روزنامه دو ريال
سال 1346 هجري شمسي بود و من 10 ساله بر روي نرده هاي دور محوطه شهرداري شهر نشسته بودم در روبرويم مغازه اي بود كه روزنامه ميفروخت وسوسه شدم تا انزمان روزنامه نخوانده بودم از روي نرده ها پايين پريده و ناخودآگاه به طرف ان مغازه كشيده شدم وارد شدم گفتم روزنامه اي به من بدهيد فروشنده گفت چه روزنامه اي منظورش را نفهميدم دوباره تكرار كردم روزنامه . روزنامه كيهاني را به دستم دادند و از من مبلغ دو ريال خواستند دادم و خارج شدم بر روي همان نرده ها برگشتم شروع به خواندن كردم چيزي نفهميدم . ناراحت با روزنامه به خانه برگشتم روزهاي بعد ياد گرفتم كه روزنامه اي بخرم به نام روز نو كه از طرف پيكار بابيسوادي چاپ و منتشر ميشد به بهاي يك ريال ميشد فهميد چه نوشته است . بعدها كه كمي از روزنامه ها سر دراوردم ا طلاعات و كيهان ميخريدم به قيمت دو ريال ديروز در دكه روزنامه فروشي روزنامه اي را ديدم نوشته بود استثنائا هزار تومان يعني ده هزار ريال . خيلي خيلي گران است اين ايا واقعا كار فرهنگيست يا تجاري ايا نميشود مطالب مهمتر را چاپ و ارزانتر فروخت اخه سخنان با كنايه اقاي قلان و خانم بهمان چه دردي از ما دوا ميكند بهتر است اينروزنامه ها فكري بحال روزي مردم هم بكنند فروش روزنامه به بهاي ده هزار ريال براي سردبير ان افتخار نيست . در تعطيلات سال نو ويژه نامه هايي منتشر ميشد به بهاي پنجاه هزلر ريال كه خيلي گران بود اوضاع جرايد ما خيلي روزنامه در مجله يا روزنامه در روزنامه شده . سلامت باشيد
سال 1346 هجري شمسي بود و من 10 ساله بر روي نرده هاي دور محوطه شهرداري شهر نشسته بودم در روبرويم مغازه اي بود كه روزنامه ميفروخت وسوسه شدم تا انزمان روزنامه نخوانده بودم از روي نرده ها پايين پريده و ناخودآگاه به طرف ان مغازه كشيده شدم وارد شدم گفتم روزنامه اي به من بدهيد فروشنده گفت چه روزنامه اي منظورش را نفهميدم دوباره تكرار كردم روزنامه . روزنامه كيهاني را به دستم دادند و از من مبلغ دو ريال خواستند دادم و خارج شدم بر روي همان نرده ها برگشتم شروع به خواندن كردم چيزي نفهميدم . ناراحت با روزنامه به خانه برگشتم روزهاي بعد ياد گرفتم كه روزنامه اي بخرم به نام روز نو كه از طرف پيكار بابيسوادي چاپ و منتشر ميشد به بهاي يك ريال ميشد فهميد چه نوشته است . بعدها كه كمي از روزنامه ها سر دراوردم ا طلاعات و كيهان ميخريدم به قيمت دو ريال ديروز در دكه روزنامه فروشي روزنامه اي را ديدم نوشته بود استثنائا هزار تومان يعني ده هزار ريال . خيلي خيلي گران است اين ايا واقعا كار فرهنگيست يا تجاري ايا نميشود مطالب مهمتر را چاپ و ارزانتر فروخت اخه سخنان با كنايه اقاي قلان و خانم بهمان چه دردي از ما دوا ميكند بهتر است اينروزنامه ها فكري بحال روزي مردم هم بكنند فروش روزنامه به بهاي ده هزار ريال براي سردبير ان افتخار نيست . در تعطيلات سال نو ويژه نامه هايي منتشر ميشد به بهاي پنجاه هزلر ريال كه خيلي گران بود اوضاع جرايد ما خيلي روزنامه در مجله يا روزنامه در روزنامه شده . سلامت باشيد
قیمت روزنامه ها به این دلیل هر روز بیشتر می شود که من و شما متوجه باشیم چیری که می خریم دیروزنامه نیست و امروز دیروز نیست و ما هم یه تکانی رو به جلو به خودمان بدهیم
پاسخحذف