيدند . اين جامه مانع از الودگي البسه به الودگيهاي دامي ميگرديد از وقتي كه قسمتي از كارهاي اين اداره را به افرادي سپرده اند كه انها هم روپوش نميپوشند اين جامه بسيار غريب افتاده است كما اينكه در روز دوشنبه كه جمعه نبود ولي تعطيلي ادارات بود يكي از دست اندركاران دامپزشكي را از اخبار استاني ديدم كه در محوطه گاوداريي در مورد زدن امپول ناخوشي طبقه كه مايه كوبي تب برفكيش گويند بياناتي بدون روپوش ابراز ميكرد . البته اين غربت روپوش فقط در بيطريه موجود و مسموع است و چه منظره بسيار دلنشيني دارد مشاهده پوشيدن روپوش توسط اساتيد رشته عمران در يكي از واحدهاي دانشگاهي در سر كلاس تئوري. كه بارها مشاهده كرده ام . افراد زيادي زندگي ميكنند كه هواي شئونات شغل و كسب و پيشه خود را دارند و افرادي هم موجود است و وجود دارند كه احترام شغل و پيشه خود را نگاه نميدارند . در هر حال خارج كردن روپوش از غربت در دامپزشكي باعث ميشود كه مراجعين اين امكنه را يك امكنه بهداشتي و پزشكي بدانند . لباس رسمي كاركنان دامپزشكي روپوش است من با این چشمهای خودم دیدم که چند روز پیش ریاست محترم دانشکده دامپزشکی تهران بزرگ در مورد یکی از طرحهای تحقیقاتی دامپزشکی در دست اجرا توسط سایر اساتید دانشکده خودشان هم توضیح دادند و هم لامها را از محل مخصوص در اورده و هم زیر میکروسکوپ نگاه میکردند و چه روپوش قشنگی پوشیده بودند و لی از اساتید مجری طرح خبری نبود و روپوش هم پوشیده بودند . برای من معلوم نشد که ریاست محترم این همه کار را کی انجام میدهند هم ریاست میکنند هم مدیریت هم طرح تحقیقاتی انجام میدهند انوقت لابد اساتید متخصص طرح چکار میکنند که نه اسمی از انها بود و نه تصویری
و چه كار خوبيست كه كارمندان تعدادي از بانكها در سال پارچه هاي متحد الشكلي به كارمندانشان اهدا ميكنند و يا ارم ان بانك را كارمند موظف است بر يخه كت خود الصاق كند . سلامت باشيد

Hama jaza the famouse Kurdish singer passes away

Hama Jaza, the famous Kurdish singer passes away


One of Kurdistan’s most popular singers, Hama Jaza, passed away.

Hama Jaza died in his hometown of Sulayamania after a long battle with cancer.

Hama Jaza was a well known singer who’s popularity grew in the late 70’s and early 80’s with each song he released. He is particularly well-known for his traditional songs called “Lawanawa”.

I send my deepest condolences to the family and friends of the well respected and much loved singer, Mr. Jaza. He will be greatly missed by all of us in and out of Kurdistan.

حمه جزا كي بو HAME JAZA
حمه جزا يا محمد جزا كي بو
ئه وه پرسياريكي زور گزينگه
به راستي ئايا ئه مه هه تا ئالان له خومان پرسيوه
كاك حمه جزا كي بو چي كرد .
حمه جزا به برواي من كه هيچگونه زانستيكم سبارت به موسيقاي كوردي ني
ئه وه يه كه حمه جزا پياويكي دنگ خوش و زور ئاشنا به ادبيات و موسيقاي كوردي و هاندري ئازاديخوازان بو ورگرتني مكافي خويان بو
و ئو پياوه برزه ده كاري خوي دا پيروز و موفق بو .
ده نگي زور خوش بو
دنگي زور خوشتر دبو وختيك و كاتيك شيعره جوانه كاني ماموستاي نه مر هيمني موكرياني ده خوينده وه .
دهنگي ئاسماني ده بي
كاتيك
ناله ي جودايي
هيمن
ده خويني تهوه
ساقيا واورگره واورگره
مي
حلاله بو مني ويرانه مال
مي
حرامه بو سه هنده و بيغه مان
مستي بي غم بو چي بگرن يخه مان .

