چهارشنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۸۸

بيماري سياه زخم


عنوان: سياه زخم ( Anthrax ) ، ” شاربن‌ “

تعريف‌ بيماري‌: سياه‌ زخم‌يك‌ بيماري‌ عفوني‌ و قابل‌ انتقال‌ بين‌انسان‌ و حيوان‌ مي‌باشد. مخزن‌ اين‌بيماري‌ در دام‌ (عمدتا گوسفند، بز وگاو) بوده‌ و با مرگ‌ و مير بالا و سريعي‌همراه‌ است‌. انسان‌ به‌ صورت‌ اتفاقي‌ درصورتي‌ كه‌ در معرض‌ تماس‌ با دام‌آلوده‌، پوست‌، پشم‌ و فرآورده‌هاي‌ آن‌قرار گيرد يا از گوشت‌ آلوده‌ استفاده‌نمايد و يا در هواي‌ آلوده‌ به‌ اسپور(هاگ‌) تنفس‌ نمايد به‌ بيماري‌ مبتلامي‌شود. بیماری سیاه زخم یک بیماری عفونی حاداست که توسط باسیلوس آنتراسیس ایجاد می شود. شیوع این بیماری در عموم حیوانات وحشی و اهلی مانند گاو، گوسفند، بز، شتر و گوشتخواران اتفاق می افتد. بیماری می تواند به انسانهایی که با حیوانات آلوده و یا بافت آلوده حیوانی سروکار دارند، سرایت کند. میکروب این بیماری می تواند به عنوان سلاح بیولوژیک مورد استفاده قرار گیرد و تولید آن نسبتاً آسان است ، لذا در حال حاضر از اهمیت خاصی برخوردار شده است . پخش گسترده پاکتهای حاوی عامل این بیماری در آمریکا نگرانی هایی را در کل دنیا به وجود آورده است . گفتنی است بیماری سیاه زخم عموماً در مناطق کشاورزی و در بین حیوانات شیوع می یابد. انسان نیز در تماس با حیوان آلوده و یا محصولات به دست آمده از حیوان آلوده ، به بیماری مبتلا می شود. کارگرانی که با حیوان مرده و یا محصولات به دست آمده از حیوان مبتلا سروکار دارند، احتمال ابتلا به سیاه زخم برای آنها زیاد است این گونه آلودگی به سیاه زخم صنعتی مشهور است . انتقال بیماری سیاه زخم به سه شکل پوستی ، تنفسی و گوارشی است . اسپور این باکتری قادر است سالها در خاک باقی مانده و حیوانات را از این طریق آلوده کند. انسان در تماس با این حیوانات آلوده شده و بیمار می شود. همچنین از طریق خوردن گوشتهای آلوده نیز به فرم گوارشی بیماری مبتلا می گردد. چنانچه اسپور این بیماری از طریق هوا وارد مجاری تنفسی شود، فرم تنفسی سیاه زخم ایجاد می شود. تاريخچه‌: در آثار باقيمانده‌ از مصر باستان‌ به‌اين‌ بيماري‌ اشاره‌ شده‌ است‌ ونشانه‌هاي‌ باليني‌ سياه‌ زخم‌ را ازسالهاي‌ بسيار قديم‌ مي‌شناخته‌اند. «داوين‌» ميكروب‌ اين‌ بيماري‌ رادر سال‌ ۱۸۴۹ ميلادي‌ براي‌ نخستين‌بار از خون‌ گوسفندي‌ كه‌ از سياه‌زخم‌تلف‌ شده‌ بود بدست‌ آورد. در ســال‌ ۱۸۷۷ ميـــلادي‌«رابرت‌ كخ‌» نيز توانست‌ آن‌ را كشت‌دهد. عامل‌ بيماري‌: عامل‌ اين‌ بيماري‌ نوعي‌ باكتري‌ به‌نام‌ «باسيلوس‌ آنتراسيس‌» مي‌باشد.