چهارشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۸
بيماري هاري
28 سپتامبر روز جهاني مبارزه با بيماري هاري است مبارزه با اين بيماري خطرناك بر زحمتكشان عرصه بيماريهاي زئونوز گرامي باد . يادم امد زمانيكه در يكي از روستاها سر الاغ مشكوك به هاري را بريديم و به انستيتو پاستور براي تشخيص فرستاديم عكسهاي ان زمان را هنوز دارم جواني كه كله الاغي را در دست گرفته است
رباعي
می خوردن و گرد نيکوان گرديدن
به زانکه بزرق زاهدي ورزيدن
گر عاشق و مست دوزخي خواهد بود
گر عاشق و مست دوزخي خواهد بود
پس روي بهشت کس نخواهد ديدن
مسموميت مواد غذايي
پيشگيري از مسموميتهاي غذايي ميكروبي: شستشو و ضدعفوني تجهيزات و وسايل در صنايع غذايي و آشپزخانه پس از خاتمه كار ـ حرارت دادن كافي به غذاها ـ جلوگيري از تماس افراد مبتلا به گلو درد و بيماريهاي ريوي با مواد غذايي، شست و شوي مرتب دستها ـ كشيدن و سرو غذا با دستكش ـ حرارت دادن كافي به قوطيهاي كنسرو جهت از بين بردن سموم ناشي بوتوليسم ـ عدم استفاده از قوطيهاي كنسرو كه بومبه يا باد كرده شدهاند و از تهيه موادغذايي كنسرو شده و نيمه كنسرو در منازل خودداري گردد
فال امروز
صبا ز منزل جانان گذر دريغ مدار
وز او به عاشق بیدل خبر دريغ مدار
به شکر آن که شکفتی به کام بخت ای گل
نسيم وصل ز مرغ سحر دريغ مدار
حريف عشق تو بودم چو ماه نو بودی
کنون که ماه تمامی نظر دريغ مدار
جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است
ز اهل معرفت اين مختصر دريغ مدار
کنون که چشمه قند است لعل نوشينت
سخن بگوی و ز طوطی شکر دريغ مدار
مکارم تو به آفاق میبرد شاعر
از او وظيفه و زاد سفر دريغ مدار
چو ذکر خير طلب میکنی سخن اين است
که در بهای سخن سيم و زر دريغ مدار
غبار غم برود حال خوش شود حافظ
تو آب ديده از اين رهگذر دريغ مدار
وز او به عاشق بیدل خبر دريغ مدار
به شکر آن که شکفتی به کام بخت ای گل
نسيم وصل ز مرغ سحر دريغ مدار
حريف عشق تو بودم چو ماه نو بودی
کنون که ماه تمامی نظر دريغ مدار
جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است
ز اهل معرفت اين مختصر دريغ مدار
کنون که چشمه قند است لعل نوشينت
سخن بگوی و ز طوطی شکر دريغ مدار
مکارم تو به آفاق میبرد شاعر
از او وظيفه و زاد سفر دريغ مدار
چو ذکر خير طلب میکنی سخن اين است
که در بهای سخن سيم و زر دريغ مدار
غبار غم برود حال خوش شود حافظ
تو آب ديده از اين رهگذر دريغ مدار
سهشنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۸
تستهاي دامپزشكي
تست رايمينگتون و فاوري براي تشخيص كداميك از عارضههاي زير بكار ميرود؟
1) استئوهماتوكروماتوزيس 2) تشخيص استون
3) تفكيك زرديهاي مرضي و زردي حاصل از وجود كاروتن 4) مسموميت با نيترات و نيتريت
گزينه 3 درست است. براي تمايز زردي غذايي يا فيزيولوژيكي از زردي مربوط به پيگمانهاي صفراوي از آزمايش رايمينگتون و فاوري ميتوان استفاده كرد. صفحه 168 بهداشت گوشت بيماريها و آلودگيهاي داخلي دكتر حسنعلي نشاط، دكتر افشار آزمايش Rimington and Fowrie روش ساده و صحيحي است. براي تفكيك زرديهاي مرضي و زردي حاصل از وجود كاروتن صفحه 122 بازرسي عملي گوشت دكتر خسرو اسماعيلي
- مهمترين عامل در كيفيت گوشت كداميك از ساختمانهاي زير ميباشد؟
1) Endomysium 2) Epimysium
3) Perimysium 4) Primysium
گزينه درست است. سلولهاي عضلاني بوسيله بافت پيوندي به يكديگر متصل ميگردند و هر گروهي از آنها نيزبوسيله بافت پيوندي بيشتري بنام Perimysium پوشيده شده و تشكيل رشتههاي عضلاني را ميدهند.
رشتههاييكه از اجتماع الياف عضلاني تشكيل يافتهاند بوسيلة پوششي از بافت پيوندي بنام Epimysium احاطه گرديده و بدين ترتيب عضله واحدي را ايجاد مينمايند. صفحه 17 بازرسي گوشت دكتر نشاط – دكتر افشار
هريك از الياف عضلاني به وسيله پوششي از يك پرده بسيار ظريف از جنس بافت پيوندي به نام Endomysium احاطه شدهاست.
- عمدهترين عارضه در فاسيولوز حاد چيست؟
1) پرخوني و تورم كبد 2) پوشيده شدن كپسول كبدي از بافت فيبرين
3) بيرون زدن بافت نكروتيك كبدي در صورت فشار دادن 4) همه موارد
گزينه 4 درست است. در موارد حاد پرخوني و تورم كبد بعلت هجوم تعداد زيادي از كپكهاي جوان وجود دارد (هپاتيت حاد) كپسول كبد نشانگر خونريزي بوده از بافت فيبرين پوشيده شده است. كبد در برش داراي سوراخهاي گرد متعددي ميباشد. چنانچه به كبد فشار داده شود بافت نكروتيك كبد و انگلهاي نابالغ بيرون زده ميشوند. چنين كبدي ضبط ميگردد. صفحه 168 بازرسي عملي گوشت دكتر اسماعيلي
-قضاوت در مورد لاشه مشكوك به كاشكسي چگونه است؟
1) ضبط چربيها
2) ضبط كلي لاشه
3) ضبط قسمتي از قلوهگاه
4) آويزان كردن لاشه بمدت 24-12 ساعت كه در صورت خشك و با قوام شدن قابل مصرف است.
گزينه 4 درست است. در موارد مظنون لاشه بايد براي مدت 24-12 ساعت آويزان بماند. چنانچه لاشه خشك و با قوام گرديد ميتوان آن را به مصرف رسانيد صفحه 116 بازرسي عملي گوشت دكتر اسماعيلي در صورتيكه عوارض بيماري مشهود نبوده و لاغري نيز پيشرفت نكرده باشد لاشه را بايد مدت 12 ساعت نگهداشت و پس از اين مدت اگر سطح لاشه و حفرهها خشك و در پالايش سروزي عضلات، مشاهده نگردد ميتوان به لاشه اجازه مصرف داد. صفحه 211 بازرسي گوشت دكتر نشاط – دكتر افشار
در اين نوع لاغري در صورتيكه لاشه داراي ظاهري مرطوب باشد آن را مدت 12 تا 24 ساعت نگهداري مينمايند و سپس اگر ظاهر لاشه خشك و طبيعي گرديد به آن اجازه مصرف مشروط ميدهند. صفحه 171 بهداشت گوشت دكتر نشاط
1) استئوهماتوكروماتوزيس 2) تشخيص استون
3) تفكيك زرديهاي مرضي و زردي حاصل از وجود كاروتن 4) مسموميت با نيترات و نيتريت
گزينه 3 درست است. براي تمايز زردي غذايي يا فيزيولوژيكي از زردي مربوط به پيگمانهاي صفراوي از آزمايش رايمينگتون و فاوري ميتوان استفاده كرد. صفحه 168 بهداشت گوشت بيماريها و آلودگيهاي داخلي دكتر حسنعلي نشاط، دكتر افشار آزمايش Rimington and Fowrie روش ساده و صحيحي است. براي تفكيك زرديهاي مرضي و زردي حاصل از وجود كاروتن صفحه 122 بازرسي عملي گوشت دكتر خسرو اسماعيلي
- مهمترين عامل در كيفيت گوشت كداميك از ساختمانهاي زير ميباشد؟
1) Endomysium 2) Epimysium
3) Perimysium 4) Primysium
گزينه درست است. سلولهاي عضلاني بوسيله بافت پيوندي به يكديگر متصل ميگردند و هر گروهي از آنها نيزبوسيله بافت پيوندي بيشتري بنام Perimysium پوشيده شده و تشكيل رشتههاي عضلاني را ميدهند.
