شنبه، شهریور ۲۷، ۱۳۸۹

دكتر محمد مجدي

clock web -->

درمحضر استاددكتر محمد مجدي
سال 1365 هجري شمسي بود تازه استخدام شده بودم روزي من را به جلسه اي در ساختمان هلال احمر شهرستان دعوت كردند ساعت حوال 6 عصر به جلسه رفتم ان جلسه كه با حضور مقامات و معتمدين شهرستان تشكيل شده بود تا حوالي ساعت 11 شب طول كشيد ان جلسه اولين جلسه اي بود كه در ارتباط با تاسيس دانشگاه ازاد واحد مهاباد در ان دعوت شده و شركت داشتم و در همانجلسه هم پيشنهاد تاسيس رشته كارداني دامپزشكي توسط اينجانب و چند نفر ديگر داده شد و مورد تاييد و تصويب حاضرين قرار گرفت . جلسات دانشگاه ازاد هفته اي دو سه روز برگزار ميشد و من منبعد در ان حضور فعال داشتم واز حضور در ان احساس غرور و افتخار ميكردم چون در ان شخصيتهاي بسيار مهمي چون امام جمعه وقت جناب ماموستا قرني زاده و جناب اقاي سليمان شاطريان دبير محترم رياضي شهر كه دبيرستاني راهم بدليل خدماتش به نامش كرده اند حضور داشتند و اين دونفر جزو افرادي بودند كه به مقامي كه در ان بودند شخصيت داده بودند . نه اينكه مقام به انها شخصيت داده باشد . افراد دو دسته اند يكدسته افرادي كه در هر پست و مقامي باشند به ان پست شخصيت و اعتبار ميدهند و دسته ديگر افرادي كه مقام انها را بالا ميكشد . در هر صورت در يكي از جلسات بحث تعيين و معرفي ريئس واحد مطرح شد كه يكي از حاضرين كه سابقه 30 و اندي سال خدمت دولتي را داشت از فردي نام برد كه پدرش قبلا در مهاباد فتوا ميداده و روحاني بوده و خودش هم استاد بازنشسته ادبيات فارسي و ساكن تهران بود كه كتبي را نيز ترجمه و تاليف كرده بود اعضائ جلسه كه اين شرح حال را شنيدند عموما درخواست نمودند كه هرچه زودتر با ايشان تماس گرفته شود و دعوت بعمل ايد تا رياست دانشگاه ازاد واحد مهاباد را برعهده بگيرند ايشان جناب اقاي دكتر محمد مجدي بودند كه بعدا سالها رياست دانشگاه ازاد را برعهده داشتند و بعدها بعلت كبر سن پست رياست دانشگاه را به فرد ديگري واگذاشتند و بنده راقم اين سطور افتخار داشتم كه سالها در خدمتشان دروس رشته كارداني دامپزشكي را تدريس نمايم و روز پنجشنبه مورخه 25 شهريور سال 1389 هجري شمسي از ساعت 17 لغايت 18 در محضرشان بودم . در منزل به خدمتشان رسيدم و دست مباركشان را بوسيدم و فرمايشات ارزنده شان را نيوشيدم . با يكي از دوستان فاميل قرار گذاشتيم كه به خدمت استاد برسيم به رسم اداي احترام تصميم گرفتم كه دسته گلي هم نثار قدومشان نمايم به گلفروشي رفتم ولي انتخاب گل براي ان استاد فرزانه كاري بغايت صعب و دشوار بود . انتخاب گل براي استادي بغايت نكته بين . نكته پرداز استاد ادبيات كه فقط يكي از سخنرانيهاي منظومش در محضر اعضائ هيئت امنائ دانشگاه ازاد اسلامي كشور باعث سرازير شدن امكانات فراوان از تهران به مهاباد بعد از مبهوت شدنشان بود . در هر صورت دل به دريا زدم و شاخه هايي گل به مصداق زيره به كرمان بردار به استاد تقديم نمودم . از خاطرات گذشته در دانشگاه صحبت شد و از مقاماتي كه از اين شهر رفته اند ولي همچنان حقشناس بوده و به استاد سر ميزنند صحبت به ميان امد . اگرچه از نوسان فشار خون و كمبينايي و كم شنوايي در رنج بودند ولي خوشبختانه همچنان ذهن و حافظه تيزي داشتند . دريافتم كه هنوز هم پروانه هايي به دور شمع وجود اين استاد فروزان ميگردند و همچنان دستگير درماندگان است . در زمان رياست بردانشگاه خيلي بينام و نشانها را نامدار كرد كه تعدادي از انها حق نمك را بجا اوردند و تعدادي هم نمكدان شكستند . بسيار به ترقي و تعالي فرهنگي شهرستان علاقه مند بود و كمترين اقدامش اهدائ كتابخانه بزرگ شخصيش به دانشگاه بود . در زمان خدمت ساعت كار اداري نداشت و زودتر از همه كاركنان حاضر و ديرتر از همه دانشگاه را روزانه ترك ميكرد . نحوه مديريتش طوري بود كه در زمان عدم حضور فيزيكيش در دانشگاه كارها بيشتر پيش ميرفت ساختمانهاي بسيار رفيعي بنا نهاده شد و رشته هاي خوبي تاسيس گرديد و اساتيد خوش نامي از ساير دانشگاهها به احترام ايشان تدرس در واحد مهاباد را برعهده گرفتند . از خوشنامترين و معتمدترين افراد بعنوان كادر اداري استفاده مينمود . در عين حال امكان خدمت براي قشر جوان راهم فراهم ميكرد . در تمام مراسمات كارمندان دانشگاه شركت و در خارج از محيط كار دوست نزديك پايينترين رده اداري بود .در طول چندين سالي كه مدير گروه اموزشي رشته كارداني دامپزشكي بودم در جلسات متعددي كه در موضوعات مختلف برگذار ميشد اگر ايشان شرف حضور داشتند موضوعات خيلي به اساني تصميم گيري و راه حل ان پيداميشد سعه صدر بسيار بالايي داشت اصلا خود را با مسايل كم اهميت درگير نميكرد . به تمام معني ريئس بود و مرئوسان با جان و دل اوامرش را اطاعت ميكردند . از ملاقات اين شاگرد كمترين خوشحال شدند و عليرغم تمناهاي مكرر حقير چند قدمي بدرقه فرمودند


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا در صورت امكان نظر ارزشمندتان را درج فرمايند