سه‌شنبه، دی ۲۹، ۱۳۸۸

اصطلاحات هماتولوژي

.دستگاه خوني كه يك بافت همبند سست استBone marrow. منشاء سلولهای خون درمغزاستخوان استErythrocytesگلبولهاي قرمز -تمام گلبولهاي قرمز موجود در خوناز ویژگی های مهم این سلول ها عدم وجود هسته در آنهاست.گلبولهای قرمز ۵۰% - 40 % حجم خون را اشغال می کنندRBC.Red blood cells.سلولهاي قرمز خونRed Blood Cell Count (RBC). شمارش گلبولهای قرمز خونRETICULOCYTE. رتیکولوسیت:گلبول قرمزنابالغ بدون هسته ولی دارای ریبوزومهای زیادی است 8 تا12 ميلي ميكرون – گرد نيم تا 5/1 درصد اريتروسيتها را شامل ميگرددHemoglobulin.پروتئين گرد خونMorphology.شكل شناسيGranulocyte.سلولهايي كه داراي گرانولهاي مخصوص در سيتوپلاسم خود ميباشند مانند نوتروفيلها- بازوفيلها و ائوزينوفيلهاگرانولوسیت ها: در داخل سیتو پلاسم این نوع گلبول های سفید دانه وجود داردنوتروفیلها Neutrophils - ائوزینوفیل ها Eosinophils - بازوفیل ها Basophils درگروه گرانولوسیت ها قرار دارندآ گرانولوسیت ها : در سیتوپلاسم این نوع گلبول های سفید دانه وجود ندارند. مثل : لنفوسیت ها ومونوسیت هاSpherocyte.سلولهاي گرد-گلبول قرمز كروي شكلي كه پر از هموگلوبين است ووسط ان مطابق معمول كمرنگ نيست وتيره تر از گلبولهاي قرمز معمولي است در حالت معمولي ديده نميشودANISOCYTOSIS .وجود گلبولهاي قرمز كوچك و بزرگ غير عادي در خون – نابرابري اندازه هاي گلبولهاي قرمز كمتر از ده درصد اريترسيتهاي خون عاديNormochromia.گلبولهاي قرمز طبيعيMicrocytic.گلبولهاي قرمز كوچكت با اندازه كمتر از 6 ميلي ميكرون و به تعداد كمتر از ده درصد در خون نرمال ديده ميشوند رMacrocytic.گلبولهاي قرمز بزرگتر با اندازه 9تا12 ميلي ميكرون كمتر از ده درصد در خون نرمال ديده ميشوندHypochromia.گلبولهاي قرمز كمرنگترHematopoiesis.خونسازيErythropoietin.هورمون سازنده گلبولهاي قرمزPAPPENHEIMER BODIES.اجسام پاپنهايمر رسوب ذرات اهن در گلبولهاي قرمز اين اجسام اغلب اوقات پس از رنگ اميزي با رنگ رايت بشكل دانه هاي ارغواني ظاهر ميشوند Leukocytes.سلولهاي سفيد.تمام گلبولهاي سفيد موجود در خونگلبولهای سفید کار دفاع در برابر میکروب ها, قارچ ها, ویروس ها وانگل ها را عهده دارند گلبولهای سفید به دو گروه عمده تقسیم می شوند.۱- گرانولوسیت ها -2آ گرانولوسیت ها مبنای این تقسیم بندی بر اساس وجود یا عدم وجود دانه (گرانول) در سیتوپلاسم گلبولهای سفید استوار است.WBC.white blood cells.سلولهاي سفيد خونWBC Neubauer counting chamber. منطقه شمارش گویچه های سفید در لام نئوبارBlood sample. گیری از ورید در آزمایشگاه تشخیص طبیخونGranulocyte.گلبولهاي سفيد دانه دارNon granulocyte.گلبولهاي سفيد بدون دانهDrumstick. زایده چوب طبلی شکلToxic granulation. گرانول های توکسیکPELGER-HUET . ناهنجاری پلگر هیوتSmudge cell. Basket cell. سلول سبدی شکل. در اثر ماندن خون در اي دي تي ا مورفولوژي لكوسيت شروع به تغيير ميكند واكوئل سيتوپلاسمي در منوسيت و نوتروفيل ظاهر ميشود در نهايت از دست رفتن سيتوپلاسم و هسته بيشكل تنها بقاياي سلول است كه اسماج سل نام داردNeutrophil.گلبولهاي سفيدي كه در رنگ اميزي علاقه اي به رنگ ندارند و خنثي هستند نوتروفيل نوعی گلبول سفید است . كه یک هسته چند لوبه دارد بطوریکه لوب ها توسط یک رشته کروماتین بهم وصل می شوند نوتروفیلها توانائی بیگانه خواری دارند. سیتوپلاسم این سلول دارای گرانول های بسیار ظریف صورتی کم رنگ می باشد نوتروفیلها در عفونت های حاد مانند آپاندیسیت حاد درخون افزایش می یابندBasophil.گلبولهاي سفيدي كه در رنگ اميزي علاقه به رنگ بازي كه ابي است دارندبازوفيل نوعی گلبول سفید است كه دارای هسته لبوله است داخل سیتوپلاسم سلول پر از دانه های آبی متمایل به سیاه که دانه ها حتی روی هسته را می پوشاند. کمترین درصد گلبولهای سفید را در یک گسترس خونی را دارا می باشند . بازوفیل ها دارای دانه های درشت آبی تیره در سیتوپلاسم خود هستند این دانه ها حاوی ماده هیستامین هستند. که نقش مهمی در واکنشهای آ لرژیک دارند.آزاد شدن ماده شیمیایی هیستامین در خون باعث ایجاد حساسیت وعوارض آن ازجمله التهاب و مخصوصا کهیر در پوست می گرددBASOPHILIC (EARLY) NORMOBLASTS BASOPHILIC STIPPLING .دانه هاي ابي عبارت است از اريتروسيتي كه در ان دانه هاي ابي بصورت پراكنده وجود دارد اين حالت بطور عادي در گلبولهاي قرمز گاو و گوسفند ديده ميشود .CABOT'S RINGS.حلقه هاي كابوت رشته هاي نخي شكل و ارغواني رنگي به شكل حلقه در گلبول قرمزCRENATED RED BLOOD CELLSسلولهاي قرمز خون كنگره دار – كرينيتيد يعني كنگرهELLIPTOCYTES (OVALOCYTES).Leptocyte.لپتوسيت گلبولهاي قرمز نازك كه حجم ان نسبت به قطرش كاسته شده و اغلب ان را در اشكال غيرطبيعي اريتروسيتها نام ميبرند بصورت كلاه لبه دار مكزيكي ديده ميشوند ERYTHROBLASTS IN THE BLOODHOWELL-JOLLY BODIES . اجسام هاول جولي اجسامي گرد و پررنگ در اريتروسيتها ديده ميشوند كه گمان ميكنند از بقاياي هسته ميباشندPROERYTHROBLASTSپرواريتر.