رشتههاييكه از اجتماع الياف عضلاني تشكيل يافتهاند بوسيلة پوششي از بافت پيوندي بنام Epimysium احاطه گرديده و بدين ترتيب عضله واحدي را ايجاد مينمايند. صفحه 17 بازرسي گوشت دكتر نشاط – دكتر افشار
هريك از الياف عضلاني به وسيله پوششي از يك پرده بسيار ظريف از جنس بافت پيوندي به نام Endomysium احاطه شدهاست.
- عمدهترين عارضه در فاسيولوز حاد چيست؟
1) پرخوني و تورم كبد 2) پوشيده شدن كپسول كبدي از بافت فيبرين
3) بيرون زدن بافت نكروتيك كبدي در صورت فشار دادن 4) همه موارد
گزينه 4 درست است. در موارد حاد پرخوني و تورم كبد بعلت هجوم تعداد زيادي از كپكهاي جوان وجود دارد (هپاتيت حاد) كپسول كبد نشانگر خونريزي بوده از بافت فيبرين پوشيده شده است. كبد در برش داراي سوراخهاي گرد متعددي ميباشد. چنانچه به كبد فشار داده شود بافت نكروتيك كبد و انگلهاي نابالغ بيرون زده ميشوند. چنين كبدي ضبط ميگردد. صفحه 168 بازرسي عملي گوشت دكتر اسماعيلي
-قضاوت در مورد لاشه مشكوك به كاشكسي چگونه است؟
1) ضبط چربيها
2) ضبط كلي لاشه
3) ضبط قسمتي از قلوهگاه
4) آويزان كردن لاشه بمدت 24-12 ساعت كه در صورت خشك و با قوام شدن قابل مصرف است.
گزينه 4 درست است. در موارد مظنون لاشه بايد براي مدت 24-12 ساعت آويزان بماند. چنانچه لاشه خشك و با قوام گرديد ميتوان آن را به مصرف رسانيد صفحه 116 بازرسي عملي گوشت دكتر اسماعيلي در صورتيكه عوارض بيماري مشهود نبوده و لاغري نيز پيشرفت نكرده باشد لاشه را بايد مدت 12 ساعت نگهداشت و پس از اين مدت اگر سطح لاشه و حفرهها خشك و در پالايش سروزي عضلات، مشاهده نگردد ميتوان به لاشه اجازه مصرف داد. صفحه 211 بازرسي گوشت دكتر نشاط – دكتر افشار
در اين نوع لاغري در صورتيكه لاشه داراي ظاهري مرطوب باشد آن را مدت 12 تا 24 ساعت نگهداري مينمايند و سپس اگر ظاهر لاشه خشك و طبيعي گرديد به آن اجازه مصرف مشروط ميدهند. صفحه 171 بهداشت گوشت دكتر نشاط
غزل حافظ
خيز تا خرقه صوفی به خرابات بريم
شطح و طامات به بازار خرافات بريم
سوی رندان قلندر به ره آورد سفر
دلق بسطامی و سجاده طامات بريم
تا همه خلوتيان جام صبوحی گيرند
چنگ صبحی به در پير مناجات بريم
با تو آن عهد که در وادی ايمن بستيم
همچو موسی ارنی گوی به ميقات بريم
کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنيم
علم عشق تو بر بام سماوات بريم
خاک کوی تو به صحرای قيامت فردا
همه بر فرق سر از بهر مباهات بريم
ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد
از گلستانش به زندان مکافات بريم
شرممان باد ز پشمينه آلوده خويش
گر بدين فضل و هنر نام کرامات بريم
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از اين حاصل اوقات بريم
فتنه میبارد از اين سقف مقرنس برخيز
تا به ميخانه پناه از همه آفات بريم
در بيابان فنا گم شدن آخر تا کی
ره بپرسيم مگر پی به مهمات بريم
حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مريز
حاجت آن به که بر قاضی حاجات بريم
شطح و طامات به بازار خرافات بريم
سوی رندان قلندر به ره آورد سفر
دلق بسطامی و سجاده طامات بريم
تا همه خلوتيان جام صبوحی گيرند
چنگ صبحی به در پير مناجات بريم
با تو آن عهد که در وادی ايمن بستيم
همچو موسی ارنی گوی به ميقات بريم
کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنيم
علم عشق تو بر بام سماوات بريم
خاک کوی تو به صحرای قيامت فردا
همه بر فرق سر از بهر مباهات بريم
ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد
از گلستانش به زندان مکافات بريم
شرممان باد ز پشمينه آلوده خويش
گر بدين فضل و هنر نام کرامات بريم
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از اين حاصل اوقات بريم
فتنه میبارد از اين سقف مقرنس برخيز
تا به ميخانه پناه از همه آفات بريم
در بيابان فنا گم شدن آخر تا کی
ره بپرسيم مگر پی به مهمات بريم
حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مريز
حاجت آن به که بر قاضی حاجات بريم
عمر طولاني
عمر طولاني
ظريفي بر سفره خسيسي مرغ سرخ كرده ديد گفت عمر اين مرغ بعد از كشته شدن درازتر از سالهاي حيات او ميشود .
یکشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۸
روز جهاني قلب گراميباد
آخرين يكشنبه سپتامبر هر سال روز جهاني قلب نام دارد. فرقي ندارد شاعر باشيد و قلب را مركز عواطف و احساسات بدانيد يا پزشك باشيد و به آن به چشم تلمبهاي گوشتي بدون احساس بنگريد، آنچه در نگاه همه مشترك است زندگي است. همه قلب را منشأ زندگي ميدانند و تپشهاي آن را گرامي ميدارند. امدوارم قلبتان هر روز بهتر از ديروز بتپد وانصافا اگر سيگار ميكشيد انرا همين امروز كنار بگذاريد كار ساده اي است من 6 سال پيش اين كار را كردم و راضيم نه لباسم بوي سيگار ميدهد . و نه پول بيخودي دود ميكنم . از 1355 سيگار ميكشيدم تا 6 سال پيش چه سيگارهايي ديدم فايده اي ندارد و فقط ضرر دارد . سيگارهايي كه قبلا بود خيلي خوب ومرغوب بود كه حالا نيست . با ترك سيگار از منت منشيهاي مطبهاي متخصصين محترم قلب نجات پيداكنيم .
اختر
اختر
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما آب روی خوبی از چاه زنخدان شما
عزم ديدار تو دارد جان بر لب آمده بازگردد يا برآيد چيست فرمان شما
کس به دور نرگست طرفی نبست از عافيت به که نفروشند مستوری به مستان شما
بخت خواب آلود ما بيدار خواهد شد مگر زان که زد بر ديده آبی روی رخشان شما
با صبا همراه بفرست از رخت گلدستهای بو که بويی بشنويم از خاک بستان شما
عمرتان باد و مراد ای ساقيان بزم جم گر چه جام ما نشد پرمی به دوران شما
دل خرابی میکند دلدار را آگه کنيد زينهار ای دوستان جان من و جان شما
کی دهد دست اين غرض يا رب که همدستان شوند خاطر مجموع ما زلف پريشان شما
دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری کاندر اين ره کشته بسيارند قربان شما
ای صبا با ساکنان شهر يزد از ما بگو کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما
گر چه دوريم از بساط قرب همت دور نيست بنده شاه شماييم و ثناخوان شما
ای شهنشاه بلنداختر خدا را همتی تا ببوسم همچو اختر خاک ايوان شما
میکند حافظ دعايی بشنو آمينی بگو روزی ما باد لعل شکرافشان شما
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما آب روی خوبی از چاه زنخدان شما
عزم ديدار تو دارد جان بر لب آمده بازگردد يا برآيد چيست فرمان شما
کس به دور نرگست طرفی نبست از عافيت به که نفروشند مستوری به مستان شما
بخت خواب آلود ما بيدار خواهد شد مگر زان که زد بر ديده آبی روی رخشان شما
با صبا همراه بفرست از رخت گلدستهای بو که بويی بشنويم از خاک بستان شما
عمرتان باد و مراد ای ساقيان بزم جم گر چه جام ما نشد پرمی به دوران شما
دل خرابی میکند دلدار را آگه کنيد زينهار ای دوستان جان من و جان شما
کی دهد دست اين غرض يا رب که همدستان شوند خاطر مجموع ما زلف پريشان شما
دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری کاندر اين ره کشته بسيارند قربان شما
ای صبا با ساکنان شهر يزد از ما بگو کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما
گر چه دوريم از بساط قرب همت دور نيست بنده شاه شماييم و ثناخوان شما
ای شهنشاه بلنداختر خدا را همتی تا ببوسم همچو اختر خاک ايوان شما
میکند حافظ دعايی بشنو آمينی بگو روزی ما باد لعل شکرافشان شما
رباعي
مائيم و می و مطرب و اين کنج خراب
جان و دل و جام و جامه در رهن شراب
فارغ ز امید رحمت و بيم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب
حافظ
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت
نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت
به يک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد
فريب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت
شراب خورده و خوی کرده میروی به چمن
که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت
به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم
چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت
بنفشه طره مفتول خود گره میزد
صبا حکايت زلف تو در ميان انداخت
ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم
سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت
من از ورع می و مطرب نديدمی زين پيش
هوای مغبچگانم در اين و آن انداخت
کنون به آب می لعل خرقه میشويم
نصيبه ازل از خود نمیتوان انداخت
مگر گشايش حافظ در اين خرابی بود
که بخشش ازلش در می مغان انداخت
جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
مرا به بندگی خواجه جهان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت
نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت
به يک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد
فريب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت
شراب خورده و خوی کرده میروی به چمن
که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت
به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم
چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت
بنفشه طره مفتول خود گره میزد
صبا حکايت زلف تو در ميان انداخت
ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم
سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت
من از ورع می و مطرب نديدمی زين پيش
هوای مغبچگانم در اين و آن انداخت
کنون به آب می لعل خرقه میشويم
نصيبه ازل از خود نمیتوان انداخت
مگر گشايش حافظ در اين خرابی بود
که بخشش ازلش در می مغان انداخت
جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
مرا به بندگی خواجه جهان انداخت
استر
استرِ طلحك بدزديدند. يكي ميگفت: گناهِ توست كه از پاسِ آن اهمال ورزيدي. ديگري گفت: گناهِ مهتر است كه درِ طويله باز گذاشته است. گفت: پس در اينصورت دزد را گناه نباشد
بيماريهاي مشترك انسان و دام
تقسیم بندی بیماری های مشترک بطور کلی بیماری های مشترک را براساس عامل – سیرتکاملی عامل بیماری زا – مخازن طبیعی بیماری ها و گروه حیوانات مخزن به چهار دسته تقسیم می کنند
شنبه، مهر ۰۴، ۱۳۸۸
ياران
ياران
ياران به موافقت چو ديدار كنيد
بايد كه زدوست ياد بسيار كنيد
چون باده خوشگوار نوشيد به هم
نوبت چو به مارسد نگون سار كنيد
ياران به موافقت چو ديدار كنيد
بايد كه زدوست ياد بسيار كنيد
چون باده خوشگوار نوشيد به هم
نوبت چو به مارسد نگون سار كنيد
پس انداز
پس انداز
چو دخلت نيست خرج اهسته تر كن
كه ميگويند ملاحان سرودي
اگر باران به كوهستان نبارد
به سالي دجله گردد خشك رودي
چو دخلت نيست خرج اهسته تر كن
كه ميگويند ملاحان سرودي
اگر باران به كوهستان نبارد
به سالي دجله گردد خشك رودي
مديريت
افراد چاپلوس اولين نفراتي هستند كه به يك مسئول تازه منصوب نزديك ميشوند و تملق ميگويند و اولين نفراتي هم هستند كه مدير معزول را ترك و نفرين ميكنند چون بايد به مدير جديد تملق كنند .
فال امروز
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر اين غريب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکين غريب
گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار
خانه پروردی چه تاب آرد غم چندين غريب
خفته بر سنجاب شاهی نازنينی را چه غم
گر ز خار و خاره سازد بستر و بالين غريب
ای که در زنجير زلفت جای چندين آشناست
خوش فتاد آن خال مشکين بر رخ رنگين غريب
مینمايد عکس می در رنگ روی مه وشت
همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرين غريب
بس غريب افتاده است آن مور خط گرد رخت
گر چه نبود در نگارستان خط مشکين غريب
گفتم ای شام غريبان طره شبرنگ تو
در سحرگاهان حذر کن چون بنالد اين غريب
گفت حافظ آشنايان در مقام حيرتند
دور نبود گر نشيند خسته و مسکين غريب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکين غريب
گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار
خانه پروردی چه تاب آرد غم چندين غريب
خفته بر سنجاب شاهی نازنينی را چه غم
گر ز خار و خاره سازد بستر و بالين غريب
ای که در زنجير زلفت جای چندين آشناست
خوش فتاد آن خال مشکين بر رخ رنگين غريب
مینمايد عکس می در رنگ روی مه وشت
همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرين غريب
بس غريب افتاده است آن مور خط گرد رخت
گر چه نبود در نگارستان خط مشکين غريب
گفتم ای شام غريبان طره شبرنگ تو
در سحرگاهان حذر کن چون بنالد اين غريب
گفت حافظ آشنايان در مقام حيرتند
دور نبود گر نشيند خسته و مسکين غريب
آنتروتوكسمي واكسن
واکسن چند تایی آنتروتوکسمی
ترکیبات = کشت فرمله گونه های مختلف کلستریدیوم ولشی تیپ های B-C –Dزهرابه زا تهیه گردیده است .
مورد استعمال= برای واکسیناسیون گوسفند و بز بر علیه بیماری آنتروتوکسمی
– پیشگیری بیماری های اسهال عفونی بره های نوزاد
– آنتروتوکسمی گوسفندان جوان
– قلوه نرمی بره و گوسفندان بالغ
بسته بندی = شیشه های 300 سی سی
محل تزریق = ناحیه پشت کتف دام
نوع تزریق = S.C
مقدار تزریق = 2تا3 سی سی بسته به جثه دام
زمان تزریق =
در فصول بهار و پاییز هنگام تغییر مواد غذایی به دام ها .
دو تزریق به فاصله دو هفته در بره ها و گوسفندان بالغ و سال بعد یک تزریق کافی است .
در میش های ابستن دو تزریق بفاصله 3 تا 4 هفته قبل از زایش بطوریکه دومین تزریق ده روز قبل از زایش انجام گردد که پادتن بوسیله اغوز به بره ها منتقل گردد .
بره هاییکه از میش های مایه کوبی شده متولد شده باشند بشرط خوردن آغوز برای مدت حداقل دوماه ایمن می باشند و تزریق واکسن باید در اوایل پاییز بعمل آید .
بره هاییکه از میش های مایه کوبی نشده متولد می شوند و یا آغوز نخورده اند اولین تزریق حدود 2 هفته بعد از تولد و دومین تزریق 2 تا 3 هفته بعد از تزریق اول باید بعمل آید .
اثرات جانبی = اغلب برجستگی کوچکی در محل تزریق ظاهر شده اما بتدریج ناپدید میگردد.
بسته بندی = در جعبه های محتوی شش ویال 250 سی سی عرضه میشود .
ترکیبات = کشت فرمله گونه های مختلف کلستریدیوم ولشی تیپ های B-C –Dزهرابه زا تهیه گردیده است .
مورد استعمال= برای واکسیناسیون گوسفند و بز بر علیه بیماری آنتروتوکسمی
– پیشگیری بیماری های اسهال عفونی بره های نوزاد
– آنتروتوکسمی گوسفندان جوان
– قلوه نرمی بره و گوسفندان بالغ
بسته بندی = شیشه های 300 سی سی
محل تزریق = ناحیه پشت کتف دام
نوع تزریق = S.C
مقدار تزریق = 2تا3 سی سی بسته به جثه دام
زمان تزریق =
در فصول بهار و پاییز هنگام تغییر مواد غذایی به دام ها .
دو تزریق به فاصله دو هفته در بره ها و گوسفندان بالغ و سال بعد یک تزریق کافی است .
در میش های ابستن دو تزریق بفاصله 3 تا 4 هفته قبل از زایش بطوریکه دومین تزریق ده روز قبل از زایش انجام گردد که پادتن بوسیله اغوز به بره ها منتقل گردد .
بره هاییکه از میش های مایه کوبی شده متولد شده باشند بشرط خوردن آغوز برای مدت حداقل دوماه ایمن می باشند و تزریق واکسن باید در اوایل پاییز بعمل آید .
بره هاییکه از میش های مایه کوبی نشده متولد می شوند و یا آغوز نخورده اند اولین تزریق حدود 2 هفته بعد از تولد و دومین تزریق 2 تا 3 هفته بعد از تزریق اول باید بعمل آید .
اثرات جانبی = اغلب برجستگی کوچکی در محل تزریق ظاهر شده اما بتدریج ناپدید میگردد.
بسته بندی = در جعبه های محتوی شش ویال 250 سی سی عرضه میشود .
