یکشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۸

فخر فروشي

از قديم فخرفروشي مذموم و نكوهيده بوده و پيشينيان ما در اين خصوص بسيار اشارات نكويي داشته اند و تواضع و فروتني را بسيار سفارش كرده اند از جمله افتادگي اموز اگر طالب فيضي هرگز نخورد اب زميني كه بلند است و ابيات و عباراتي از اين قبيل فراوان است براي انتخاب هيئتي من را هم دعوت كرده بودند يكي از كارهاي اساسي كه ميبايست در اجراي ان امر خطير اجراشود بحث امار وسرشماري بود در سالن اجتماعات دور ان ميز مستطيلي شكل نشستيم بعد از اينكه اكثر مدعوين امدند ارشد جلسه كه براي اينكه همه پيش پايش بلند شوند هميشه ديرتر از همه و اخرين نفر بود كه مي امد و چه رسم غلطيست كه ميزبان بعد از مهمانان بيايد امد و سرجايش نشست صحبتها شروع شد كارهايي كه ميبايست به سامان برسد مطرعح شد چند نفري گفتند مقوله اماري قضيه فقط و فقط در صلاحيت اقاي س... است كه دفعات قبل هم شركت و حضور داشته است مقام ارشد گفت ما از ايشان هم دعوت كرده ايم نميدانم چراتشريف نياورده اند من و يكي از حضار كه از پيشكسوتان ورزش شهر واز معتمدين بود ماموريت گرفتيم كه براي دعوت ايشان به جلسه به محل اشتغالشان برويم ايشان مدتي بود بازنشسته شده بودند ولي بعد از ظهرها در جايي كاري گرفته بودند به انجارفتيم ايشان را پيداكرده و بعد از كلي التماس و خواهش و تمنا راضي شد تشريف بياورند و اوردند با كلي فخر و افاده و پز و ناز مقام ارشد كلي از مهارتهاي ايشان تعريف كردند كه انصافا هم ادم پخته و ماهري بود راي گيري بعمل امد راي نياوردند !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا در صورت امكان نظر ارزشمندتان را درج فرمايند