بلاست پيش ساز اريتروبلاست Eosinophil. نوعی گلبول سفید است دارای هسته دولبه, داخل سیتوپلاسم سلول دانه های نارنجی دیده می شود ائوزينوفيل گلبولهاي سفيدي است كه در رنگ اميزي علاقه به رنگ ائوزين كه قرمزاست دارند تعداد ائوزینوفیل ها دربیماری حساسیتی وعفونت های انگلی درخون افزایش می یابدLymphocytes. نوعی گلبول سفید است .باهسته یک پارچه ,هسته90 درصد حجم سلول را اشغال کرده استگلبولهاي سفيدي كه به تعداد زيادي در بافتهاي لنفاوي وجود دارند لنفوسیت ها : دارای هسته یک پارچه بزرگ و گرد با کروماتین فشرده هستند . سیتوپلاسم لنفوسیت ها آبی روشن وبدون گرانول است. لنفوسیت ها اولین سد دفاعی در برابر عوامل نفوذی به بدن از جمله باکتری ها ویروس ها قارچ ها محسوب می شوند. لنفوسیتها در عقده های لنفاوی و در مغز استخوان بوجود می آیند. لنفوسیت ها به دو گروه عمده تقسیم می شوند .1 - لنفوسیت های B که ازسلولهای سازنده خود در مغز استخوان مشتق می شوند . ودرتولید آنتی بادی نقش دارند. 2 - لنفوسیت های T : لنفوسیت های وابسته به غده تیموس* هستند . لنفوسیت هایی که در این غده تکامل یافته به سلول های تخصص یافته به نام لنفوسیت Tتبدیل میشوند. لنفوسیت های T در ایمنی یاخته ای مانند آلرژی د یر رس , مقاومت در برابر عفونت های مختلف پس زدگی بافتها (رد پیوند ) وازبین بردن یاخته های سرطانی رل مهمی را ایفا می کند. جای*غده تیموس : این غده در بالای قفسه سینه در جلوی نای در ( زیر ) پشت استخوان جناغ سینه قرار دارد.Monocytes.گلبولهاي سفيدي كه داراي منو يعني يك هسته ميباشندنوعی گلبول سفید است,هسته سلول بزرگ , کلیوی شکل , یا لوبیائی شکل است. کروماتین هسته ظریف است مونوسیت ها : بزرگترین گلبول سفید در جریان خون استهسته این سلولها کلیوی شکل یا نعل اسبی ویا به شکل مغزاست , دارای شبکه کروماتین ظریف واسفنجی شکل است .سیتوپلاسم مونوسیت ها شبیه به شیشه مات به رنگ خاکستری دارای گرانول های ریز فلفلی است. سیتوپلاسم ممکن است حاوی واکوئل باشدMORPHOLOGY. مرفولوژی بمعنای شکل شناسی است, مطالعه روی شکل سلول های خون بر مبنای مقایسه با شکل طبیعی سلول های خون که طرح نرمال آنها درذهن مااز قبل نقش بسته استThrombocytes.ترومبوسيتها كه همان سلولهاي انعقادي يا ترومبوي خون ميباشند كه در انعقاد خون موثرندPlatelet.صفحه كوچك يا پلاكت از سلولهاي انعقادي است-در فرایند انعقاد خون نقش مهمی دارند ترومبوسیتها يا پلاکتها از تقسیم سیتوپلاسم *مگاکاریوسیت درمغز استخوان حاصل می شوند. اندازه پلاکتها4-1میکرون قطر دارند. تعداد نرمال پلاکتها حدود300000 -150000هزار عدد در میلی متر مکعب خون است. طول عمر پلاکتها 10-7 روز می باشد.Plasma.يك مايع كهربايي رنگ كه عناصر خوني در ان معلق استAlbumin.پروتئيني كه با حرارت دادن مثل سفيده تخم مرغ لخته سفيد البومين ميسازدGlobulin.پروتئيني كه در هنگام محلول بودن كروي يا گلبول ميباشدFibrinogen.پروتئيني كه در جريان لخته شدن خون توليد رشته هاي فيبرين ميكندProthrombin.پروتئيني كه قبل از ترومبين ميباشد ودر جريان لخته شدن يا ترومبو به ترومبين تبديل ميشودHemostasis.توقف خونSerum.بعد از انعقاد خون مايعي زرد كمرنگ كه برروي لخته باقي ميماندBlood group.گروه خونTransfusion.تزريق خونRecipient. افراد گيرنده خون در انسان -Donor .افراد دهنده خون در انسانA-B-C-FV-J-L-M-N-S-Z-RS.گروه هاي خوني گاوA-B-C-D-M-RO-XZ.گروه هاي خوني گوسفندA-C-D-K-P-Q-T-U.گروه هاي خوني اسبAnisocytose.انيزوسيتوز . تغييرات غير طبيعي در اندازه گلبولهاي قرمزAzurophil.ازوروفيل. دانه هاي ريز خشن و صورتي رنگي كه در لنفوسيتها ديده ميشوندBasophilia.بازوفيلي. حالتي كه در ان تعداد بازوفيلها افزايش مي يابدWhite Blood Cell Count (WBC). شمارش گلبولهای سفید خونperipheral blood. خون محیطیHCT Hematocrit. حجم گویچه های قرمز متراکم خون به در صد ،به بیان دیگر مقدار درصد حجمی که گویچه های قرمزپس از سانتر یفیوژ کردن خون اشغال می کنند را هماتوکریت گویندANEMIA. کاهش شمارش گلبول های قرمز‚کاهش هماتوکریت‚ کاهش هموگلوبین را آنمی گویندDIFF( Differential White Cell Count).. شمارش افتراقی گلبولهای سفید خون در یک گسترش خوني رنگ اميزي شدهرنگ آمیزی شده ومطالعه یکصد گلبول سفید خون و گزارش هرنوع به در صد را دیف گويندComplete blood count(CBC). مهمترین ومعمول ترین آزمایش در آزمایشگاه خون شناسی است شمارش تمام سلول های خون شامل شمارش گویچه های سفید ، شمارش گویچه های قرمز، شمارش پلاکتها، .بعلاوه تعيين درصد گويچه هاي سفيد يا ديف و تعیین هماتوکریت وهموگلوبین ومشخص نمودن ایندکس های خونی و… می باشدETHYLENE DIAMINE TETRA ACETIC ACID. ماده ضد انعقاد (اتیلن دی آمین تترا استیک اسید) ماده ضدانعقادی انتخابی جهت خون شناسی است.LANCET.يك وسيله نوك تيز استريل جهت سوراخ نمودن پوست نوك انگشت يا پاشنه پا در كودكان جهت خونگيري به مقداركم استTOURNIQUET.