خر
خراساني خري در كاروان گم كرد. خرِ ديگري را بگرفت و بار بر او نهاد. خدوندِ خر، خر را بگرفت كه از آنِ من است. او انكار كرد. گفتند خرِ تو نر بود يا ماده؟ گفت نر. گفتند اين ماده است. گفت: خرِ من نيز چنان نر هم نبود
جمعه، مهر ۰۳، ۱۳۸۸
فال امروز
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پياله عکس رخ يار ديدهايم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نميرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جريده عالم دوام ما
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کايد به جلوه سرو صنوبرخرام ما
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پيام ما
گو نام ما ز ياد به عمدا چه میبری
خود آيد آن که ياد نياری ز نام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستی زمام ما
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نان حلال شيخ ز آب حرام ما
حافظ ز ديده دانه اشکی همیفشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دريای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پياله عکس رخ يار ديدهايم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نميرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جريده عالم دوام ما
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کايد به جلوه سرو صنوبرخرام ما
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پيام ما
گو نام ما ز ياد به عمدا چه میبری
خود آيد آن که ياد نياری ز نام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستی زمام ما
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نان حلال شيخ ز آب حرام ما
حافظ ز ديده دانه اشکی همیفشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دريای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
حكايت سعدي عليه الرحمه
مال از بهر آسايش عمر ست نه عمر از بهر گرد کردن مال . عاقلی را پرسيدند نيکبخت کيست و بدبختی چيست ؟ گفت : نيکبخت آن که خورد و کشت و بدبخت آنکه مرد و هشت .
مكن نماز بر آن هيچ كس كه هيچ نكرد
كه عمر در سر تحصيل مال كرد و نخورد
مكن نماز بر آن هيچ كس كه هيچ نكرد
كه عمر در سر تحصيل مال كرد و نخورد
خاطرات سربازي2
افسرنگهبان بودم - باران شديدي ميباريد از ان بارانهاي مشهور منطقه گرگان سرگروهبان مرا در حوالي محل خدمت پيداكرده و اظهار داشت كه چندين ماشين امده اند با شيشه هاي تار و مدل بالا بايد افراد مهمي باشند بفوريت به محل پست رفتيم در زير باران فردي از يكي از ماشينها كه تعدادشان حدود ده دستگاه بود پياده وگفت اقاي دكتر غ وزير محترم ... كه براي بازديد از حوزه خود امده اند ميخواهند تاسيسات شما را هم بازديد كنند گفتم اگر نامه معرفي دارند با تمام وجود در خدمتيم و يا خودشان حالا از مقام مافوق بنده اجازه بگيرند مقام مافوق در تهران بود و بازديد عملي نشد موضوع به تهران اطلاع داده بودند رئيس من از من دفاع كرده بود و چيزي هم نشد و به خير و خوشي گذشت هر موقع قيافه اين وزير سابق را در تلويزيون ميبينم اين خاطره زنده ميشود چه ايامي خوبي بود سالهاي 61 تا 63 در گرگان - اق قلا - انبارالوم - مزرعه نمونه - واحد بهداشت - واحد مرغداريها
روز جمعه ساعت حوالي 9 جديد بامداد
روز جمعه ساعت حوالي 9 جديد بامداد
چهارشنبه، مهر ۰۱، ۱۳۸۸
خاطرات سربازي
خاطرات سربازي
سال 64 به سربازي اعزام شدم روستاي انبارالوم در شهرستان گرگان در استان مازندران كه حالا گلستان شده است البته قبلا هم گلستان بود بخاطر مردان نيكش . هر روز ساعت شش صبح از خواب بيدار و به سر كار ميرفتم دائرتالمعارفي از دامپروري و دامپزشكي – مرغداري – گاوداري – خوراك دام – پرورش ماهي – گوسفنداري و.......مزارع زيباي پنبه – خاطرات تهيه سيلوي ذرت براي خوراك دام – صداي اسكريپرها براي تسطيح زمين هاي كشاورزي – نان و انگورهاي صبحانه – دوستان و همكاران خوب – يادش بخير
موسي عزيز – سولماز نجيب – مهندس ه – و 5 نفر از افسران هم اطاقي – سهميه شير و گوشت و مرغ هفتگي – سرويسهاي انبارالوم به گرگان در عصر – مديريت مدير ارجمند اقاي مهندس خ – اگر عمري بود بيشتر خواهم گفت از ان روزهاي خاطره انگيز
سال 64 به سربازي اعزام شدم روستاي انبارالوم در شهرستان گرگان در استان مازندران كه حالا گلستان شده است البته قبلا هم گلستان بود بخاطر مردان نيكش . هر روز ساعت شش صبح از خواب بيدار و به سر كار ميرفتم دائرتالمعارفي از دامپروري و دامپزشكي – مرغداري – گاوداري – خوراك دام – پرورش ماهي – گوسفنداري و.......مزارع زيباي پنبه – خاطرات تهيه سيلوي ذرت براي خوراك دام – صداي اسكريپرها براي تسطيح زمين هاي كشاورزي – نان و انگورهاي صبحانه – دوستان و همكاران خوب – يادش بخير
موسي عزيز – سولماز نجيب – مهندس ه – و 5 نفر از افسران هم اطاقي – سهميه شير و گوشت و مرغ هفتگي – سرويسهاي انبارالوم به گرگان در عصر – مديريت مدير ارجمند اقاي مهندس خ – اگر عمري بود بيشتر خواهم گفت از ان روزهاي خاطره انگيز
غزل حافظ
رونق عهد شباب است دگر بستان را
میرسد مژده گل بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی
خدمت ما برسان سرو و گل و ريحان را
گر چنين جلوه کند مغبچه باده فروش
خاکروب در ميخانه کنم مژگان را
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان
مضطرب حال مگردان من سرگردان را
ترسم اين قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ايمان را
يار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
برو از خانه گردون به در و نان مطلب
کان سيه کاسه در آخر بکشد مهمان را
هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است
گو چه حاجت که به افلاک کشی ايوان را
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزوير مکن چون دگران قرآن را
میرسد مژده گل بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی
خدمت ما برسان سرو و گل و ريحان را
گر چنين جلوه کند مغبچه باده فروش
خاکروب در ميخانه کنم مژگان را
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان
مضطرب حال مگردان من سرگردان را
ترسم اين قوم که بر دردکشان میخندند
در سر کار خرابات کنند ايمان را
يار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
برو از خانه گردون به در و نان مطلب
کان سيه کاسه در آخر بکشد مهمان را
هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است
گو چه حاجت که به افلاک کشی ايوان را
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزوير مکن چون دگران قرآن را
بهداشت مواد غذايي 1
بهداشت مواد غذايي عبارت است از كليه موازيني كه رعايت آنها در توليد، فرآيند، نگهداري و عرضه مواد غذايي ضروري است تا ماده غذايي سالم و با كيفيت بالاي بهداشتي به دست مصرف كننده برسد. مسموميت غذايي: عوارض ناشي از مصرف مواد غذايي آلوده را اصطلاحاً مسموميت غذايي مينامند و بر اساس مكانيزم عمل عوارض ناشي از مسموميت مواد غذايي به چهار گروه تقسيم ميشود: الف ـ عفونتهاي غذايي ب ـ مسموميتهاي غذايي
ج ـ عوارض حاصله از انگلها د ـ عوارض حاصله از مواد افزودني الف ـ عفونتهاي غذايي: عبارتند از بيماريهاي عفوني كه در اثر مصرف غذاي آلوده به انسان منتقل ميگردد كه با عوارض گوارشي از قبيل استفراغ، اسهال، دردهاي عضلات شكم و تشنجات عصبي همراه است. انتقال بيماري از طريق ورود غذاي آلوده به لوله گوارش صورت ميگيرد. سالمونلا، كمپيلوباكتريوز، ويبريوز، كلي باسيلوز و برخي از بيماريهاي ويروسي از عوامل به وجود آورنده عفونتهاي غذايي هستند. ـ مواد غذايي با منشأ دامي ميتوانند در اثر مبتلا بودن دام ذبح شده به هر كدام از عوامل بيماريزا بالا به صورت اوليه و يا ثانويه آلوده گردند. لازم به ذكر است ميزان عفونت غذايي در نتيجه عفونت ثانويه بيشتر است كه ميزان انتشار بيماري بين افراد جامعه در مورد آلودگي ثانويه به مراتب بيشتر ميباشد كه مواد غذايي آلوده به راحتي محيط آشپزخانه و ظروف را آلوده ساخته و انسان نيز ميتواند با دست زدن به مواد غذايي آلوده آن را به ساير افراد و ساير مواد غذايي منتقل نمايد. علاوه بر موارد فوق، آب و فاضلاب، خوراك دام، جوندگان، حشرات، پرندگان، حيوانات وحشي و حيوانات اهلي نيز همگي در انتقال و انتشار عفونتهاي غذايي مؤثر ميباشند. اهميت بيماريهاي عفوني: ـ افراد مبتلا به بيماريهاي عفوني از جمله سالمونلا اغلب ظاهراً بهبود مييابند اما باكتري در روده، كيسه صفرا، كبد و حتي گاهي اوقات در كليهها موضع گرفته و به طور مداوم از طريق مدفوع و يا ادرار دفع ميگردند. اين گونه افراد خطري بسيار جدي براي انسانها و دامهاي سالم به شمار ميروند و به همين علت است كه ضرورت دارد كاركنان دامداريها، مرغداريها، كشتارگاهها، صنايع بستهبندي مواد غذايي، رستورانها و آشپزخانهها به طور مرتب مورد آزمايش لازم قرار گيرند و از بكارگيري افراد آلوده به بيماريهاي اشاره شده به طور كلي جلوگيري بعمل آيد.
