سه‌شنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۸

من- توفيق - فني زاده

سال 56 بود سه نفر از دوستانم از شهرستان امده بودند به من در مركز استان كه دانشجو بودم و 20 ساله سربزنند دوسه روزي با هم بوديم روز اخر كه ميخواستند بروند من تا گاراژ كه انزمان در نزديكي ميدان مركز بود بدرقه ميكردم در طول خيابان من يك جلد مجله هفتگي توفيق خريدم معمولا در روي جلد كاريكاتور بزرگي چاپ ميشد انشماره هم همينطور بود عكسي از مرحوم پرويز فني زاده هنرپيشه مشهور دائي جان ناپلئون همان مش قاسم معروف در جلد ان بصورت كاريكاتور بود ما چهار نفر هركدام صاحب كاريكاتور را حدسي زديم من گفتم فني زاده است ديگري گفت فلانيست يكي ديگر گفت بهمان است به توافق نرسيديم من گفتم نظر خواهي ميكنيم اكثريت با هر كدام بود حدث او درست است چهار نفر سر نظرخواهي به توافق رسيديم طول خيابان را كه ميرفتيم از عابرين ميپرسيديم و كاريكاتور را نشان ميداديم در اخر حق با من شد صاحب كاريكاتور فني زاده بود اه آن زمان دوران جواني چه شور و حالي داشت چقدر بيخيال بوديم
كمبود نان بود
ولي غم نان نبود
حداكثر دودست لباس داشتيم ولي دل خوش بوديم
حالا دو كمد لباس داريم ولي دل خوش نداريم
بقول مرحوم سهراب سپهري

دل خوش سيري چند ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا در صورت امكان نظر ارزشمندتان را درج فرمايند