تورنيكت يا گارو عبارت است از 25 سانتيمتر لوله لاستيكي با ضخامت مشخص مجهز به گيره است بستن گارو روي بازو باعث مسدود شدن موقتي وريدها در نتيجه خون در پايين گارو تجمع ميكند و باعث تورم وريدها كه موجب اساني خون گيري از وريد ميشودGiemsa stine. رنگ گیمسا حاوی دو رنگینه است .1- رنگینه قلیائی 2- رنگینه اسیدیµ ( MICRON. میکرون واحداندازه گیری میکروسکوپیک است , یک میکرون معادل یک هزارم میلی متر استACANTHOCYTE. گلبولهاي قرمزي كه داراي برامدگي هاي خارمانند بر روي لبه خارجي خود هستنددر بيماريهاي كبدي ديده ميشوند.. MAKING THE SMEAR.Ovalocytes.گلبولهاي قرمز بيضي يا لوزي شكل Rouleau .رولو حالتي را گويند كه گلبولهاي قرمز شبيهه سكه طوري روي يكديگر قرار بگيرند كه تشكيل يك لوله استوانه اي را بدهند رولو در اسب و گربه شديد در سگ خفيف ودر نشخواركنندگان نادر است افزايش فيبرينوژن يا گلبولينهاي پلاسما منجر به رولو ميشودANULOCYTES. سلولهاي خون حلقوي كمتر از 5درصد اريتروسيتهاي خون را شامل ميشوندPOIKILOCYTOSIS وجود گلبولهاي قرمز غير طبيعي از نظر شكل در خون Blood Dyscrasia. حالت غير طبيعي خون‍‍Crenation. مضرس شدن حالتي است كه در اثر چروك خوردن سلولها در محلولهاي هيپرتونيك ايجاد ميشود و كناره هاي سلول مضرس گرديده و نقطه هاي سوزني شكل در مي ايد .Dohle bodies. اجسام دال اجسامي هستند به اندازه يك تا دو ميكرون گرد يا بيضي به رنگ ابي خاكستري كه در سيتوپلاسم نوتروفيلها در عفونتهاي شديد ديده ميشوند اين اجسام در گربه بيشتر ديده ميشودEosinophilia .ائوزينوفيلي يا زياد شدن تعداد ائوزينوفيلها در خون سطحيErythrocytopenia.اريتروسيتوپني يا كاهش تعداد اريتروسيتها در خونErythrocytosis .اريتروسيتوزيس يا افزايش گويچه هاي قرمز– وجود تعداد زيادتري اريتروسيت بالغ توام با افزايش حجم كلي خونErythropoiesis .ارتروپويز يا جريان وروند توليد گلبولهاي قرمزGranulocytosis.گرانولوسيتوز يا وجود تعداد زيادي گرانولوسيت در خونHemocytometer.هموسيتومتر لام مخصوصي كه براي شمارش گلبولها بكار ميرودHemoglobinemia.هموگلوبينميا حالتي است كه هموگلوبين گلبولهاي قرمز از انها خارج شده ودر پلاسما حل شده استHemolysis.هموليز يا خراب شدن گلبولهاي قرمز بدليل حل يا ليزه شدنHyperchromatic – hyperchromasia.هيپركروماتيك يا هيپركرومازي- سلولهايي از سري اريتروسيتها ميباشند كه به نظر ميرسد رنگ هموگلوبين بيشتري بخود گرفته اند اين حالت هيچگاه بعلت غلظت بيشتر هموگلوبين در خون نبوده بلكه بيشتر به دليل ان است كه بر ضخامت گلبول افزوده شده استHypochromasia-hypochromatic.هيپوكروماتيك يا هيپوكرومازي- گلبولهاي قرمزي هستندكه نقصان بارزي در رنگ هموگلوبين انها چه بصورت رنگ شده ويا رنگ نشده مشهود است .Leukemia.لوسمي ازدياد مرضي لكوسيتهاي خونLeukocytosis.لكوسيتوز يا ازدياد تعداد لكوسيتها در جريان خون بيش از حد تغييرات طبيعيLeukopenia.لكوپني-كاهش تعداد لكوسيتها در جريان خون بيش از حد تغييرات طبيعيMacrocyte.ماكروسيت اريتروسيتي است كه قطر ان بيش از ميزان طبيعي استMacrocytic.ماكروسيتي بيان وضعيت گلبول قرمز خوني است كه حد متوسط حجم سلول بيش از حدود تغييرات طبيعي استMicrocyte.ميكروسيت اريتروسيتي است كه قطر ان كمتر از حد تغييرات طبيعي استNeutropenia.نتروپني كاهش لكوسيتهاي نتروفيل در خونNeutrophilia.ازدياد تعداد كلي نتروفيلها در خونNormocyte.نورموسيت يا اريتروسيتي با قطر طبيعي 6 تا9 ميلي ميكرون گرد صورتي تا خاكستري بيش از نود درصد در خون نرمال را شامل ميشودOligemia.حالتي كه مقدار كلي خون كاهش يافته باشدPoikylocyte.پويي كيلوسيتوزيا گلبول قرمزي با شكل غير طبيعيPolycythemia.پلي سيتمي يا حالتي از خون كه بوسيله افزايش تعداد اريتروسيتها مشخص ميگرددTarget cell.تارگت سل گلبول قرمزي كه در مركز ان ناحيه پررنگي موجود ودر اطراف اين ناحيه هاله كمرنگي انرا احاطه كرده و مجددا در اطراف اين هاله كمرنگ در محيط سلول منطقه پررنگي مشاهده ميشود شكل اين سلول را به مناسبت شباهتش با هدف تارگت سل گويندتا رگت سل يا کادوسیت Target Cellsهموگلوبين در مرکز وحاشيه سلول هاي تارگت تجمع مي يابد. لذا گويچه هاي قرمزشبيه سيبل يا هدف در مي آيند در بيماري هاي انسداد مجاري کبد- در فقر شديد آهن - در تالاسمي - هموگلوبينو پاتي های S و C شاهد افزايش سلول هاي تارکت در خون محيطي هستيمAnemia.كاهش مقدار هموگلوبين – pvc-وتعداد گلبولهاي قرمزHeinz bodies.اجسام هينز ساختمانهاي براق و شفافي هستند كه در گلبولهاي قرمز ودر نتيجه تاثير بعضي مواد شيميايي يا دارويي توليد ميشوند اين اجسام بيشتر در گلبولهاي قرمز اسب پس از تجويز فنوتيازين كه ضد كرم است ديده ميشوندHypersegmentation . هيپرسيگمانتاسيون ازدياد لبهاي هسته كه در گلبولهاي سفيد ديده ميشود و عوامل متعددي از قبيل سن – عكس العمل در مقابل داروها مانند كورتيكواستروئيدها و كمبود ب12 در توليد اين حالت موثر استDrepanocytes. گلبولهاي قرمز داسي يا هلالي يكي از انتهاهاي انها به نقطه اي ختم ميشود .Eliptocytes. گلبولهاي قرمز به شكل سيگاربرگSchistocytes. قطعات گلبول قرمز كه در سوختگي شديد ديده ميشودCrescent bodies.