ج ـ عوارض حاصله از انگلها د ـ عوارض حاصله از مواد افزودني الف ـ عفونتهاي غذايي: عبارتند از بيماريهاي عفوني كه در اثر مصرف غذاي آلوده به انسان منتقل ميگردد كه با عوارض گوارشي از قبيل استفراغ، اسهال، دردهاي عضلات شكم و تشنجات عصبي همراه است. انتقال بيماري از طريق ورود غذاي آلوده به لوله گوارش صورت ميگيرد. سالمونلا، كمپيلوباكتريوز، ويبريوز، كلي باسيلوز و برخي از بيماريهاي ويروسي از عوامل به وجود آورنده عفونتهاي غذايي هستند. ـ مواد غذايي با منشأ دامي ميتوانند در اثر مبتلا بودن دام ذبح شده به هر كدام از عوامل بيماريزا بالا به صورت اوليه و يا ثانويه آلوده گردند. لازم به ذكر است ميزان عفونت غذايي در نتيجه عفونت ثانويه بيشتر است كه ميزان انتشار بيماري بين افراد جامعه در مورد آلودگي ثانويه به مراتب بيشتر ميباشد كه مواد غذايي آلوده به راحتي محيط آشپزخانه و ظروف را آلوده ساخته و انسان نيز ميتواند با دست زدن به مواد غذايي آلوده آن را به ساير افراد و ساير مواد غذايي منتقل نمايد. علاوه بر موارد فوق، آب و فاضلاب، خوراك دام، جوندگان، حشرات، پرندگان، حيوانات وحشي و حيوانات اهلي نيز همگي در انتقال و انتشار عفونتهاي غذايي مؤثر ميباشند. اهميت بيماريهاي عفوني: ـ افراد مبتلا به بيماريهاي عفوني از جمله سالمونلا اغلب ظاهراً بهبود مييابند اما باكتري در روده، كيسه صفرا، كبد و حتي گاهي اوقات در كليهها موضع گرفته و به طور مداوم از طريق مدفوع و يا ادرار دفع ميگردند. اين گونه افراد خطري بسيار جدي براي انسانها و دامهاي سالم به شمار ميروند و به همين علت است كه ضرورت دارد كاركنان دامداريها، مرغداريها، كشتارگاهها، صنايع بستهبندي مواد غذايي، رستورانها و آشپزخانهها به طور مرتب مورد آزمايش لازم قرار گيرند و از بكارگيري افراد آلوده به بيماريهاي اشاره شده به طور كلي جلوگيري بعمل آيد.
سهشنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۸۸
دانش
من ظاهر نيستي و هستي دانم
من باطن هر فراز و پستي دانم
با اينهمه از دانش خود شرمم باد
گر مرتبه اي وراي مستي دانم
من باطن هر فراز و پستي دانم
با اينهمه از دانش خود شرمم باد
گر مرتبه اي وراي مستي دانم
اگالاكسي واكسن
واکسن کشته آگالاکسی
ترکیبات = واکسن کشته اگالاکسی ازکشت سویه های میکروب مایکوپلاسما اگالاکتیه تهیه میگردد و جهت به تاخیر انداختن جذب و در نتیجه ایجاد ایمنیت با دوامتر مقداری ساپونین به ان اضافه کرده اند بصورت یک در هزار و مقدار ده درصد سرم سترون نرمال اسب جهت افزایش رشد به ان اضافه می گردد .
موارد استعمال = پیشگیری از بیماری آگالاکسی
بسته بندی = شیشه های صد سی سی .
محل تزریق = پشت کتف
نوع تزریق = زیرجلدی .
مقدار تزریق = 2 تزریق یک سی سی بفاصله 15 روز در گله های در دسترس و یک تزریق 2 سی سی در گله هایی که بعد از تزریق اول به ییلاق و قشلاق رفته و از دسترس خارج می شوند .
زمان تزریق =دو ماه قبل از زایش –
مدت ایمنیت 9 ماه است لذا در مناطق الوده بهتر است دامهای واکسینه شده پس از 6 ماه مجددا مایه کوبی شوند .
روش تزریق = ممکن است تزریق واکسن باعث تولید حساسیت در دامها گردد . لذا ابتدا تعداد کمی از دامها را مایه کوبی میکنند و بمدت تا
ساعت تحت نظر قرار میدهند.
در صورت عدم مشاهده علایم الرژیک به مایه کوبی بقیه گله اقدام میشود . در صورت مشاهده هر گونه علایم آلرژیک از قبیل شوک آنافیلاکتیک باید دامها را با آدرنالین درمان نمود .
در مناطق غیر الوده از واکسیناسیون دامها بر علیه اگالاکسی خودداری گردد.
بعلت وجود ساپونین در واکسن در محل تزریق ممکن است ورم مختصری ایجاد گردد که اگر محل تزریق خوب ضدعفونی شده باشد و سوزن و سرنگ سترون باشد رفع خواهد شد .
بسته بندی = در جعبه های محتوی 12 بطری 100 سی سی عرضه میشود .
واکسن زنده آگالاکسی
مدت ایمنیت آن سه ماه است . از تزریق ان در دوماه اخر ابستنی و دوران شیرواری خودداری میگردد . در حال حاضر از این واکسن استفاده نمیشود .
ترکیبات = واکسن کشته اگالاکسی ازکشت سویه های میکروب مایکوپلاسما اگالاکتیه تهیه میگردد و جهت به تاخیر انداختن جذب و در نتیجه ایجاد ایمنیت با دوامتر مقداری ساپونین به ان اضافه کرده اند بصورت یک در هزار و مقدار ده درصد سرم سترون نرمال اسب جهت افزایش رشد به ان اضافه می گردد .
موارد استعمال = پیشگیری از بیماری آگالاکسی
بسته بندی = شیشه های صد سی سی .
محل تزریق = پشت کتف
نوع تزریق = زیرجلدی .
مقدار تزریق = 2 تزریق یک سی سی بفاصله 15 روز در گله های در دسترس و یک تزریق 2 سی سی در گله هایی که بعد از تزریق اول به ییلاق و قشلاق رفته و از دسترس خارج می شوند .
زمان تزریق =دو ماه قبل از زایش –
مدت ایمنیت 9 ماه است لذا در مناطق الوده بهتر است دامهای واکسینه شده پس از 6 ماه مجددا مایه کوبی شوند .
روش تزریق = ممکن است تزریق واکسن باعث تولید حساسیت در دامها گردد . لذا ابتدا تعداد کمی از دامها را مایه کوبی میکنند و بمدت تا
ساعت تحت نظر قرار میدهند.
در صورت عدم مشاهده علایم الرژیک به مایه کوبی بقیه گله اقدام میشود . در صورت مشاهده هر گونه علایم آلرژیک از قبیل شوک آنافیلاکتیک باید دامها را با آدرنالین درمان نمود .
در مناطق غیر الوده از واکسیناسیون دامها بر علیه اگالاکسی خودداری گردد.
بعلت وجود ساپونین در واکسن در محل تزریق ممکن است ورم مختصری ایجاد گردد که اگر محل تزریق خوب ضدعفونی شده باشد و سوزن و سرنگ سترون باشد رفع خواهد شد .
بسته بندی = در جعبه های محتوی 12 بطری 100 سی سی عرضه میشود .
واکسن زنده آگالاکسی
مدت ایمنیت آن سه ماه است . از تزریق ان در دوماه اخر ابستنی و دوران شیرواری خودداری میگردد . در حال حاضر از این واکسن استفاده نمیشود .
حكايت
حكايت ماست
پيرمردي 85 ساله با پسر تحصيلكرده 45 ساله اش روي مبل نشسته بودند ناگهان كلاغي بر روي پنجره شان نشست پدر از فرزندش پرسيد : اين چيه ؟پسر پاسخ داد : كلاغ . پس از چند دقيقه دوباره پرسيد اين چيه ؟ پسر گفت : بابا من كه همين الان بهتون گفتم : كلاغه . بعد از مدت كوتاهي پيرمرد براي سومين بار پرسيد ك اين چيه ؟ عصبانيت در پسرش موج ميزد و با همان حالت گفت : كلاغه كلاغ ۀ پدر به اطاقش رفت و با دفتر خاطراتش برگشت صفحه اي را باز كرد و به پسرش گفت كه ان را بخواند . در اين صفحه اينطور نوشته شده بود : امروز پسركوچكم 3 سال دارد و روي مبل نشسته است هنگامي كه كلاغي روي پنجرن نشست پسرم 23 بار نامش را از من پرسيد و من 23 بار به او گفتم كه نامش كلاغ است هر بار او را عاشقانه بغل ميكردم و به او جواب ميدادم و به هيچ وجه عصباني نميشدم ودر عوض علاقه بيشتري نسبت به او پيدا ميكردم .