ئه و كه سه ي دستي له ئو كان گير به بي
ئو كه سه ي دوري عزيزاني نه دي
ئه كه سه ي طفلي دلي بو ژير به بي .
بو ده بي بيتو به كا ميخانه تنگ
– شويني ديكه زوره له بو گالته و جه فنگ
. كورده واري اي ولاته جوانه كم –
ايئ ئه واني قت له بيرم ناچنه وه .
تي ده كوشم بو وصل تاكو بژيم .
چونكه قانوني طبيعت وايه وا .
ئي حمه جزا
دهنگت زور خوش بو

ئالان كه كوچي دواييت كردو

خوات

له گل بي
به لام
سلامي مه
به ماملي بريز

هه ژار –
هيمن

طاهر توفيق

عليمردان به گه ينه و
– بله . ايي هنرمندان
به سيتي
مردن
هستن
. يي ستا
كه هه يه نوري چاو و هيزي پي
ورن
ورن
ورن

ورن .

شنبه، مهر ۱۰، ۱۳۸۹

محمد جزا به محمد ماملی-حسن زیرک - محمد قاضی- طاهرتوفیق-علی مردان پیوست

روانش شاد باد
قدر بازماندگانش ناصر رزازی- کریم کابان - مکائیل- هانی و........ را بدانیم

قهوه تلخ

قهوه تلخ. www.ghahvetalkh.net.
قهوه يكي از نوشيدنيهاي رايج در دنيا اكثرا در كشورهاي متمدن و پيشرفته بيشتر مصرف ميشود . يادم هست در سالهاي 1340 تا 43 در روزهاي عيدين قربان و فطر كه مردم براي عيد ديدني به خانه ما مي امدند ما از انان با قهوه پذيرايي ميكرديم البته چون من كوچك بودم ودر هنگام حمل استكان چايي يا فنجان قهوه انرا تكانكي ميدادم پس لابد اثري از محتويات استكان يا فنجان روي نعلبكي ظاهر ميشد كه من به روي خود نياورده و ميهمان محترم نيز به همين صورت . در هر صورت ايام شيرين و گوارايي بود . مرفه نبوديم ولي دل خوش بوديم . وان ايام واقعا خاطره انگيز است . نوع فوري قهوه را از قديم نسكافه ميگويند كه از نوادگان قهوه است قهوه دوجور است قهوه تلخ و قهوه شيرين كه شيريني ان از شكريست كه به اضافه ميكنند تازه گيها نوع سزيالي قهوه تلخ هم به بازار امده است كه دست پخت فرديست به نام مهران مديري . ميگويند اين مهران مديري اخويي دارد كه صوت خوبي دارد ودر بلاد فرنگ است و اميدش ميگويند . قهوه سريالي مهران مديري تاكنون دو مجموعه ان به بازار امده است هر كدام از اين مجموعه ها داراي سه لوح فشرده است كه سايتي هم به ادرس سه تا wو بعد از ان ghahvetalkhو سپس نقطه و بعد از ان net امده است به اينصورت www.ghahvetalkh.net. لوح فشرده داراي عكس بازيگران است و در اطراف سوراخ سي دي عبارت SEASONامده كه لابد به معناي فصل است. قيمت سه سي دي 25000 ريال است ارزانتر از يك فنجان قهوه در قهوه شاپ. . زماني استاد هه ژار ديوانش را كه چاپ كرده بود بهاي ان 40 تومان بود و در پشت جلد ان نوشته بود معادل يك كيلو گوشت ودر واقع هم انزمان گوشت كيلويي 40 تومان بود و حالا كيلويي 200 هزار ريال . رنگ بسته بندي سي دي هاي ان سريال هم به رنگ قهوه است . در اولين قسمت كارگردان محترم قسمتان ميدهد كه كپي نكنيد و حرمت كارفرهنگي را نگاه داريد متاسفانه اولين سري را از مغازه اي بصورت كپي ابتياع كرده بوديم ولي خوشبختانه دومين سري را اصل اصل خريديم و بناداريم اين كار را ادامه دهيم شايد اپارتماني برنده شديم . تبليغات مهران خان در خانواده ماموثر واقع شده است خوشبختانه . واقعا هم درست است يك كارگردان يا نويسنده خيلي زحمت ميكشد براي خلق يك اثر فرهنگي . نبايد انرا هدر داد . يادم امد تمام اثار هنري گرانبهاي مرحوم محمد ماملي خواننده پراوازه كرد را فروشندگان صوت و تصوير به اندك بهايي كپي ميكردند و ميفروختند و اكثرشان ميليونر شدند در حاليكه خانواده ان مرحوم نصيبي چندان نبردند . ويا مرحوم قاله مره كه استاد مسلم شمشال بود در كمال تنگدستي و فقر و فاقه زندگي را بسر برد در حاليكه كاست جاودانه اش همچنان در سي دي فروشيها مشتري دارد