اجسام كمرنگ ميباشند كه كمتر رنگ گرفته اند و بشكل يكچهارم ماه هستند اين اجسام احتمالا گلبولهاي قرمز پاره شده هستندChilomicron.كايلوميكرون يا ذرات امولسيفيه چربي در خونLipemia.ليپيمي يا وجود چربي در خون و بيشتر در سگ بعد از تغذيه با غذاهاي چرب ديده ميشودPancytopenia.پان سيتوپني كاهش كليه اجزائ خون مشتمل بر گلبولهاي قرمز و سفيد و پلاكتهاErythron.مجموعه گلبولهاي قرمز خون و بافتهاي خونساز در مغز استخوانErythro .پيشوندي است به معناي قرمزErythroclasis .اريتروكلازي يا قطعه قطعه شدن گلبولهاي قرمزLACRYMOCYTES گلبول قرمز قطره اشكيگلبولهاي قرمز شبيه راكت بصورت كاذب در كناره ها يا قسمت نازك گستره ديده ميشودBurcell .بورسل يا گلبولهاي قرمزي كه برامدگي نقطه مانند روي سطح خارجي دارندSTOMATOCYTESBASOPHILIC (EARLY) NORMOBLASTS 13 تا 18 ميلي ميكرون اندازه دارد .شكل گرد گاهي با شكل نامنظم – رنگ ابي تيره بدون گرانول – داراي هسته گردBASOPHILIC STIPPLINGPYCNOTIC (LATE) NORMOBLASTS 8تا12 ميلي ميكرون اندازه دارد شكل گرد گاهي نامنظم دارد MEGALOCYTES گلبول قرمز بزرگتر از طبيعي و غير عادي با قطر 12 تا 25 ميكرون 2 درصد اريتروسيتها را شامل ميشودمگاکاریوسیت Megakaryocyte بزرگترین سلول در مغز استخوان-, که ازتجزیه آن پلاکتها ایجاد می شوند گلبول قرمز داسي شكل sickle cellPOLYCHROMATIC (INTERMEDIATE) NORMOBLASTS گلبول قرمز چند رنگيERYTHROBLASTS IN THE BLOODاريتروبلاست گلبول قرمز هسته دار كه در مغز استخوان وجود دارد و مولد گلبول قرمز معمولي خون محيطي استدودمان گلبولهاي خونblood cell lineage توليدوساخته شدن سلولهاي خوني را هموپوئيزيس hemopoiesisمينامند.در جنين و قبل از تولد خونسازي ابتدادر كبد و طحال و سپس در تيموس و غددلنفاوي و مغز استخوان قرمز انجام ميشود در دوهفته اول زندگي جنيني گلبولهاي قرمز اوليه تشكيل ميشوند در دوماهگي گرانولوسيتها و مگاكاريوسيتها ظاهر ميشوند در ماه چهارم لنفوسيتها ودر ماه پنجم منوسيتها توليد ميشوند .بعد از تولد توليد اغلب گلبولها محدود به مغز قرمز استخوان ميشود در جواني مغز استخوان خونساز يعني مغز قرمز در استخوان پهن جمجمه جناغ دنده ها مهره ها و لگن vertebrae, ribs, hips, skull and sternum. ونيز در استخوانهاي طويل بازوها و ساقهاقرار دارد اما مقداري سلولهاي سفيد خوني در بافتهاي لنفاوي توليد ميشوندهمه تيپهاي عناصر تشكيل دهنده خون از يك نوع سلول واحد بنام stem cell سرچشمه ميگيرند كه شامل pleuripotential cells or hemocytoblasts ميباشند .از زمان تولد تا 5سالگي مغز استخوان در تمام استخوانها فعاليت دارد و سلولهاي خوني را توليد ميكند از 5سالگي تا 18 سالگي مغز استخوان خونساز در استخوانهاي پهن و طويل است از 18 سالگي به بعد مغز استخوان خونساز فقط در استخوانهاي پهن استمغز استخوانماده نرم قرمز یا زرد رنگی است که مجرای میانی استخوان یا حفره‌های بافت اسفنجی را پر می‌کند. مغز استخوان از بافت پیوندی است که در آن سلولهای چربی فراوان و سلولهای پیوندی و تارهای پیوندی و مویرگها و سلولهایی بنام میلوگونی وجود دارد. میلوگونیها مولد گلبولهای قرمز و گلبولهای سفید هستنددر اسکلت سه نوع استخوان ، پهن و کوتاه و دراز وجود دارد.مغز استخوان بافت نرم و پرعروقی است که بر روی آن سلولهای مختلف خونی ، خونساز و چربی قرار دارد. مغز استخوان حفره مرکزی استخوانها را پر می‌کند. مغز استخوان به دو صورت مغز قرمز و مغز زرد دیده می‌شود که اولی عمدتا از سلولهای خونساز تشکیل شده و بافت میلوئید نیز خوانده می‌شود و دومی عمدتا حاوی سلولهای چربی است.در مرحله جنینی و پس از تولد تا مرحله بلوغ همه استخوانها حاوی مغز قرمز می‌باشند ولی در بزرگسالان مغز قرمز محدود به مهره‌ها ، استخوانهای جناغ ، دنده‌ها و استخوانهای جمجمه می‌باشد و در بقیه جاها با مغز زرد جایگزین می‌شود. اصولا تمام مغز استخوانهای بدن تا دوران بلوغ خونسازی می‌کنند اما مغز استخوان دراز بعد از سن بیست سالگی به بافت چربی تبدیل شده و دیگر عمل خونسازی را انجام نمی‌دهد. از این پس فقط مغز استخوانهایی نظیر مهره‌ها ، جناغ سینه ، دنده‌ها عمل خونسازی را انجام می‌دهند. به تدریج که سن زیاد می‌شود قدرت سازندگی مغز استخوان نیز کاهش می‌یابد و در سنین پیری کم خونی مختصری نمایان می‌گردد. مغز استخوان در واقع جزء دستگاههای خون ساز بدن محسوب می‌شود.در بزرگسالان اندام خونساز مغز استخوان است اما در جنین کبد نیز به این کار اشتغال دارد. در چند هفته اول زندگی جنین گلبولهای سرخ در کیسه زرده ساخته می‌شوند و در اواسط آبستنی عضو اصلی سازنده گویچه سرخ کبد است. در عین حال تعداد قابل ملاحظه‌ای گلبول قرمز نیز توسط طحال و غدد لنفاوی ساخته می‌شود. در ماههای آخر آبستنی و پس از تولد گلبولهای قرمز اساسا بوسیله مغز استخوان ساخته می‌شود.