پيرمردي 85 ساله با پسر تحصيلكرده 45 ساله اش روي مبل نشسته بودند ناگهان كلاغي بر روي پنجره شان نشست پدر از فرزندش پرسيد : اين چيه ؟پسر پاسخ داد : كلاغ . پس از چند دقيقه دوباره پرسيد اين چيه ؟ پسر گفت : بابا من كه همين الان بهتون گفتم : كلاغه . بعد از مدت كوتاهي پيرمرد براي سومين بار پرسيد ك اين چيه ؟ عصبانيت در پسرش موج ميزد و با همان حالت گفت : كلاغه كلاغ ۀ پدر به اطاقش رفت و با دفتر خاطراتش برگشت صفحه اي را باز كرد و به پسرش گفت كه ان را بخواند . در اين صفحه اينطور نوشته شده بود : امروز پسركوچكم 3 سال دارد و روي مبل نشسته است هنگامي كه كلاغي روي پنجرن نشست پسرم 23 بار نامش را از من پرسيد و من 23 بار به او گفتم كه نامش كلاغ است هر بار او را عاشقانه بغل ميكردم و به او جواب ميدادم و به هيچ وجه عصباني نميشدم ودر عوض علاقه بيشتري نسبت به او پيدا ميكردم .
شنبه، شهریور ۲۸، ۱۳۸۸
بيماريهاي مشترك انسان ودام
تعریف
بیماری های مشترک ( ZOONOSES) بیماری ها و عفونت هایی هستند که به شکل طبیعی بین حیوانات و انسان قابل انتقال هستند .
بیماری های مشترک ( ZOONOSES) بیماری ها و عفونت هایی هستند که به شکل طبیعی بین حیوانات و انسان قابل انتقال هستند .
خرنامه
خر نامه
خر نامه يكي از كتابهاي وزين است
اين كتاب ارزشمند به كوشش علي دهباشي و با يادداشتهايي از دكتر فريدون آدميت
و مجتبي مينوي توسط كتاب پنجره چاپ شده است
چون پند واندرز با زبان مطايبه عرضه شود طبايع بهتر انرا در گوش مي گيرند
وبيشتر به خواندن ميل مي ورزند لذا نصيحت و پند چندي را از زبان خر در اين
رساله در نوزده فصل تقديم ارباب ذوق كرده اند
از صفحه 106 اين كتاب
هر شخص پستي كه به رتبه عالي رسيد دوار تجمل و تجلل براي او پيدا نميشود
مگر وقتي كه متحلقين اطراف او را ميگيرند واو را به انچه ندارد مي ستايند
در صفحه 212 امده است
زيانكار زبون ان كس است كه به بخت خويش غره وبه اقبال چند روزه ديوانه شود
.خود را از ديگر مردم ممتاز شمرد و فريفته مناصب و اعزاز شود . تا دست روزگار
گوش نخوت او بمالد و از خواب غرور و مستي خودبيني باز ايد هيچ نيكي نيندوخته
هيچ دوستي نگذاشته هيچ اثر ممدوح ذخيره نكرده دچار خسران ابدي و گرفتار خمار زيانكاري .
مطالعه اين كتاب كه حاوي مطالب انتقادي اجتماعي اخلاقي است پيشنهاد مينمايم
خر نامه يكي از كتابهاي وزين است
اين كتاب ارزشمند به كوشش علي دهباشي و با يادداشتهايي از دكتر فريدون آدميت
و مجتبي مينوي توسط كتاب پنجره چاپ شده است
چون پند واندرز با زبان مطايبه عرضه شود طبايع بهتر انرا در گوش مي گيرند
وبيشتر به خواندن ميل مي ورزند لذا نصيحت و پند چندي را از زبان خر در اين
رساله در نوزده فصل تقديم ارباب ذوق كرده اند
از صفحه 106 اين كتاب
هر شخص پستي كه به رتبه عالي رسيد دوار تجمل و تجلل براي او پيدا نميشود
مگر وقتي كه متحلقين اطراف او را ميگيرند واو را به انچه ندارد مي ستايند
در صفحه 212 امده است
زيانكار زبون ان كس است كه به بخت خويش غره وبه اقبال چند روزه ديوانه شود
.خود را از ديگر مردم ممتاز شمرد و فريفته مناصب و اعزاز شود . تا دست روزگار
گوش نخوت او بمالد و از خواب غرور و مستي خودبيني باز ايد هيچ نيكي نيندوخته
هيچ دوستي نگذاشته هيچ اثر ممدوح ذخيره نكرده دچار خسران ابدي و گرفتار خمار زيانكاري .
مطالعه اين كتاب كه حاوي مطالب انتقادي اجتماعي اخلاقي است پيشنهاد مينمايم
پنجشنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۸
عيد فطر
آمد رمضان و عید با ماست
بربست دهان و دیده بگشاد
آمد رمضان به خدمت دل
در روزه اگر پدید شد رنج
کردیم ز روزه جان و دل پاك
روزه به زبان حال گوید
چون هست صلاح دین در این جمع
بربست دهان و دیده بگشاد
آمد رمضان به خدمت دل
در روزه اگر پدید شد رنج
کردیم ز روزه جان و دل پاك
روزه به زبان حال گوید
چون هست صلاح دین در این جمع
رمضان در ديوان حافظ
ماه شعبان منه از دست قدح کاين خورشيد
از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد
زان باده که در ميکده عشق فروشند
ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش
زان می عشق کز او پخته شود هر خامی
گر چه ماه رمضان است بياور جامی
روزه هر چند که مهمان عزيز است ای دل
صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی
ماه شعبان منه از دست قدح کاين خورشيد
از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد
زان باده که در ميکده عشق فروشند
ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش
زان می عشق کز او پخته شود هر خامی
گر چه ماه رمضان است بياور جامی
روزه هر چند که مهمان عزيز است ای دل
صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی
روزه در ديوان شمس
در هوایت بی قرارم روز و شب
روز و شب را همچو خود مجنون کنم
جان و دل از عاشقان می خواستند
تا نیابم آن چه در مغز منست
تا که عشقت مطربی آغاز کرد
می زنی تو زخمه و بر می رود
ساقیی کردي بشر را چل صبوح
اي مهار عاشقان در دست تو
می کشم مستانه بارت بی خبر
تا بنگشایی به قندت روزه ام
چون ز خوان فضل روزه بشکنم
روز و شب را همچو خود مجنون کنم
جان و دل از عاشقان می خواستند
تا نیابم آن چه در مغز منست
تا که عشقت مطربی آغاز کرد
می زنی تو زخمه و بر می رود
ساقیی کردي بشر را چل صبوح
اي مهار عاشقان در دست تو
می کشم مستانه بارت بی خبر
تا بنگشایی به قندت روزه ام
چون ز خوان فضل روزه بشکنم
تبريك عيد سعيد فطر از ديوان شمس تبريزي
مبارکی که بود در همه عروسی ها
مبارکی شب قدر و ماه روزه و عید
مبارکی ملاقات یوسف و یعقوب
مبارکی دگر کان به گفت درناید
به همدمی و خوشی همچو شیر باد و عسل
مبارکی تبارك ندیم و ساقی باد
مبارکی شب قدر و ماه روزه و عید
مبارکی ملاقات یوسف و یعقوب
مبارکی دگر کان به گفت درناید
به همدمی و خوشی همچو شیر باد و عسل
مبارکی تبارك ندیم و ساقی باد
برچسبها:
شمس تبريزي عيد سعيد فطر رمضان روزه حافظ
چهارشنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۸
گرگان- اق قلا - انبارالوم
سال 1361 براي انجام خدمت نظام وظيفه به استان مازندران شهرستان گرگان روستاي انبارالوم مزرعه نمونه رفتم و دوسال انجا خدمت كردم بعنوان مدير بهداشت دام و مدير مرغداريها خيلي چيزها يادگرفتم دامپزشكي بودم جوان بيتجربه و تازه فارغ التحصيل . وارد محيطي شدم شامل دامداري مرغداري پرورش ماهي جوجه كشي كارخانه خوراك دام گوسفنداري گاوداري مزارع پنبه - مردمان بسيار خوب و نازنين و مهمان نواز و ميهن پرست سخت كوش و نجيب مردان تركمن كه من واقعا دوستشان دارم و خاطراتي خوش از سولماز - موسي - و...... چه مردماني - سرزمينشان اباد است ابادتر شود گويا از ان زمان خيلي پيشرفت كرده لياقت دارند . از فرهنگ دهخدا و ويكي پديا اندكي در رابطه با گرگان و اق قلا .....
