پنجشنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۹

گربهcat



گربه
اين گربه دارد به ما نگاه ميكند در نگاهش قصه ها دارد
نگاه دامپزشك= اي انسان مرا به كلينيك دامپزشكي ببر و واكسنهايم را بزن و داروهاي ضد انگلم را برابر تجويز دكتر دامپزشك خريداري كن
نگاه مهندس دامپرور= به من غذاهاي پخته بده پسمانده خودت را نده
نگاه متخصص الرژي= مرا در كنار خود قرار ده تا با پخش موهايم در محيط مشتريان الرژي را به مطبها گسيل دارم و واكسن الرژي را كه هيچ خاصيتي ندارد و نويسنده تجربه كرده به قيمت بالا خريد و فروش شود
نگاه قصاب = گوشت خوب به مشتري نده تا سهم بيشتري را به من در منازل بدهند
نگاه كارشناس بهداشت عمومي = تجارت مرغ زنده در كوچه ها و معابر زياد شود تا ما هم در زباله ها به نان و نوايي برسيم
نگاه فيلم ساز = نگوييد كسي از گربه هاي ايراني خبر ندارد اصلا مگر كسي از كسي خبر دارد كه سر گربه بي كلاه مانده باشد باز خوب است ميگويند خر تو خر يا خر تو الاغ و تاكنون كسي نشنيده كه بگويند گربه تو پيشي
نگاه سم شناس = چقدر سم موش كش توليد ميكنيد بابا باور كنيد ما بهتر از سموم كه اسايش زيست محيطي را به هم ميزنند ميتوانيم موش بخوريم
نگاه تهيه كننده = اگر مضامين تام و جري تمام شود من چكاركنم
نگاه استاد ادبيات فارسي دانشگاه = بازهم گلي به جمال مولانا عبيد ذاكاني
نگاه عاقل اندر سفيه = مرد حسابي اين چه دروغ شاخداريست كه براي تنظيم راه رفتن موجودات دوپا درست كردي كه ميگويي اهسته بيا اهسته برو كه گربه شاخت نزنه ما كي شاخ داشتيم
نگاه گربه = اخ اگر با گربه اي سياه ازدواج ميكردم چه بچه گربه هاي برنزه ملوسي داشتيم البته مشروط بر اينكه ادميان انها را در گوني در كنار رودخانه شهر رها نميكردند .
متخصص ويرولوژي = در نهايت ثابت نشد كه اب داغ ريختن بر گربه باعث زگيل ميشود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا در صورت امكان نظر ارزشمندتان را درج فرمايند