سلولهای مغز استخواندر مغز استخوان سلولهایی به نام سلولهای ریشه‌ای چند ظرفیتی وجود دارد که دو نوع سلول از آنها جدا می‌شود.· سلولهای رده لنفوئیدی که لنفوسیتهای نوع B و T را می‌سازند.· سلولهای رده میلوئیدی که این سلولها در مسیر تکاملی خود تبدیل به چندین نوع سلول می‌شوند. این سلولها از آن جهت که در محیط کشت قادر به تشکیل کلنی هستند به نام واحدهای کلنی ساز (CFU) شناخته می‌شوند این سلولها عبارتند از:1. سلولهای کلنی ساز که رده مگاکاریوسیتی را می‌سازند و در نهایت پلاکتها را بوجود می‌آورند.2. سلولهای کلنی ساز که رده‌های گرانولوسیت و مونوسیت را می‌سازند.3. سلولهای کلنی ساز که رده ائوزینوفیلی را می‌سازند.4. واحد کلنی ساز سازنده رده بازوفیلی.5. واحد کلنی ساز که رده اریتروئیدی را می‌سازند. این سلولها در نهایت گلبولهای قرمز را بوجود می‌آورند.دودمان گلبول قرمزگویچه‌های سرخ از سلولهای اولیه‌ای به نام پرواریتروپلاست بوجود می‌آیند.واحد کلنی ساز رده اریتروئیدی طی سپری شدن مراحلی که نامعلوم است و در اثر عاملهای رشد مختلف به پرونورمربلاست تبدیل می‌شود که اندازه بزرگ و هسته بزرگ دارد.این سلول سپس به مزومربلاست بازوفیلی که اندازه و هسته کوچکتری دارد تبدیل می‌شود. ساخته شدن هموگلوبین در این سلولها شروع می‌شوداین سلولها به نورموبلاستهای پلی کروماتوفیلیک که نسبت به نورموبلاستهای بازوفیلی اندازه کوچکتر و هسته کوچکتری دارند تبدیل می‌شوند.هسته در این سلولها چروکیده شده ولی ساخته شدنه هموگلوبین ادامه می‌یابد و سیتوپلاسم دچار چند رنگی است. چند رنگی به علت اختلاط رنگ بازوفیل و هموگلوبین است و اصطلاح پلی کروماتوفیلی از همین جا ناشی می‌شود. سلولهای فوق به نورموبلاستها تبدیل می‌شوند و سرانجام پس از اینکه سیتوپلاسم سلولهای نورموبلاست از هموگلوبین اشباع شد هسته را از دست داده و به سلولهای رتیکولوسیت تبدیل می‌شوند. رتیکولوسیتها دارای منظره مشبک هستند و به همین دلیل رتیکولوسیت نامیده می‌شوند.رتیکولوسیتها که واجد عمل هموگلوبین سازی هستند بزرگتر از اریتروسیتها بوده و دیاپدز از دیواره مویرگها عبور می‌کنند و وارد جریان خون می‌شوند. رتیکولوسیتها سپس تبدیل به اریتروسیتها یا گلبولهای سرخ می‌گردند. تعداد رتیکولوسیتها در خون نشانه میزان تشکیل اریتروسیتها در مغز استخوان است. اریتروپوئز یا بلوغ گلبولهای سرخ بطور طبیعی به وجود موادی نظیر ویتامین B12 و اسید فولیک نیازمند است عوامل موثر در خونسازی نقش ویتامین B12 بیشتر از اسیوفولیک است و موسوم است به عامل خارجی خونسازی موجود در آن را در محیط خارج و از طریق غذا دریافت می‌کند و ویتامین B12 یا عامل خارجی فقط در حضور یک موکوپروتئین به نام عامل خونسازی داخلی که از غدد معدی ساخته می‌شود جذب می‌گردد. کمبود ویتامین B12 و یا عامل داخلی سبب عدم بلوغ گویچه‌ها سرخ شده و بدین ترتیب سلولهای نابالغی با عمر کوتاه گردش می‌کنندHemocytoblast= اشكال اوليه سلولهاي خونيProerytroblast=گلبول قرمز هسته دار اوليه.=polychromatic erythroblast گلبول قرمز هسته دار چند رنگي كه در مغز استخوان وجود داردErythrocytes=تمام گلبولهاي قرمز موجود در خونMyeloblast= سلولهاي تك هسته اي بدون دانه هاي سيتوپلاسمي مغز استخوان كه بعدا ميلوسيتها را بوجود مي اورند به عقيده بعضي از خونشناسان سلول بوجود اورنده اريتروبلاستها نيز هستندprogranulocyte-گلبولي از خانواده گرانولوسيتها كه داراي يك هسته بزرگ بوده و دانه هاي واضحي در سيتوپلاسم ان ديده نميشودBasophil=گلبولهاي سفيدي كه در رنگ اميزي علاقه به رنگ بازي كه ابي است دارند بازوفيل نوعی گلبول سفید است كه دارای هسته لبوله است داخل سیتوپلاسم سلول پر از دانه های آبی متمایل به سیاه که دانه ها حتی روی هسته را می پوشاند.Eosinophil نوعی گلبول سفید است دارای هسته دولبه, داخل سیتوپلاسم سلول دانه های نارنجی دیده می شود ائوزينوفيل گلبولهاي سفيدي است كه در رنگ اميزي علاقه به رنگ ائوزين كه قرمزاست دارندNeutrophilگلبولهاي سفيدي كه در رنگ اميزي علاقه اي به رنگ ندارند و خنثي هستند نوتروفيل نوعی گلبول سفید است . كه یک هسته چند لوبه دارد بطوریکه لوب ها توسط یک رشته کروماتین بهم وصل می شوند-granolocytesهر ياخته اي كه داراي دانه باشد مانند گلبولهاي سفيد نوتروفيل ائوزينوفيل و بازوفيل—leukocyteگلبول سفيد خونagranulocytes—گلبول سفيد بيدانهLymphocytes نوعی گلبول سفید است .باهسته یک پارچه ,هسته90 درصد حجم سلول را اشغال کرده است گلبولهاي سفيدي كه به تعداد زيادي در بافتهاي لنفاوي وجود دارندMonocytes=گلبولهاي سفيدي كه داراي منو يعني يك هسته ميباشندنوعی گلبول سفید است,هسته سلول بزرگ , کلیوی شکل , یا لوبیائی شکل است. کروماتین هسته ظریف است-lymphoblastسلول سازنده لنفوسيت-monoblastسلول سازنده منوسيت= megakaryoblastمگاكاريوسيت نابالغ سلول سري ترمبوسيت كه سازمان كروماتيني هسته ظريف داشته باشد--thrombocytesترومبوسيتها - پلاكتهاخواص عمومی داروهای بیحس کننده موضعی:ین داروها علاوه بر اثر وقفه ای روی جریان عصبی در اکسون های عصبی،روی سیستم عصبی مرکزی،عقده های سیستم اعصاب خودمختار ، محل اتصال عصب به عضله و فیبرهای عضلانی اثر می نماید.