انبارالوم . [ اَم ْ اُ ل ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتابای بخش پهلوی دژ شهرستان گنبدقابوس با 590 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ گرگان و محصول آن غلات ، حبوب ، صیفی و لبنیات است
آققلا یکی از شهرهای استان گلستان ایران است. اين شهرستان با جمعيتي حدود ۱۱۵ هزار نفر، يك هزار و ۷۶۳ كيلومترمربع وسعت دارد.و بسياري از ساكنان آن را هموطنان تركمن تشكيل ميدهند. شهرستان آققلا در شمال گلستان و در كنار رودخانه گرگانرود با داشتن آثار تاريخي و صنايع دستي همچون قالي تركمن از مناطق گردشگرپذير اين استان است. از ديدني هاي آق قلا ، پنجشنبه بازار اين شهر است . در اين بازار محلي و ديدني ، مردم از هر قشر و صنفي كالاهاي خود را عرضه مي كنند كه در اين ميان عرضة صنايع دستي مردم تركمن ، مانند قالي ، قاليچه ، و پشتي هاي زيبا از همه ديدني تر است .
گفته ميشود اين شهر توسط شاهعباس در سال ۱۰۲۰ هجري قمري بنا شد و در ابتدا به نام “اسپيدژ” يا “دژسفيد” معروف بوده و در زمان حكومت پهلوي به “پهلوي دژ” تغيير نام داد و امروز نام آققلا گرفته كه در زبان تركمني به معناي دژ يا قلعه سفيد است. این شهردارای پل بزرگ خشتی وآجری می باشدکه یادگارشاه عباس است که به دلیل مرمت بناجلوه زیبایی رابه این شهرداده است.
شهرستان گرگان از شمال به شهرستان آق قلا، از غرب به شهرستان های کردکوی و ترکمن، از شرق به علی آباد کتول و از جنوب به ارتفاعات شاهکوه و استان سمنان محدود است. زبان اصلی مردم گرگان گویش زیبا و دلنشین استرآبادی است و جمعیت فعلی آن دارای تنوع فراوان و ترکیبی از قومیتهای بومی و محلی؛ فارس،ترکمن و سادات، بلوچ، سیستانی، دیلمی، مازندرانی، سبزواری، کاشمری، شاهرودی، بسطامی میباشد. گرگان از شهرهای شمالی و دارای آب و هوای معتدل است و در حال حاضر (1387)، (با احتساب جمعیت روستاهایی که به شهر پیوستهاند)، قریب 300 هزار نفر جمعیت و حدود ۶۰ کیلومترمربع وسعت دارد. گرگان فعلی تا سال ۱۳۱۶ هجری شمسی به استرآباد یا استاره آباد موسوم بود. گرگان قدیم که به عربی جرجان خوانده میشد شهری آباد و مهم بود که در نزدیکی گنبد امروزین قرار داشت.
اقلیم منطقه بسیار متنوع است و کوه، جنگل و مرتع، جلگه و دشت، صحرا و شورهزار، دریا و خلیج، رودخانه و تالاب، و زمین زراعی را شامل میشود.
در زبان پهلوی گرگان را ورکان (Vurkan) یا ورکانه یا وهرکانه و در زبان یونانی هیرکان یا هیرکانیا (Hyrcania) و در زبان عربی جرجان میگفتند. گرگان از مهمترین منطقهها، در زمینه تحقیقات و کاوشهای باستانشناسی است.
نخستین کاوشها در حدود سال ۱۸۴۱ میلادی در زیر تپهای مصنوعی در نزدیک شهر گرگان انجام شد که خزانه معروف استراباد در ان کشف گردید. کارشناسان برخی از اشیای موجود در آن خزانه را که شباهت بسیار با کشفیات تپه حصار دامغان داشته متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد و (متعلق به حدود ۵ هزار سال قبل) دانستهاند.
در اواخر قرن نوزدهم در محلی به نام خرگوش تپه در نزدیکی گرگان امروز (در قسمت شمال شهر) نیز تحقیقاتی انجام شد، و در سال ۱۹۳۱ یک گروه آمریکایی از دانشگاه پنسیلوانیا به روستای معروف تورنگتپه در ۲۰ کیلومتری شرق گرگان رفته و به کاوش و بررسی پرداختند و به آثاری ارزشمند از تمدن قدیم در این منطقه دست یافتند. دو سال بعد در سال ۱۹۳۳، یک گروه باستانشناسی سوئدی به منطقه گرگان آمدند و پس از مطالعه حوزه رودخانه قرهسو یا سیاه آب در شمال گرگان اعلام کردند، بیش از ۳۰۰ تپه تاریخی در این منطقه وجود دارد که یکی از آنها شاهتپه بزرگ یا اسلامتپه است که در ۱۵ کیلومتری شمال غربی گرگان قرار دارد.
در دوره ساسانیان دیوار تدافعی بزرگی در این منطقه از ایران ساخته شد که توسط باستان شناسان انگلیسی به مار سرخ شهرت یافتهاست.[۱] این دیوار بزرگ در قرن پنجم میلادی تکمیل یافت و نشانه از صنعت پیشرفته تدافعی آن عصر را دارد.[۲]
با ورود اسلام و در سدههای آغازین آن، ایالت طبرستان جایگاه ارزشمندی در شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی داشت. شهرهای جرجان و استراباد از این ایالت مهد دانشمندان بزرگ آن دوران بود.
عنصرالمعالی کیکاوس (از آخرین امیران آل زیار و نگارنده کتاب گرانقدر قابوس نامه) و عبدالقاهر جرجانی (صاحب تألیفات گرانبها در صرف و نحو و معانی و بیان عربی) در تحول ادبیات فارسی و عربی نقش مهمی داشتند. قابوسنامه را، همچنین، مجموعه تمدن اسلام پیش از مغول نام نهادهاند. در علم پزشکی نیز این منطقه سهم عمدهای در جهان اسلام داشته بهگونهای که دو تن از معروفترین پزشکان ایران و جهان، ابوسهل مسیحی و سیداسماعیل (حکیم) جرجانی صاحب دایرهالمعارف ذخیره خوارزمشاهی، از این سرزمین بودهاند. میرداماد و میرفندرسکی، دو فیلسوف بزرگ و فخرآفرین جهان اسلام، نیز از این منطقه برخاستهاند.
در زمان قاجاریه ایران به ۴ ایالت و ۱۲ ولایت تقسیم شده بود و منطقه یا سرزمین استراباد یکی از آن ولایات بود که به هشت بلوک یا هفت و نیم بلوک به نامهای انزان، سدن رستاق، استراّباد، شاهکوین و ساور، دهات ملک، کتول، فندرسک و رامیان، و کوهسار،تقسیم شده بود. هر یک از این بلوکها را یک نایبالحکومه زیر نظر حکمران استرآباد اداره میکرد.
شهر گرگان (استراباد) در گذشته، و در زمان قاجاریه دارای شش محله بزرگ به نامهای دربنو، سرچشمه، میخچه گران، نعلبندان، سبزهمشهد و میدان بوده که دارای چندین محله فرعی مثل پاسرو، میرکریم، دوشنبهای، شیرکش و... بودهاند. این شش محله و محلات فرعی هنوز هم به همین نامها وجود دارند و اکثر مساجد و تمام تکایای قدیمی و معابد و زیارتگاهها و مکان مذهبی شهر نیز در همین محلات قرار دارند که امروز بافت قدیم و معماری سنتی و تاریخی این شهر و بخش عمدهای از میراث فرهنگی این دیار را تشکیل میدهند. متاسفانه به دلیل بی توجهی اداره کل میراث فرهنگی گلستان بخش اعظم بافت قدیم گرگان تخریب شدهاست. در همین چند ماه اخیر چند خانه قدیمی بالای ۱۵۰ سال قدمت که در اختیار میراث فرهنگی هم بود تخریب شدهاست وقدیمی ترین روستاهای منطقه گرگان روستای نوده ملک با قدمت بیش از 500 سال میباشد که به زیان اصیل گرگانی گویش نموده وهمیشه نقش موثری در سرنوشت شهرستان ایفا می نمودند
اگر از ساكنين اق قلا - انبارالوم اين مطالب را ميخواند مايلم پيام بدهد مخصوصا همكاران دامپزشك عزيز تا خاطرات تكرار شود
انبارالوم . [ اَم ْ اُ ل ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتابای بخش پهلوی دژ شهرستان گنبدقابوس با 590 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ گرگان و محصول آن غلات ، حبوب ، صیفی و لبنیات است
آققلا یکی از شهرهای استان گلستان ایران است. اين شهرستان با جمعيتي حدود ۱۱۵ هزار نفر، يك هزار و ۷۶۳ كيلومترمربع وسعت دارد.و بسياري از ساكنان آن را هموطنان تركمن تشكيل ميدهند. شهرستان آققلا در شمال گلستان و در كنار رودخانه گرگانرود با داشتن آثار تاريخي و صنايع دستي همچون قالي تركمن از مناطق گردشگرپذير اين استان است. از ديدني هاي آق قلا ، پنجشنبه بازار اين شهر است . در اين بازار محلي و ديدني ، مردم از هر قشر و صنفي كالاهاي خود را عرضه مي كنند كه در اين ميان عرضة صنايع دستي مردم تركمن ، مانند قالي ، قاليچه ، و پشتي هاي زيبا از همه ديدني تر است .