8 مهر روز بزرگداشت مولوی !؟

مولانا
در خبرها امده است كه مراسمي در بزرگداشت مولانا در كشوري كه قونيه از شهرهاي ان است بركزار ميشود به اين بهانه از كتاب مجالس سبعه ملاي روم چند سطري را مي اورم

ملکا و پادشاها
آتشهای حرص ما را
به آب رحمت خویش بنشان
. جان مشتاقان را شراب وحدت بچشان
. ضميردل ما را به انوار معرفت
و اسرار وحدت، منور و روشن دار
. دامهای امید ما را
که در صحرای سعت رحمت توبازگشاده ایم
به مرغان سعادت و شکارهای کرامت مشرفّ و مکرمّ گردان،
آه سحرگاه سوختگان راه را به سمع قبول و عاطفت استماع کن
. دود دل بیدلان را که از سوز فراق آن
مجمع ارواح هر دم آن دود برتابخانۀ فلک
برمیآید به عطر وصال معطر گردان.
قال و قیل ما را و گفت و شنود ما را
که چون پاسبانان بر بام سلطنت عشق،
نصیب مدام بخشش فرما
. حال ما را از شرفات قال درگذران
ما را از دشمنکامی هر دو جهان نگاه دار
. آنچه دشمنان میخواهندبر ما،
از ما دور دار
. آنچه دوستان میخواهند و گمان میبرند،
ما را عالیتر و بهتر از آن گردان
. ای خزانۀ لطف
تو بی پایان
و ای دریای با پهنای با کرم تو بیکران

واکسن تب برفکی FMD VACCINE

واکسن تب برفکی
ترکیب = این واکسن پس از کشت دو تیپ ویروس آ و او در سلول مخلوط کردن و جذب انها روی ژل هیدروکسید الومینیوم تهیه شده است .
موارد مصرف = جهت ایمن سازی فعال علیه ویروس بیماری تب برفکی تیپهای آ و او در گاوها – گوسفندان و بزهایی که از نظر کلینیکی سالم هستند .
دز و نحوه مصرف = به منظور یکنواخت ساختن واکسن شیشه محتوی واکسن را پیش از مصرف بخوبی تکان دهید . حیوانات در سن 4 ماهگی یا بالاتر تحت واکسیناسیون قرار میگیرند تزریق مطلقا زیر جلدی بوده که بشرح زیر است .
گاوهای با وزن 200 کیلویا بیشتر 5 سی سی در غبغب یا هر دو طرف گردن
گاوهای کمتر از 200 کیلوگرم 5/2 میلی لیتر در غبغب یا هر دو طرف گردن
گوسفند و بز 1 سی سی در یک طرف گردن
حیواناتی که برای اولین بار واکسینه میشوند باید 3 الی 4 هفته بعد نیز دز یادآور به انها تزریق شود . سپس واکسیناسیون باید هر شش ماه یکبار تکرار شود . به هنگان شیوع بیماری حیواناتی که علایم بیماری را نشان می دهند باید جدا شده و بقیه گله مجددا تحت واکسیناسیون قرار گیرند در چنین شرایطی حیوانات زیر 4 ماه تحت واکسیناسیون قرار گرفته اما باید در سن 4 ماهگی مجددا واکسن زده شوند و پس از ان دزهای منظم یاداور به این دامها تزریق شود .