این دارو ها روی سیستم اعصاب مرکزی سبب تحریک شده و به دنبال آن ضعف مراکز حاصل گشته که ممکن است در اثر ضعف تنفسی مرگ به وقوع بپیوندد.محرک های بصل النخاعی در درمان این نوع ضعف تنفسی بی اثرند زیرا که مواد بیحس کننده موضعی خود محرک های مرکزی می باشند و تضعیف آنها در اثر تحریک مداوم توسط این داروها حاصل گشته و احتمالا از خستگی زیاد این مراکز منتج می شود.داروهای بیحس کننده موضعی دارای اثرات شبیه کینیدینی روی قلب می باشند.این اثرات مشابه به اثر آنها روی سلولهای عصبی یعنی از طرق تثبیت کردن پتانسیل غشاء ایجاد می شوند.آنها گاهی اوقات بدین منظور در درمان شناسی بکار می روند.انواع داروهای بیحس کننده موضعی:1.کوکائین:این ماده،قدیمی ترین ماده بیحس کننده موضعی بوده که از برگهای گیاهی بنام اریتروگزیلون کوکا در امریکای جنوبی به دست می آید.این ماده در اثر جوشاندن به مدت طولانی از بین می رود.جذب آن از غشاء های مخاطی صورت گرفته ولی از پوست سالم جذب نمی شود.پس از جذب، قسمتی از آن توسط کبد منهدم گشته و قسمتی از طریق ادرار دفع می شود.کوکائین ماده بیحس کننده موضعی موثری است که بدون تحریک اولیه سبب فلج شدن تنه های عصبی و انتهای عصب حسی می شود.این ماده سبب تقویت اثر آدرنالین شده و لذا دارای اثر قبض عروق می باشد. کوکائین سبب اتساع مردمک گشته، اما رفلکس نوری برخلاف میدریاز حاصل از آتروپین باقی می ماند.این ماده دارای اثرات خطرناکی بوده که ممکن است با مقادیر کمتر از مقدار ضروری برای ایجاد بیحسی موضعی،بروز نماید.این دارو ابتدا تحریک سیستم اعصاب مرکزی، سپس تضعیف آن، که زا مراکز بالا شروع گشته،موجب می شود.مفادیر زیاد آن سبب تشنج شده و مقادیر کم آن از طریق تحریک مرکز واگ سبب کندی عمل قلب می شود.مقادیر متوسط آن از طریق تحریک عصب سمپاتیک محیطی و مرکزی ، افزایش ضربان قلب را سبب می شود.این دارو مشمول مقرارت داروهای کنترل شده است..از آنجائیکه کوکائین برای مصرف ف ماده بسیار سمی است لذا در صورتی که جانشین ان یافت شود مصرف آن مناسبتر است.کوکائین و بوتوکائین هیچ یک بهتر است تزریق نشوند.2. پروکائین:این ماده فقط 25/0 سمیت کوکائین را دارا می باشد، در آب محلولی پایدار تولید نموده و منتهی به اعتیاد نمی گردد.لیکن دارای قدرت نفوذ ضعیف بوده و لذا برای بیحس نمودن مخاط مناسب نبوده و عمدتا به عنوان تزریقی مصرف می شود.از نظر ساختمان شیمیایی ، اغلب داروهای بیحس کننده موضعی املاح آلی بوده و به وسیله هیدرولیز شدن متابولیزه می گردند.این عمل در کبد و پلاسما صورت گرفته و احتمالا آنزیم مسئول هیدرولیز پلاسمائی ، کولین استراز پلاسمائی است.در حقیقت کولین استراز پلاسمائی ممکن است قسمت عمده متابولیسم مواد بیحس کننده موضعی خاصی را عهده دار باشد.که در دامپزشکی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده زیرا که میزان کولین استراز پلاسمائی در گونه های مختلف متفاوت بوده است.داروهای بیحس کننده موضعی غالبا با آدرنالین مخلئط گشته و موجب محدود شدن جذب آنها شده . به عنوان یک ماده خون بند موضعی نیز عمل می کنند.اگر چه اثر اخیر همیشه مزیت آن محسوب نشده بلکه ممکن است خونریزی را پنهان نمایید که بهتر است از طریق بستن مناطق خونریزی اقدام شود. 3.بوتوکائین:داروی بیحس کننده خوبی برای غشاء های مخاطی بوده ولی برای تزریق بسیار سمی است.4.آمتوکائین:برای تزریق و غشاء های مخاطی مناسب است.5و 6. اورتوکائین و بنزوکائین:هر دو پودرهای بیحس کننده موضعی غیر محلول بوده که تنها به عنوان مواد پانسمان کننده جهت زخم های سطحی دردناک بکار می رود.7.سینکوکائین:بسیار موثر تر از پروکائین بوده ولی سمی تر نیز هست.این ماده جهت بی حسی مناسب بوده و اثر طولانی ایجاد می کند.ممکن است سبب بروز واکنش های التهابی در محل گردد بدین منظور دیگر مصرف نمی گردد.8.لیدوکائین:داروی بیحس کننده موضعی جدید و متداول در تمرینات دامپزشکی بوده که بیحسی را هم از طریق تزریق و هم متعاقب کاربرد موضعی آن ظاهر می سازد.این دارو بنام لینوکائین نیز مرسوم است.ماده غیر استری بوده و در کبد متابولیزه گشته ولی توسط کولین استراز متابولیزه نمی گردد.این مسئله ممکن است بخشی از طولانی اثر بودن لیدوکائین را توجیه کند.9.پریلوکائین:هم از نظر ساختمان شیمیائی و هم از نظر فارماکولوژیک مشابه لیدوکائین است.این دارو آهسته تر اثر کرده ولی دوام اش طولانی تر بوه..10.پروکسی متاکائین:برای ایجاد بیحسی قرنیه بکار رفته و اهمیت آن در عدم ایجاد اتساع مردمک است