هاگ‌ باكتري‌ بر اثر جوشاندن‌ در مدت‌۱۰ دقيقه‌ كشته‌ مي‌شود. عامل‌ بيماري‌ قادر است‌ كه‌ سالها(حتي‌ تا بيست‌ سال‌) در خاك‌ وفرآورده‌هاي‌ دامي‌ زنده‌ بماند كه‌ اين‌خاصيت‌، عامل‌ مهمي‌ در انتشار بيماري‌به‌ حساب‌ مي‌آيد. شکل و خصوصیات باکتری: باکتری میله‌ای شکل و غیرمتحرک و دارای کپسول بوده و هوازی ـ بی‌هوازی اختیاری است از خصوصیات مهم این جنس یعنی باسیلوس‌ها و این باکتری، تولید هاگ یا اسپور (Spore) است به همین دلیل، مقاومت محیطی زیادی دارند و اکثرا در آب هوا و بخصوص خاک حضور دارند. مقاومت باکتری: فرم رویشی و جوانه‌زده‌ی باکتری، مقاومتی همانند مقاومت سایر باکتری‌های بدون هاگ دارد یعنی حساس است و در گرمای ۶۰ درجه و مواد ضدعفونی کننده‌ی عادی، بزودی از بین می‌رود ولی هاگ یا اسپور آن سالها در شرایط عادی باقی می‌ماند و پس از این مدت اگر در شرایط مناسب قرار گیرد به فرم رویشی تبدیل می‌شود. گزارش های مختلفی از دوام هاگ این باکتری وجود دارد بطوریکه بقای آن را در طبیعت تا ۶۰ سال گزارش کرده‌اند. عواملی که باعث هاگ‌گذاری، تبدیل هاگ به فرم رویشی و تبدیل فرم رویشی به هاگ می‌شود، موجب بقای باکتری است که در این مورد می توان به وجود زمین‌های قلیائی و حاوی آهک و مقداری ازت در اثر نباتات گندیده (که این مناطق به مناطق گرمخانه‌ای موسوم هستند) و همچنین فصول بارانی و خشکسالیهای پی در پی و گرمای بیش از ۱۵ درجه اشاره کرد که تناوب تبدیل هاگ به فرم رویشی و بالعکس را تامین می کند (این تبدیلات بطور استثناء در هاگ این باکتری وجود دارد یعنی با مساعد شدن شرایط به فرم رویشی تبدیل می‌شود و با نامساعد شدن شرایط، مجددا به شکل هاگ برمی‌گردد). اسپور باکتری در دمای ۱۲۰ درجه سانتیگراد در تحت فشار در اتوکلاو به مدت ۱۵ دقیقه از بین می‌رود. عوامل دیگری که در از بین بردن هاگ این باکتری موثر است: گرمای خشک ۱۴۰ درجه به مدت بیش از ۳ ساعت، محلول ۱۰% فرمالین در دمای ۴۰ درجه به مدت ۱۵ دقیقه( اما در دمای کمتر مدت زمان بیشتری مورد نیاز است)، محلول ۵% سود سوزآور. اما نور آفتاب و گندیدن لاشه بر هاگ باکتری اثر کمی دارد. حساسیت: در دام ها در شرایط طبیعی، تمام علفخواران نسبت به این بیماری حساسیت زیادی دارند. نشخوارکنندگان بویژه گوسفند، گاو و بز بسیار حساس می‌باشند و در صورت ابتلا بیماری بیشتر به شکل فوق حاد بوده و تلف می‌شوند. حساسیت دام‌های تک‌سمی نیز زیاد است اما از نظر حساسیت بعد از نشخوارکنندگان قرار دارند. گوشتخواران حساسیت کمی دارند و بطور استثناء ممکن است مبتلا شوند. پرندگان به این بیماری مقاومت دارند به استثنای شترمرغ که حساس است. نژاد در حساسیت دام‌ها موثر است بطوریکه گوسفندان آفریقا نسبت به سایر نژادها مقاومت بیشتری به شاربن دارند همچنین