عواملی که در افزایش قدرت و طول مدت زینهاری واکسن تب برفکی تاثیر مثبت دارند عبارتند از :
1- تزریق دوز کامل واکسن
2- تزریق واکسن یاداور بعد از 3 تا 4 هفته و تکرار واکسیناسیون هر 6 ماه . در ضمن به محض شیوع باید سریعا دامهای الوده را جدانموده و ضمن ضدعفونی نمودن کامل بستر دام و اصطبل سریعا سایر دامهای سالم واکسینه گردند .
3- تزریق واکسن تب برفکی در دامهای ابستن در اوایل و اواخر دوران ابستنی با رعایت احتیاط لازم باعث افزایش تیتر انتی بادی در سرم و اغوز شیر شده و در پیشگیری بیماری در نوزاذان و سقط جنین موثر خواهد بود .
4- مراعات دستورات بهداشتی و ضدعفونی و تغذیه کامل دامهای واکسینه
5- تزریق همزمان واکسن تب برفکی و واکسنهای میکروبی با رعایت انجام تزریق در دو نقطه جداگانه بدن دام
6- خوراندن اغوز و شیر کافی به دامهای نوزاد


عواملی که در قدرت و طول مدت زینهاری تاثیر سوئ دارند .
1-تزریق واکسن در دامهای ابستن بدون رعایت ارامش عصبی کامل حیوان
2عدم ضدعفونی کامل محل تزریق و تزریق داخل عضلانی واکسن گاهی منجر به ورم دردناک و چرکی خواهد گردید.
1- تزریق واکسن تب برفکی همزمان با سایر واکسنهای ویروسی
2- تزریق واکسن در دامهای جوان کمتر از 6 ماه ایمنیت کامل ایجاد نمیکند ولی در موقع همه گیری بیماری تزریق واکسن در دامهای جوان لازم است .
3- تزریق واکسن در دامهای مبتلا به سل – شبه سل – کپلک و یا دامهای در فقر غذایی و لاغری مفرط هستند زینهاری کامل تولید نمیکند
4- دامهاییکه در کمون بیماری هستند تزریق واکسن جلوگیری از ابتلا انها نخواهد کرد .
5- ظهور و اشاعه یک تیپ یا تحت تیپ جدید ویروس تب برفکی که با سویه های واکسن اختلاف دارد باعث تاثیر سوئ در قدرت و طول مدت زینهاری واکسن میگردد .
6- تقلیل مقدار دوز و عدم تزریق واکسن یاداور بعد از 3 تا 4 هفته برای جلوگیری از نفوذ بیماری از یک کشور الوده به کشور غیر الوده باید مقررات زیر اجرا گردد :جلوگیری از ورود دام و فراورده های دامی پوست – کاه – سبزیجات از کشورهای الوده به کشورهای غیرالوده – جلوگیری از ورود گوشت نپخته از طریق کشتی هواپیما و سایر وسایل حمل و نقل و یا بصورت بسته های پستی – ضدعفونی دقیق البسه و سایر وسایل کارکنان گاوداری در منطقه الوده .