پلاکتها (Plackets)اجسام کروی یا بیضوی کوچکی به قطر 4 - 2 میکرون هستند که از قطعه قطعه شدن سیتوپلاسم سلولهای بزرگی به نام مگا کاریوسیت (Mega karyocytes) در مغز استخوان حاصل می‌شود، فاقد هسته‌اند. با وجود این در مهره داران پست سلولهای هسته داری به نام ترومبوسیت معادل پلاکت می باشد. پلاکتها را ترومبوسیت نیز می نامند. تعداد پلاکتها 400 - 200 هزار در هر میکرولیتر خون می باشد. و عمر آنها 11 - 8 روز می باشد. هر پلاکت توسط غشایی غنی از گلیلو پروتئین محصور شده و بررسیها بیانگر وجود آنتی ژنهای گروههای خونی ABO در غشای پلاکتها می باشد.کار اصلی پلاکت جلوگیری از خونریزی است. که این عمل با چسبیدن پلاکتها به همدیگر و محل آسیب دیده رگ و ترشح مواد دخیل در انعقاد انجام می‌گیرد. تحریک پلاکتها در محل آسیب عروقی باعث ترشح ADP می‌گردد که ADP چسبیده به سطح پلاکت موجب چسبیدن پلاکتها بهم و تشکیل توده پلاکتی را می‌کند که به صورت درزگیر عمل کرده و از ادامه خونریزی جلوگیری می‌کند. همزمان با ترشح ADP ، سروتونین و ترومبوبلاستین پلاکتی نیز ترشح می‌گردد. که اولی باعث انقباض عروق و دومی باعث تبدیل پروترومبین به ترومبین می‌شود. ترومبین ، فیبرینوژن محلول پلاسما را به فیبرین غیر محلول تبدیل می‌نماید که سلولهای خونی در لابه‌لای توری ظریف حاصل از فیبرین گرفتار شده و لخته تشکیل می‌گردد
گویچه‌های سفید خون =لکوسیتها یا گویچه‌های سفید خون بر اساس حضور یا عدم حضور گرانولهای اختصاصی در سیتوپلاسم خود به دو دسته گرانولوسیتها یا دانه‌دارها و آگرانولوسیتها یا بدون دانه‌ها تقسیم بندی می‌شوند. لکوسیتها در مقایسه با اریتروسیتها سلولهایی هسته‌دار و متحرک هستند. گرانولوسیتها بر اساس رنگ پذیری گرانولهای اختصاصی آنها به سه دسته نوتروفیلها ، اسیدوفیلها و بازوفیلها تقسیم می‌گردند. آگرانولوسیتها به دو دسته لنفوسیتها و مونوسیتها تقسیم می‌شوند.نوتروفیلها فراوان‌ترین لکوسیتها در خون می‌باشند و در عفونتهای باکتریایی مقدار آنها افزایش می‌یابد. اسیدوفیلها یا ائوزینوفیلها بیشتر پاسخهای آلرژیک را کنترل می‌کنند. لنفوسیتها که به دو دسته لنفوسیت B و A تقسیم می‌شوند نقش عمده‌ای در دستگاه ایمنی بدن دارند. تحت شرایط بالینی از جمله التهابات عفونی و غیر عفونی ، بیماری سل و بیماریهای قارچی و برخی از سرطانها تعداد مونوسیتهای خون افزایش می‌یابد
گلبول‌های قرمز (Erthrocytes)به سلولهای قرمز خون مشهورند. و بیشترین سلولهای خونی را تشکیل می‌دهند. سلولهایی بدون هسته و مقعر‌الطرفین هستند. در شرایط طبیعی قطر آنها بطور متوسط 7.5 میکرون می‌باشد. اگر اندازه سلول کوچکتر از 6 میکرون باشد میکروسیت و اگر بزرگتر از 9 میکرون باشد، ماکروسیت نامیده می‌شوند. حضور گویچه‌های قرمز با اندازه‌های مختلف در خون را آنیزوسیتوزیس Anisicytosis و حضور گویچه‌های قرمز با اشکال متفاوت در خون را پوی کیلو سیتوزیس Poikilocytosis می‌نامند. که در حالات مرضی دیده می‌شوند.تعداد گویچه‌های قرمز در حالت طبیعی در خون زنان 3.6 تا 5.5 میلیون در هر میکرولیتر و در خون مردان 4.1 تا 6 میلیون در هر میکرولیتر می‌باشد. نسبت حجم سلولهای خون به کل خون برحسب درصد را هماتوکریت می‌نامیم. هماتوکریت در زنان سالم و بالغ 45 - 35 درصد و در مردان سالم و بالغ 50 - 40 درصد می‌باشد.ساختمان و کار گلبولهای قرمزگلبولهای قرمز سلولهایی مقعرالطرفین و قابل انعطاف هستند که ضمن عبور از مویرگها بهم چسبیده و به صورت میله‌ای استوانه‌ای درمی‌آیند که رولکس (Rouleaux) نامیده می‌شود..اریتروسیتها سلولهایی هستند که در انسانها و جانوران خونگرم دارای پروتوپلاسم هموژن اما بدون هسته هستند.. در حدود 5.5 میلیون گلبول قرمز در میلیمتر مکعب خون یک مرد سالم و 4.5 میلیون گلبول در میلیمتر مکعب خون در یک زن سالم وجود دارد.مشخصات گلبولهای قرمزقطر گلبولهای قرمز بین 7.5 - 7.2 میکرون و حجم متوسط هر یک از آنها 90 - 88 میکرون مکعب است. ضخامت آنها در ضخیم‌ترین قسمت 2 میکرون و در وسط یک میکرون است. از روی اندازه هر اریتروسیت و تعداد کل آنها با مساحت کلی گلبولهای قرمز را در بدن می‌توان محاسبه نمود. چون جذب و آزاد شدن اکسیژن یعنی تبادلات آن در این سطح صورت می‌گیرد از این نظر این رقم واجد اهمیت است. زیرا تبادل اکسیژن عمل اصلی فیزیولوژیک گلبولهای قرمز است.مجموع کل مساحت گلبولهای قرمز در خون انسان بطور متوسط 3500 - 3000 متر مربع است که این مقدار 1500 برابر سطح بدن می‌باشد. شکل خاص گلبول قرمز به وسیع بودن این سطح کمک می‌کند. گلبولهای قرمز انسان پهن و در مرکز مقعرالطرفین هستند با این شکل هیچ نقطه‌ای از سلول بیشتر از 85 درصد میکرون از سطح آن فاصله ندارد در صورتی که یک شکل کروی 2.5 میکرون از سطح فاصله دارد و کل سطح 20 درصد کمتر می‌شود. این نسبت واقعی بین سطح و حجم اجزای گلبولهای قرمز عمل انتقال اکسیژن را از اندامهای تنفسی به سلولها آسانتر می‌سازد.خون 7 الی 8 درصد وزن بدن را تشکیل می‌دهد و حجم آن در یک فرد بالغ بطور متوسط 5 لیتر می‌باشد. خون به واسطه گردش در داخل رگهای خونی عامل اصلی توزیع مواد غذایی ، اکسیژن و حرارت در بدن و انتقال دی‌اکسید کربن و مواد زاید حاصل از فعالیت سلولها از بافتها به ارگانهای دفعی است. خون همچنین هورمونهای مترشحه از غدد داخلی را به ارگانهای مورد نظر حمل می‌کند.