حیوانات مسن بدلیل ایمنی اکتسابی و تدریجی بیش از حیوانات جوان مقاومت دارند. انسان به بیماری شاربن حساس بوده و با تماس با حیوانات مبتلا و یا فراورده‌های آلوده به این بیماری مبتلا می‌شود. راه انتقال و انتشار باکتری و بیماری: بیماری شاربن در انسان در نتیجه تماس مستقیم با حیوانات بیمار و یا فرآورده‌های حیوانات مثل پوست، مو و پشم ایجاد می‌شود بنابراین دامپزشکان، دامداران، میکروب شناسان، کشاورزان، چوپانان، کارگران کشتارگاه‌ها و کارگرانی که در صنایع پوست و پشم کار می‌کنند بیشتر در معرض ابتلاء به این بیماری هستند. در حیوانات میکروب شاربن بطور مستقیم از حیوان آلوده به حیوان سالم منتقل نمی‌شود بلکه میکروب در بافت‌های حیوانات مبتلا وجود داشته و کمی قبل از مرگ از راه ترشحات مختلف به خارج دفع می‌شود. همچنین اگر لاشه حیوانات تلف شده کالبدگشایی شود و یا در دسترس پرندگان و یا حیوانات شکاری قرار گیرد، ممکن است بطور وسیع و خطرناکی میکروب را در خاک پراکنده کند. بنابراین انتشار میکروب در یک منطقه ممکن است بوسیله‌ی جریان آب، حشرات، سگ‌ها و سایر گوشتخواران، پرندگان وحشی و یا مدفوع دام‌های مبتلا تامین شود. ورود عفونت به یک منطقه غیرآلوده همواره بوسیله مواد آلوده حیوانی مانند پودر استخوان، کود، پوست، روده، پشم و مواد کنسانتره و یا علوفه آلوده صورت می‌گیرد. میکروب شاربن در انسان و حیوان ممکن است از راه خراش‌های پوستی، راه گوارشی و یا از طریق تنفس ایجاد آلودگی نماید. گرچه در بیشتر مواقع طرز ایجاد آلودگی به درستی معلوم نیست اما غالبا تصور می‌‌شود که دام‌ها در نتیجه خوردن غذاها و یا آب‌های آلوده مبتلا می‌شوند و در انسان میکروب بیشتر از راه خراش‌های پوستی وارد بدن می‌شود ولی ندرتا ممکن است از راه مخاط دستگاه تنفس و یا گوارش افراد را مبتلا کند. بنابراین بسته به راه ورود میکروب سه نوع شاربن ایجاد می‌شود: شاربن پوستی، شاربن تنفسی و شاربن گوارشی. بیماری‌زایی: باسیلوس آنتراسیس از طریق تولید سم یا زهرابه به میزبان حمله می‌کند. بطور دقیقتر، بیماریزایی باسیلوس آنتراسیس به دو عامل مربوط است: کپسول و زهرابه. به این ترتیب که کپسول، باکتری را در برابر بیگانه خوارها و فاگوسیت‌ها و سایر عوامل دفاع غیرآختصاصی بدن محافظت می‌کند و زهرابه یا توکسین که از سه جزء مهم پروتئینی تشکیل شده است. بيماري‌ در انسان‌ به‌ شكل‌شديدتري‌ ايجاد گرديده‌ و مرگ‌ ناشي‌از آن‌ غير معمول‌ نيست‌. در انسان‌بيماري‌ به‌ سه‌ شكل‌ اصلي‌ مشاهده‌مي‌گردد (كه‌ بستگي‌ به‌ چگونگي‌ ورودباسيل‌ و جايگزيني‌ آن‌ دارد): ۱ - شاربن‌ جلدي‌ (سياه‌ زخم‌): حدود ۹۵ تا ۹۸ درصد از مواردبيماري‌ انسان‌ را شامل‌ مي‌گردد.