تزریق زیر جلدی

تزریق زیر جلدی
SUBCUTANEOUS INJECTION
در اکثر موارد واکسیناسیون بصورت زیرجلدی صورت میگیرد . و در مواردی که تزریق مایع نسبتا پرحجم مطرح است یک راه تزریق زیرجلدی است بشرطی که اولا مایع برای بافت پوست و زیرجلد تخریش کننده نباشد و ثانیا جریان خون طبیعی باشد تا جذب مایع تزریق شده تحقق پیداکند .
علت تزریق واکسن بصورت زیر جلدی این است که سرعت جذب از طریق زیرجلدی کند است . و لذا واکسن برای مدت بیشتری در محل تزریق توقف دارد و سیستم ایمنی را بیشتر تحریک کرده و ایمنی قوی تر و پردوام تری برقرار می گردد .
برای تزریق زیر جلد می توان از سوزن 14 و 16 در دام های بزرگ و سوزن نمره 16 و 18 در دام های کوچک مانند گوساله – بره و بزغاله استفاده کرد .
محل تزریق زیر جلدی در گاو اگر مایع تزریقی کم باشد . در بالای قسمت وسط گردن در دو طرف و اگر مایع تزریقی زیاد باشد در بالای ناحیه شانه و دنده ها است .
در گوسفند معمولا واکسن ها را در زیر جلد پشت کتف تزریق می کنند . چون تزریق زیر جلدی در ناحیه زیر بغل باعث پرخونی و لنگش در هنگام راه رفتن می گردد.لذا باید از تزریقات زیر جلدی در ناحیه نزدیک به کتف و زیر کتف خودداری گردد.
روش تزریق زیر جلدی به این صورت است که ابتدا محل را ضدعفونی میکنند ( منهای مایه کوبی)سپس با دوانگشت دست چپ پوست ناحیه را اندکی می کشند تا بین پوست و عضلات زیر پوست فاصله ای بیفتد و پوست کمی برجسته تر از سایر نقاط گردد. در این حالت براحتی میتوان سوزن را با یک ضربت زیر پوست هدایت کرد و دارو را تزریق نمود . و سوزن را بیرون کشید.
برای تزریق سرم که از لوله استفاده می شود . باید ابتدا شیشه محتوی مایع را سرازیر کرد تا هوای داخل لوله تخلیه گردد. پس از پایان تزریق باید محل نفوذ سوزن را با پنبه الکل خوب مالش داد .تا سوراخ حاصله از نیش سوزن بهم آمده و از تولید نفخ زیر جلد جلوگیری گردد.
اگر بیش از یک لیتر مایع تزریق گردد باید در دو طرف بدن تزریق زیر جلدی انجام گیرد .

مقید کردن دام

مقید کردن گاو :

مهار كردن سر:

