چهارشنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۸۸

استاد زيست شناسي من

در سال 1354 هجري شمسي كه در دانشگاه در ترم اول همان ترم ابتداي ورود كه از خيالات دبيرستان خارج نشده وكاملا در حال و هواي دانشگاه وارد نشده بوديم و كم كم عادت ميكرديم هفت واحد درسي را تحت عنوان زيست شناسي تحميل كردند چهار واحد تئوري و سه واحد عمليات استاد تئوري روزهاي چهارشنبه عصر از هواپيما پياده ميشد و مستقيما به كلاس درس مي امد و عصر پنجشنبه سوار هواپيما ميشد و به تهران برميگشت در انزمانيكه من هنوز در حال و هواي سينوس – كوسينوس – حساب استدلالي و هندسه و مخروطات و ترسيمي و رقومي بودم ايشان در كلاس از ميتوكوندري – ريبوزوم – دستگاه گلژي صحبت ميكردند كه فهمش برايم سخت و طاقت فرسا بود استاد محترم كه انصافا هم با سواد بود پاشنه كفشش را ميخواباند و كتش را هم روي دوشش مي انداخت كسي حتي فكر جيك زدن هم نداشت چه برسد به اينكه جيك بزند . حرفهاي خوبي هم ميزد از جمله در ايران ابتدا ساختمان را ميسازند و بعد در خيابان راه مي افتند و ميپرسند كه چه كسي داراي مدرك دانشگاهي است تا بيايد ودر ساختمان ساخته شده كه اسمش شده بود دانشگاه درس بدهد انزمان سال 1354 هجري شمسي بود . شايد حالا وضع عوض شده باشد كسي چه ميداند اين مسايل را فقط خدا ميداند و نه كس ديگري . اصلا مارا چه به اين حرفها ! سه واحد عمليات را كه در ازمايشگاه برگزار ميشد يك خانم و اقا تدريس ميكردند كه انصافا مطالب خيلي خوبي ميگفتند قسمتهاي مختلف كرم فاسيولا هپاتيكا را كه زير ميكروسكوپ گذاشته بودند هنوز در خاطر دارم بعد از 34 سال . يكهفته قبل از برگزاري امتحان استاد محترم چند نمونه از سوالات امتحاني را هم در سر كلاس جواب دادند ودر سر جلسه امتحان 5 سوال تشريحي دادند و خودشان هم در سر جلسه امتحان حاضر بودند يكي از دانشجويان چيز زيادي در ورقه اش ننوشته بود به تندي با او برخود و گله كرد كه چرا درس نخوانده است . ان استاد از ان اساتيد قابل بود كه گويا در دوره تخصصي هم در دهه چهل در دانشگاه تهران درس داده بود نوشته شد در ساعت نوزده مورخه بيستم بهمن 88

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفا در صورت امكان نظر ارزشمندتان را درج فرمايند