خون در خارج از بدن منعقد شده و سلولها و مواد غیر محلول آن به صورت توده‌ای نسبتا سفت به نام لخته خون (Blood clot) درمی‌آید. و قسمت محلول آن به صورت مایعی زرد و روشن به نام سرم (Serum) از آن جدا می‌گردد. برای جلوگیری از انعقاد خون ، به منظور مطالعات خونی ، مقداری هپارین (یک ماده ضد انعقاد) یا سیترات به آن افزوده می‌شود. در این حالت اگر اجازه داده شود سلولهای خونی ته نشین شوند ، ملاحظه خواهد شد از نظر حجمی حدود 55 درصد خون از پلاسما و 45 درصد آن از سلولهای خونی تشکیل شده است. سلولهای خونی شامل گویچه های قرمز ، گویچه های سفید و پلاکتها هستند.پلاسمای خون :اگر 10ccخون از شخص طبیعی بگیریم و نمونه خون او را داخل یک لوله آزمایش تمیزحاوی ماده ضد انعفاد بریزیم. سپس محتوی لوله را با ملایمت مخلوط کنیم و بعد لوله خون را داخل دستگاه سانتریفیوژ ( دستگاه گریز از مرکز) قرار دهیم . وبرای مدت 5 تا 10 دقیقه لوله حاوی خون را سانتریفیوژ کرده . حالا اگر لوله خون را مورد بررسی قرار دهیم . مطابق شکل فوق می بینیم خون به سه قسمت تقسیم شده است قسمت روئی همان قسمت آبکی خون برنگ زرد شفاف که پلاسمای خون نامیده می شودتر کیبات پلاسمای خون: پلاسما ی خون91 درصد آب دارد , 7 درصد پروتئین دارد , 2 درصد مواد شامل آمینو اسیدها , قندها, لیپیدها , هورمون ها از جمله اریتروپویتین وانسولین وغیره .الکترولیت ها شامل سدیم و پتاسیم و کلسیم وغیره می باشد . قسمت میانی خون مطابق شکل یک لایه باریک که بافی کت نامیده میشودتر کیبات بافی کت: شامل گلبول های سفید و پلاکت هاست.در ته لوله گلبول های قرمز قرار می گیرند.پلاسما 55 درصد خون را تشکیل می‌دهد. مایعی است که 91 درصد آن را آب ، 7 درصد آن را پروتئینها ، یک درصد آن را املاح معدنی و یک درصد بقیه را ویتامینها ، مواد قندی و مواد لیپیدی ، هورمونها و اسیدهای آمینه تشکیل می‌دهند.-مواد تشکیل دهنده پلاسما : آب - یونهای معدنی - پروتئینهای پلاسما - گلوکز و چربی - مواد دفعی-
خون یک بافت پیوندی است که ماده بین سلولی آن پلاسما نامیده می شودخون از مغز استخوان منشاء میگیرد. مهمترین اجزاء تشکیل دهنده خون عبارتند از1- گلبولهای قرمز یا Red blood cells2 -گلبولهای سفید یا white cells 3- پلاکتها یا PLATELETS 4 - پلاسما یا plasmaگلبول های قرمز , گلبول های سفید ها , پلاکت ها سلول های خون محسوب می شوند . این سلول ها در مایع پلاسما شناورند
خون مایعی لزج است که بخشی از آن را مایعی به نام پلاسما و بخش دیگر را عناصر جامد معلق در پلاسما تشکیل می‌دهد. بخش جامد خون شامل اریتروسیتها (گلبولهای قرمز خون) ، لوکوسیتها یا گلبولهای سفید و پلاکتها است.
خون یک بافت گردش‌کننده متشکل از پلاسمای مایع و یاخته‌است. کار اصلی خون رساندن مواد تغذیه‌کننده (اکسیژن، گلوکز) و سازنده به بافت‌ها و برطرف کردن مواد اضافی و زباله‌ای (همچون دی‌اکسید کربن و اسید لاکتیک) از بافت‌های بدن است..خون بافت پیوندی تخصص یافته‌ای است که سلولهای آن در داخل ماده زمینه‌ای مایعی به نام پلاسما شناورند. خون ۷الی ۸ درصد وزن بدن را تشکیل می‌دهد و حجم آن در یک فرد بالغ بطور متوسط ۵ لیتر است.حجم خون ( ميليليتر در كيلوگرم وزن بدن در دامهاي مختلف بشرح زير است )گونه حجم خوناسب 7/71بز 70سگ 5/92گاو 4/57گربه 7/66گوسفند 58ماكيان 74خون به واسطه گردش در داخل رگهای خونی اصلی، مواد غذایی و حرارت را در بدن توزیع کرده و اکسیژن و دی‌اکسید کربن را بین سلولها و ریه‌ها انتقال می‌دهد و مواد زاید حاصل از فعالیت سلولها را به ارگانهای دفعی می‌رساند. خون همچنین هورمونهای مترشحه از غدد داخلی را به ارگانهای مورد نظر حمل می‌کند.اعمال مختلف خون در بدن عبارتند از1- حمل اكسيژن به بافتها و خارج كردن دي اكسيدكربن از بافتها2- حمل مواد غذايي به بافتها3- انتقال فراورده هاي متابوليسمي براي دفع به كليه ها – كبد – ريه – روده وپوست4- تنظيم اب داخل و خارج سلولي5- تنظيم حرارت بدن با انتشار خون در بافتها6- توزيع هورمونها وساير مواد7- دفاع بدن وايجاد ايمني بطوريكه سلولهاي سفيدخون با خاصيت بيگانه خواري و پروتئينهاي ويژه اي در خون بدن را در برابر ميكروارگانيزمهاي بيگانه ومواد سمي محافظت ميكنندخون يك بافت است ولي داراي ويژه گيهايي است كه انرا از ساير بافتها متمايز ميكند اين ويژه گيها عبارتند از الف خون اسانتر از ساير بافتها بدست مي ايد ب- دومين ويژگي اين است كه ميتوان مكررومتعدد ازاين بافت برداشت نمود ج- سومين ويژگي اين است كه خون تابلواست بطوريكه بسياري از بيماريها كه ساير بافتها را تحت تاثير قرار ميدهند اثار خود را در خون نشان ميدهندخون در محیط خارج از بدن منعقد شده و مواد غیر محلول آن به صورت توده‌ای نسبتاٌ سفت به نام لخته خون (Blood clot) در می‌آید و قسمت محلول آن به صورت مایعی زرد و روشن به نام سرم (serum)، از آن جدا ميگردد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا در صورت امكان نظر ارزشمندتان را درج فرمايند