مهار كردن سربا گزاردن يك دست پشت شاخ ها ويك دست دور پوزه ويا گرفتن بيني و گزاردن يك دست پشت شاخ ها صورت مي گيرد، در گاو بدون شاخ، قاعده گوش را مي گيريم0
معمولا پس از مهار كردن سر گاو با دست يا دماغ گير بهتر است سعي شود كه سر حيوان بالا نگه داشته شود، زيرا اگر سر حيوان پائين آورده شود دام داراي قدرت بيشتري گشته كه مهار كردن او مشكل تر مي گردد.
توجه اگر فردي توسط گاو نر در معرض خطر قرار گيرد ،دفاع مؤثر فرياد زدن بر سر گاو نر و زدن ضربه هاي سريع و متوالي به پوزه (برآمدگي بيني و پيشاني) مي باشد0 در دامداریهای صنعتی چون شاخ انرژی خواه بوده و برای سایر دامها مخاطره امیز است پس در سن یکسالگی می سوزانند در دامداریهای سنتی از شاخ برای بستن به درخت در مزارع یا دفاع دام در برابر وحوش استفاده میشود . در گاوهای نر شرور سر و شاخ را بوسیله حلقه بینی مقید می کنند . حلقه گذاری بینی برای دام بی خطر است و وسیله ای مطمئن برای سلامت دامپزشک است در پاره ای از کشورها حلقه گذاری بینی اجباری است . حلقه های بینی بوسیله پنس حلقه گذاربه بهترین وجهی کار گذاشته می شود . حلقه بینی ( NOSE RING) را در گاوان نر 12 ماهه نصب می کنند.یا میتوان از دماغ گیر ( NOSE HOLDER ) استفاده کرد در این صورت سر باید بالا یا جلو کشیده شود دلیل این امر انست که اگر گردن دام پایین اورده شود دام دارای انچنان قدرتی می گردد که بر نیروی دستیار غلبه پیدا می کند . دماغ گیر از اسیب به مخاط بینی که ممکن است توسط ناخن ها ایجاد شود جلوگیری می کند .
یا میتوان دام را در تراوا ( STOCKS) نگاه داشت تراوایی که بطور مناسب ساخته شده باشد بسیاری از اعمالی را که روی گاو ایستاده انجام می گیرد برای بازرس اسان تر و دستیاران را کمتر خسته می کند بمنظور صرفه جویی در وقت و نیروی کار هر مزرعه بزرگ باید دارای یک تراوا باشد ماده مناسب جهت ساختن تراوا لوله استیل به قطر 6-8 سانتیمتر است که در انواع ثابت ان تا عمق 50 سانتیمتر بتن کف تراوا فرو برده میشود . یک نوع از تراوا بشکل مستطیلی است مرکب از دو میله اهنی افقی بطول یک و نیم الی دومتر و دو میله عرضی به اندازه پنجاه الی شصت و پنج سانتیمتر . در فاصله نزدیک به انت هر یک از لوله های طولی و عرضی سوراخ هایی به قطر دو سانتیمتر از بالا به پایین تعبیه شده است میله های طولی روی چهار عدد پایه اهنی به ارتفاع 60 الی 70 سانتی متر که بطور محکمی در زمین فرو رفته اند ثابت می شوند هر یک از میله های عرضی در دو انتهای میله های افقی قرار گرفته و بوسیله میله های باریک و کوتاهی که از سوراخ های مقابل هم هر کدام از میله های طولی و عرضی می گذرند بیکدیگر متصل می شوندهنگام استفاده از این دستگاه ابتدا میله عرضی عقبی را باز کرده و حیوان را بداخل دستگاه هدایت می نمایند انگاه میله را در جای خود قرار داده و محکم می کنند .
میتوان در طرف راست دام در کنار کفل دام ایستاد و با دست راست چین شلوار راست را بطرف بالا کشید . یا دستگاه مقید کردن را یکطرف روی چین شلوار و طرف دیگر روی تهیگاه قرار داد. یا طناب دوتایی را بدور پای راست ناحیه مفصل خرگوشی پیچاند و یک قطعه چوب را از دو سر طناب رد کرد . دم را از بین دوپا رد کرد و از چین تهیگاهی یک طرف خارج کرد . برای راه بردن گاو شخص هدایت کننده طرف چپ دام و در فاصله کمی جلوی دام راه میرود و بازدن ضربه های خفیف چوب به قسمت قدامی بینی میتوان از حرکت بسیار سریع دام جلوگیری کرد . مطلب مهم این است که هرگز نباید به دام در حال حرکت نزدیک شد و همچنین بردن ناگهانی دست بر روی بدن دام برای بازرسی نقاط معین صحیح بلکه باید بعد از نوازش کردن سر و کله دام بملایمت دست را بطرف گردن , شانه و قسمت های مورد نظر رسانید .
بهتر است دامپزشك به يك گاو بسته شده از طرف سمت راست نزديك شود باپذيرفتن اين نكته كه شير معمولا از اين طرف دوشيده مي شود مگر آنكه شرايط صورت ديگري را ايجاب كند. فرد نبايد بدون آنكه پشت گاو را نوازش كند از طرف چپ به گاو نزديك شود



مقید کردن گوسفند و بز

دستیار شاخ های گوسفند یا بز را در دست گرفته و کمی براست یا چپ و یا بطرف بالا منحرف می سازد و بسهولت حیوان را مقید می سازد ودر صورت لزوم دام را خوابانده و چهار دست و پای آنرا بهم می بندد .. ضرورتی ندارد که برای تمام کارها گوسفند را نشانید بلکه برای خوراندن داروی مایع – خوراندن قرص یا دارو – ازمایش چشم و دهان و اندازه گیری درجه حرارت بدن را در حالیکه گوسفند سر پاست میتوان انجام داد میتوان حیوان را بین دو پا نگهداری کرد برای اینکار ابتدا حیوان را گرفته و از طریق چانه یا فک مهار می کنند . وقتی گوسفند کاملا تحت کنترل قرار گرفت یکی از پاهای خود ر از پشت حیوان بطرف دیگر بدنش ببرید بطوریکه حیوان بین دو پای شما قرار گیرد گویی میخواهید بر ان سوار شوید با نگاه داشتن فک و چانه گوسفند سرش را کنترل کنید دو کتف یا دنده های قفسه سینه گوسفند را بین زانوان خود محکم بگیرید پاهای خود را روی زمین قرار داده و با دستهای خود گوسفند را از حرکت به جلو و با پاهای خود ان را از حرکت به عقب باز دارید .