باكتري‌ از طريق‌ بريدگي‌ يا خراش‌ درپوست‌ وارد مي‌شود (در پوست‌ سالم‌قابل‌ نفوذ نيست‌). در طول‌ دوره‌ كمون‌۱ تا ۷ روز (غالبا ۲ تا ۵ روز) عامل‌بيماري‌ رشد و تكثير نموده‌ و توكسين‌(سم‌) توليد مي‌نمايد كه‌ باعث‌ ايجادجوش‌ كوچك‌ رو به‌ پيشرفت‌ مي‌گردد.معمولا اين‌ جراحت‌ قرمز رنگ‌ بوده‌، به‌جوش‌ كورك‌ مانند يا گزش‌ حشره‌شباهت‌ دارد و ممكن‌ است‌ خارش‌ نيزداشته‌ باشد. با پيشرفت‌ بيماري‌ جراحت‌ اوليه‌تبديل‌ به‌ تاول‌ مملو از مايع‌ مي‌گردد.تاولهاي‌ ديگري‌ نيز ممكن‌ است‌ درنزديك‌ جراحت‌ اوليه‌ ظاهر شود. مايع‌تاولي‌ كه‌ در ابتدا روشن‌ بوده‌ به‌ رنگ‌تيره‌ و سياه‌ متمايل‌ به‌ آبي‌ در مي‌آيد.هنگامي‌ كه‌ تاول‌ پاره‌ شود، نكروز درمركز جراحت‌ شروع‌ شده‌ و به‌ اسكار*سياه‌ تبديل‌ مي‌گردد. جراحت‌ معمولابدون‌ درد مي‌باشد مگر اينكه‌ تحت‌فشار قرار گيرد. همزمان‌ با تشكيل‌ اسكار ممكن‌است‌ علايم‌ عمومي‌ خفيفي‌ شامل‌بي‌قراري‌ و بالارفتن‌ درجه‌ حرارت‌ بدن‌بروز نمايد. شايعترين‌ محل‌ عفونت‌ شاربن‌جلدي‌، سر و ساعد است‌. ۱ - شاربن‌ مننژي‌: ممكن‌ است‌ به‌دنبال‌ اشكال‌ ديگر بيماري‌ بويژه‌ شكل‌جلدي‌ اوليه‌ عفونت‌ اتفاق‌ افتد. اين‌شكل‌ عفونت‌ تقريبا در ۵ درصدمبتلايان‌ به‌ شاربن‌ جلدي‌ گزارش‌ شده‌است‌. در اين‌ شكل‌ از بيماري‌ بدون‌توجه‌ به‌ درمان‌ ميزان‌ مرگ‌ و مير ۱۰۰درصد است‌. ۲ - شاربن‌ تنفسي‌: استنشاق‌ اسپورهاي‌* زنده‌ وجايگزيني‌ آنها در آلوئل‌*هاي‌(بافت‌هاي‌) ريوي‌ منجر به‌ ايجادشاربن‌ تنفسي‌ مي‌گردد. اسپورها بعد ازانتقال‌ به‌ غدد لنفاوي‌ رشد كرده‌، تكثيرپيدا مي‌كنند و توكسين‌ توليد مي‌نمايند. توكسين‌ و باكتري‌ از طريق‌ مجاري‌لنفاوي‌ وارد جريان‌ خون‌ شده‌ توكسمي‌و باكتريمي‌ سريعا كشنده‌ را باعث‌مي‌شوند. ۳ - شاربن‌ گوارشي‌ : شاربن‌ گوارشي‌ در نتيجه‌ مصرف‌بافت‌ آلوده‌ حيوانات‌ تلف‌ شده‌ ازشاربن‌ به‌ وجود مي‌آيد. علايم‌ بيماري‌ شاربن‌ گوارشي‌ به‌فاصله‌ ۲ تا ۵ روز پس‌ از مصرف‌گوشت‌ آلوده‌ تظاهر مي‌يابد. علايم‌ اوليه‌تهوع‌، استفراغ‌، بي‌ اشتهايي‌، تب‌، دردشكم‌ و گاهي‌ اوقات‌ اسهال‌ خوني‌مي‌باشد.سیاه زخم جلدی در پوست انسان سیاه‌زخم پوستی:معمولا در مناطقی از پوست دست و بازو که بیشتر در معرض تماس با آلودگی هستند روی می‌دهد (پوست صورت و گردن هم با شیوع کمتری گرفتار می‌شوند). علائم: ضایعه معمولا با ایجاد جوش بی‌درد در محل ورود میکروب آغاز می‌شود که به سرعت گسترش می‌یابد و به قرحه‌ای که اطراف آن را طاول‌های کوچک احاطه کرده‌اند منجر می‌شود و به نکروز قرمز تیره و سیاه رنگی تبدیل می‌شود (در مرکز زخم یک اثر و جاماندگی از زخم سیاه رنگ بوجود می‌آید). این ضایعه قطر ۱ تا ۳ سانتیمتری داشته و به آن پوسچول بدخیم (malignant pustule) می‌گویند. در اثر زهرابه میکروب خیز و ادم وسیع، بزرگ شدن عقده‌های لنفاوی (لنفادنوپاتی)، تب، بی‌حالی و نیز سر درد هم ممکن است دیده شود. بیماری در اکثر موارد خودبخود محدود شده و بهبودی حاصل می‌‌شود ‌اما موارد درمان نشده می‌تواند به باکتریمی Bacteremia یا وجود باکتری در گردش خون، مننژیت و مرگ منجر شود و این تلفات در اینگونه افراد حدود ۲۰% است. این بیماری در مناطق استوایی شایع‌تر است. سیاه‌زخم تنفسی یا ریوی: در انسان که بیماری پشم ریسان هم خوانده می‌شود در اثر استنشاق اسپورها ایجاد می‌گردد که در ابتدا آثاری شبیه به سرماخوردگی دارد ولی بزودی به بیماری شدید ریوی و پنومونی تهدید کننده تبدیل می‌شود. میزان تلفات در این شکل بیماری حتی افرادیکه تحت درمان دقیق قرار می‌گیرند زیاد است چون زمانی به بیماری مظنون می‌شوند که جراحات قابل ترمیم نیست. علائم: تب، سرفه‌ی خشک، احساس ناراحتی در پشت جناغ سینه و نهایتا تنگی نفس حاد، تعریق و سیانوز. پرده جنب ریه هم درگیر می‌شود و پس از آن تجمع مایع خونی در فضای پلور ( فضای بین دو پرده جنب) روی می‌دهد. بیماری به سرعت پیشرفت می کند و در عرض ۲۴ تا ۳۶ ساعت شوک، افت دمای بدن و مرگ رخ می‌دهد. سیاه‌زخم گوارشی: در اثر مصرف گوشت آلوده ایجاد می‌شود. علائم: بصورت یک التهاب دستگاه گوارش (گاستروانتریت) حاد تظاهر می‌یابد. تب شدید، نفخ شکم، دل‌درد و همچنین استفراغ خونی و اسهال خونی هم ممکن است دیده شود و نهایتا به مرگ منجر می‌شود. تشخیص: تهیه گسترش و دیدن باسیل‌های گرم مثبت و بزرگ که بصورت زنجیره‌ای قرار گرفته‌اند. اسپورها معمولا در گستره‌های بدست آمده از ترشح زخم دیده نمی‌شود. آزمایشات سرولوژی مفید نیستند. علايم‌بيماري‌درحيوانات‌: علايم‌ اين‌ بيماري‌ در حيوانات‌ممكن‌ است‌ به‌ سرعت‌ اتفاق‌ بيفتد;حيوان‌ ممكن‌ است‌ دچار لرزش‌عضلاني‌، تنگي‌ نفس‌ و پرخوني‌ مخاطگردد و به‌ فاصله‌ كوتاهي‌ اين‌ علايم‌ باكلاپس‌* و سپس‌ مرگ‌ خاتمه‌ يابد.همچنين‌ به‌ دنبال‌ تلف‌ شدن‌ حيوان‌ترشح‌ خون‌ از منافذ طبيعي‌ بدن‌ شامل‌:مقعد، واژن‌، بيني‌، دهان‌ و حتي‌ ازچشم‌ها و گوش‌ها جاري‌ مي‌گردد. از علل‌ خونريزي‌ آزادشدن‌توكسين‌ (سم‌) از ارگانيسم‌ و ممانعت‌ ازانعقاد خون‌ مي‌باشد. در شكل‌ حاد بيماري‌ ممكن‌ است‌نشانه‌هايي‌ تا ۴۸ ساعت‌ قبل‌ از مرگ‌حيوان‌ مشاهده‌ گردد كه‌ شامل‌افسردگي‌، بي‌ حالي‌ و سستي‌،بي‌اشتهايي‌، تب‌، تنفس‌ عميق‌ و سريع‌،افزايش‌ ضربان‌ قلب‌، پرخوني‌ پرده‌هاي‌مخاطي‌ و قطع‌ نشخوار مي‌باشد. در گاو سقط جنين‌ و كاهش‌ مقدارشير نيز مشاهده‌ مي‌شود. شكل‌ تحت‌ حاد يا مزمن‌: چنانچه‌ باكتري‌ از طريق‌ گوارشي‌ ومصرف‌ مواد آلوده‌ وارد بدن‌ شود،شكل‌ تحت‌ حاد تا مزمن‌ اتفاق‌ مي‌افتد،در گوشتخواران‌ وحشي‌ و اهلي‌ (چون‌سگ‌ و گربه‌) نيز غالبا بيماري‌، مشابه‌خوك‌ تظاهر و عفونت‌ تحت‌ حاد تامزمن‌ را ايجاد مي‌كند. علايم‌ بيماري‌ در انسان‌: علائم بیماری بستگی به نحوه تماس انسان با عامل بیماری دارد، ولی معمولاً این علائم در طی مدت ۷ روز ظاهر می شود: در شکل پوستی که شایعترین (در حدود ۹۵ درصد) نوع است عفونت سیاه زخم زمانی اتفاق می افتد که عامل بیماری که معمولاً در پشم ، چرم و موی حیوان (مخصوصاً بز) آلوده وجود دارد، از طریق زخم و یا بریدگی پوستی وارد بدن شود. شروع عفونت های سیاه زخم شبیه گزش حشرات بوده که با خارش و برآمدگی پوست همراه است . اما طی یک تا دو روز به جراحات تاول گونه و سپس به زخم بدون درد با قطری در حدود ۱ تا ۳ سانتیمتر و با مشخصه نکروز سیاه رنگ در مرکز زخم تبدیل می شود. غدد لنفاوی در نزدیک زخم ممکن است متورم گردند. مرگ و میر پوستی ، در صورت عدم درمان ، حدود ۲۰ درصد است . چنانچه درمان با آنتی بیوتیک مناسب انجام شود، مرگ و میر به ندرت اتفاق می افتد. شکل تنفسی با ورود اسپور باکتری از طریق مجاری تنفسی ایجاد می شود. ورود اسپور می تواند اتفاقی (محیط های آلوده ) و یا عمدی باشد. شروع علائم معمولاً شبیه به یک سرماخوردگی است . پس از چند روز علائم پیشرفت کرده و مشکل تنفسی ایجاد شده و در فرد شوک ایجاد می شود. فرم تنفسی معمولاً منجر به مرگ می شود. فرم گوارشی : ممکن است پس از مصرف گوشت آلوده به عامل سیاه زخم اتفاق بیفتد و علائم آن التهاب حاد دستگاه گوارش است . علائم اولیه شامل تهوع ، کاهش اشتها، استفراغ ، تب و به دنبال آن دردهای ناحیه شکمی است . استفراغ همراه با خون بوده و اسهال شدید در فرد بیمار مشاهده می شود. در فرم گوارشی میزان مرگ و میر ممکن است بین ۲۵ تا ۶۰ درصد موارد را تشکیل دهد. اپيدميولوژي‌(همه‌گيري‌شناسي‌): اساسا شاربن‌ بيماري‌ علف‌خواران‌بوده‌، و از طريق‌ آنها در طبيعت‌ حفظ ونگهداري‌ مي‌گردد. شاربن‌ از نظراپيدميولوژي‌ به‌ صورت‌ شاربن‌ صنعتي‌و كشاورزي‌ مورد توجه‌ است‌. ۱ - شاربن‌ صنعتي‌: در افرادشاغل‌ در مراكز تهيه‌ و توليدموادحيواني‌ يا محصولات‌ آنها (كه‌ممكن‌ است‌ در نتيجه‌ حيوانات‌ تلف‌شده‌ از بيماري‌ آلوده‌ شده‌ باشند) اتفاق‌مي‌افتد. متداولترين‌ منشأ شاربن‌صنعتي‌ پوست‌ يا چرم‌ و پشم‌ يا موي‌گوسفند و بز، پودر استخوان‌، خون‌ وگوشت‌ مي‌باشد. ۲ - شاربن‌ كشاورزي‌: درافرادي‌ كه‌ در تماس‌ با حيوان‌ آلوده‌هستند مانند دامدارن‌، دامپزشكان‌،چوپانان‌، كاركنان‌ آزمايشگاهها و به‌احتمال‌ قوي‌ كشاورزان‌ اتفاق‌ مي‌افتد. پيشگيري‌ و كنترل‌: یکی از راههای پیشگیری ، استفاده از واکسن است که در ایران تنها برای دامها استفاده می شود. لازم به ذکر است واکسن نوع حیوانی نباید برای انسان مورد استفاده قرار گیرد. در حال حاضر کشور آمریکا به علت شیوع این بیماری از واکسن انسانی علیه آن استفاده می کند. در صورتی که لباس و وسایل به عامل سیاه زخم آلوده شود، باید آنها را سوزاند. سطوح آلوده را می توان با استفاده از فرمالدئید ۱۰ درصد در آب و محلول کلروپراکسید هیدروژن ۳ درصد ضدعفونی کرد. در صورت آلودگی موها و بدن ، آنها را باید با شامپو و مواد شوینده کاملاً شستشو داد. برای درمان سیاه زخم پنی سیلین ، تتراسیکلین و فلوروکونیلون (سیپرو) تجویز می شود که می بایست حداقل ۲۴ ساعت قبل از شروع سپتی سمی داده شود. درمان آنتی بیوتیکی می تواند در کاهش ضایعات فرم پوستی بیماری سیاه زخم مؤثر باشد. در سیاه زخم تنفسی پس از ظهور علائم بیماری ، درمان تقریباً بی نتیجه است . تحقیقات انجام شده نشان می دهد، درمان میمون هایی که بلافاصله یک روز پس از تماس با اسپور این باکتری آنتی بیوتیک دریافت کرده اند، موفقیت آمیز بوده است . انجام‌ روشهاي‌ پيشگيري‌ به‌منظور كاهش‌ اشاعه‌ باسيلوس‌آنتراسيس‌ از لاشه‌ آلوده‌ شامل‌: ۱ - عدم‌ اجراي‌ كالبد شكافي‌حيوان‌ تلف‌ شده‌ مظنون‌ به‌ شاربن‌ ۲ - سوزاندن‌ يا مدفون‌ ساختن‌عميق‌ لاشه‌هاي‌ مشكوك‌ و پوشاندن‌ آن‌با لايه‌اي‌ از آهك‌ زنده‌. ۳ - واكسيناسيون‌ تمامي‌ حيوانات‌حساس‌ و جداسازي‌ حيواناتي‌ كه‌ علايم‌بيماري‌ را نشان‌ مي‌دهند و درمان‌ آنهابا آنتي‌بيوتيك‌. (معمولا حيوانات‌ به‌مدت‌ ۲۱ روز بعد از آخرين‌ موردتلفات‌ ناشي‌ از شاربن‌ قرنطينه‌ شده‌ وبه‌ فاصله‌ ۲۴ روز پس‌ از واكسيناسيون‌با واكسنهاي‌ اسپور زنده‌ نبايستي‌ به‌كشتارگاه‌ اعزام‌ شوند). ۴ - ضدعفوني‌ كليه‌ فرآورده‌هاي‌دامي‌ مثل‌ پوست‌، پشم‌ و استخوان‌حيوانات‌ مشكوك‌. ۵ - رعايت‌ مسايل‌ بهداشتي‌ محيطكار و انجام‌ اقدامات‌ حفاظتي‌ جهت‌كارگراني‌ كه‌ با وسايل‌ و مواد مشكوك‌و آلوده‌ سر و كار دارند. ۶ - رعايت‌ اقدامات‌ احتياطي‌ دركشتارگاه‌. درمان‌: در درمان‌ افراد مبتلا به‌ شاربن‌اهداف‌ زير مورد نظر مي‌باشد: ۱ - از بين‌ بردن‌ باكتري‌ در حداكثرسرعت‌ ممكن‌. ۲ - خنثي‌ ساختن‌ توكسين‌ باكتري‌ با داروهاي‌ پني‌ سيلين‌،تتراسايكلين‌ها، اريترومايسين‌،كلرامفنيكل‌ به‌ طور موفقيت‌آميزي‌ دردرمان‌ شاربن‌ مورد استفاده‌ قرار گرفته‌است‌

۲ نظر:

  1. از مطالب مفيدتان ممنون از انها براي طرح تحقيقاتي استفاده خواهم كرد

    پاسخحذف
  2. از رنگهاي شادتر براي زمينه استفاده كنيد

    پاسخحذف

لطفا در صورت امكان نظر ارزشمندتان را درج فرمايند