یکشنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۸۹

روز معلم گرامي باد

روز معلم گراميباد
يكي از روزهاي سال در تقويم به نام روز معلم ناميده شده است من بچه كه بودم در تصورات كودكيم فكر نميكردم كه معلمها هم مثل ما غذاهايي مثل اش – دلمه –ابگوشت ميخورند بلكه فكر ميكردم غذاهاي انها جداست و چيز ديگريست . بعدها كم كم فهميدم كه معلمها هم ادمياني چون مايند فقط سوادشان از ما بيشتر است بعدها پي بردم كه معلمين چند دسته اند معلم روستايي و معلم شهري و معلم كلاسهاي خصوصي . معلم روستايي معلمي بود كه در يك كلاس و زير يك سقف همزمان به چندين مقطع در س ميداد مثلا ميگفت كلاس اوليها مشقشان را دراورند .دوميها مطالعه كنند – سوميها املا بنويسند و چهارميها ... معلم شهري فقط به يك مقطع زير يك سقف درس ميداد . و معلم كلاسهاي خصوصي كه نانش در روغن بود و چه روغني . درسي داشتيم به نام سرود كه در ان سرودها را تمرين ميكرديم و جلسه اخر معلم مربوطه برايمان ويلون ميزد . ويلون را سر كلاس مياورد و مينواخت و ما گوش ميداديم . معلمي هم داشتيم كه از زنش ميترسيد در هر مقطعي با تلفن دفتر مدرسه از خانه احضار ميشد ميرفت . معلمي داشتيم عاشق خواهر يكي از همكلاسيها شده بود در هر جلسه كلاس ان همكلاسي را پاي تخته فرا ميخواند و وقتي هم حاضر غايب ميكرد تك تك حروف كلمات نام و نام خانوادگي ان همكلاسي را مشدد ميگفت بطوريكه رگ گردنش اندكي بيشتر از وقتي كه نام بقيه را ميخواند متورم ميشد . معلمي داشتيم كه براي تنبيه از سيلي استفاده ميكرد ديگري از چوب و سومي از وسيله اي كه خره زن ميگفتند و استفاده اصلي اين وسيله در راندن اسب و الاغ بود . تركه بود . پاره اي از معلمها هم بودند كه براي تنبيه درخواست عزيمت پدر يا مادر دانش اموز را به مدرسه ميكردند چند نفري هم بودند كه پرونده دانش اموز را زير بغلش گذاشته و راهي منزل ميكردند . از اين گچ هاي با كلاس قلمي يا ماژيك خبري نبود گچهاي قلمبه را خدمتگذار مدرسه زير افتاب درست و خشك ميكرد . هفته اي دو روز دانش اموزان مريض را به بهداري ميبردند و اگر دكتر مدارس تشخيص ميداد كه دانش اموز دروغكي مرض شده با تجويز يك سيلي ابدار او را روانه مدرسه و عودت ميداد . و اگر هم مبتلا به امراضي مانند اوريون بود برايش پماد سياه تجويز و راهي منزل ميكردند . گاهي وقتها در روز دوبار مدرسه ميرفتيم صبح يكبار و بعد از ناهار هم يكبار . مدارس كلا دولتي بود مدارس خصوصي نبود چه برسه به اينكه مدرسه خصوصي باشد ودر داخل همان مدرسه خصوصي هم كلاس خصوصيتر براي دانش اموزان خصوصيتر تشكيل شود . هيچ گونه رابطه ريالي و پولي بين معلم و متعلم موجود نبود ولي احترام و عزت فراوان مابين متعلم و معلم موجود بود .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا در صورت امكان نظر ارزشمندتان را درج فرمايند