گفته ميشود اين شهر توسط شاهعباس در سال ۱۰۲۰ هجري قمري بنا شد و در ابتدا به نام “اسپيدژ” يا “دژسفيد” معروف بوده و در زمان حكومت پهلوي به “پهلوي دژ” تغيير نام داد و امروز نام آققلا گرفته كه در زبان تركمني به معناي دژ يا قلعه سفيد است. این شهردارای پل بزرگ خشتی وآجری می باشدکه یادگارشاه عباس است که به دلیل مرمت بناجلوه زیبایی رابه این شهرداده است.
شهرستان گرگان از شمال به شهرستان آق قلا، از غرب به شهرستان های کردکوی و ترکمن، از شرق به علی آباد کتول و از جنوب به ارتفاعات شاهکوه و استان سمنان محدود است. زبان اصلی مردم گرگان گویش زیبا و دلنشین استرآبادی است و جمعیت فعلی آن دارای تنوع فراوان و ترکیبی از قومیتهای بومی و محلی؛ فارس،ترکمن و سادات، بلوچ، سیستانی، دیلمی، مازندرانی، سبزواری، کاشمری، شاهرودی، بسطامی میباشد. گرگان از شهرهای شمالی و دارای آب و هوای معتدل است و در حال حاضر (1387)، (با احتساب جمعیت روستاهایی که به شهر پیوستهاند)، قریب 300 هزار نفر جمعیت و حدود ۶۰ کیلومترمربع وسعت دارد. گرگان فعلی تا سال ۱۳۱۶ هجری شمسی به استرآباد یا استاره آباد موسوم بود. گرگان قدیم که به عربی جرجان خوانده میشد شهری آباد و مهم بود که در نزدیکی گنبد امروزین قرار داشت.
اقلیم منطقه بسیار متنوع است و کوه، جنگل و مرتع، جلگه و دشت، صحرا و شورهزار، دریا و خلیج، رودخانه و تالاب، و زمین زراعی را شامل میشود.
در زبان پهلوی گرگان را ورکان (Vurkan) یا ورکانه یا وهرکانه و در زبان یونانی هیرکان یا هیرکانیا (Hyrcania) و در زبان عربی جرجان میگفتند. گرگان از مهمترین منطقهها، در زمینه تحقیقات و کاوشهای باستانشناسی است.
نخستین کاوشها در حدود سال ۱۸۴۱ میلادی در زیر تپهای مصنوعی در نزدیک شهر گرگان انجام شد که خزانه معروف استراباد در ان کشف گردید. کارشناسان برخی از اشیای موجود در آن خزانه را که شباهت بسیار با کشفیات تپه حصار دامغان داشته متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد و (متعلق به حدود ۵ هزار سال قبل) دانستهاند.
در اواخر قرن نوزدهم در محلی به نام خرگوش تپه در نزدیکی گرگان امروز (در قسمت شمال شهر) نیز تحقیقاتی انجام شد، و در سال ۱۹۳۱ یک گروه آمریکایی از دانشگاه پنسیلوانیا به روستای معروف تورنگتپه در ۲۰ کیلومتری شرق گرگان رفته و به کاوش و بررسی پرداختند و به آثاری ارزشمند از تمدن قدیم در این منطقه دست یافتند. دو سال بعد در سال ۱۹۳۳، یک گروه باستانشناسی سوئدی به منطقه گرگان آمدند و پس از مطالعه حوزه رودخانه قرهسو یا سیاه آب در شمال گرگان اعلام کردند، بیش از ۳۰۰ تپه تاریخی در این منطقه وجود دارد که یکی از آنها شاهتپه بزرگ یا اسلامتپه است که در ۱۵ کیلومتری شمال غربی گرگان قرار دارد.
در دوره ساسانیان دیوار تدافعی بزرگی در این منطقه از ایران ساخته شد که توسط باستان شناسان انگلیسی به مار سرخ شهرت یافتهاست.[۱] این دیوار بزرگ در قرن پنجم میلادی تکمیل یافت و نشانه از صنعت پیشرفته تدافعی آن عصر را دارد.[۲]
با ورود اسلام و در سدههای آغازین آن، ایالت طبرستان جایگاه ارزشمندی در شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی داشت. شهرهای جرجان و استراباد از این ایالت مهد دانشمندان بزرگ آن دوران بود.
عنصرالمعالی کیکاوس (از آخرین امیران آل زیار و نگارنده کتاب گرانقدر قابوس نامه) و عبدالقاهر جرجانی (صاحب تألیفات گرانبها در صرف و نحو و معانی و بیان عربی) در تحول ادبیات فارسی و عربی نقش مهمی داشتند. قابوسنامه را، همچنین، مجموعه تمدن اسلام پیش از مغول نام نهادهاند. در علم پزشکی نیز این منطقه سهم عمدهای در جهان اسلام داشته بهگونهای که دو تن از معروفترین پزشکان ایران و جهان، ابوسهل مسیحی و سیداسماعیل (حکیم) جرجانی صاحب دایرهالمعارف ذخیره خوارزمشاهی، از این سرزمین بودهاند. میرداماد و میرفندرسکی، دو فیلسوف بزرگ و فخرآفرین جهان اسلام، نیز از این منطقه برخاستهاند.
در زمان قاجاریه ایران به ۴ ایالت و ۱۲ ولایت تقسیم شده بود و منطقه یا سرزمین استراباد یکی از آن ولایات بود که به هشت بلوک یا هفت و نیم بلوک به نامهای انزان، سدن رستاق، استراّباد، شاهکوین و ساور، دهات ملک، کتول، فندرسک و رامیان، و کوهسار،تقسیم شده بود. هر یک از این بلوکها را یک نایبالحکومه زیر نظر حکمران استرآباد اداره میکرد.
شهر گرگان (استراباد) در گذشته، و در زمان قاجاریه دارای شش محله بزرگ به نامهای دربنو، سرچشمه، میخچه گران، نعلبندان، سبزهمشهد و میدان بوده که دارای چندین محله فرعی مثل پاسرو، میرکریم، دوشنبهای، شیرکش و... بودهاند. این شش محله و محلات فرعی هنوز هم به همین نامها وجود دارند و اکثر مساجد و تمام تکایای قدیمی و معابد و زیارتگاهها و مکان مذهبی شهر نیز در همین محلات قرار دارند که امروز بافت قدیم و معماری سنتی و تاریخی این شهر و بخش عمدهای از میراث فرهنگی این دیار را تشکیل میدهند. متاسفانه به دلیل بی توجهی اداره کل میراث فرهنگی گلستان بخش اعظم بافت قدیم گرگان تخریب شدهاست. در همین چند ماه اخیر چند خانه قدیمی بالای ۱۵۰ سال قدمت که در اختیار میراث فرهنگی هم بود تخریب شدهاست وقدیمی ترین روستاهای منطقه گرگان روستای نوده ملک با قدمت بیش از 500 سال میباشد که به زیان اصیل گرگانی گویش نموده وهمیشه نقش موثری در سرنوشت شهرستان ایفا می نمودند
اگر از ساكنين اق قلا - انبارالوم اين مطالب را ميخواند مايلم پيام بدهد مخصوصا همكاران دامپزشك عزيز تا خاطرات تكرار شود
دانش خيام
من ظاهر نيستي و هستي دانم
من باطن هر فراز و پستي دانم
با اينهمه از دانش خود شرمم باد
گر مرتبه اي وراي مستي دانم
من باطن هر فراز و پستي دانم
با اينهمه از دانش خود شرمم باد
گر مرتبه اي وراي مستي دانم
سهشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۸
بهداشت وبازرسي گوشت - سوالات
بازرسي گوشت دام
-- بوي استشمام شده از لاشه مبتلا به شاربن علامتي چيست و قضاوت آن چه ميباشد؟
1) بوي استن و ضبط كامل 2) بوي پنير ترشيده و ضبط كامل
3) بوي استن و ضبط موضعي دام 4) بوي پنير ترشيده و ضبط موضعي اندام
گزينه 2 درست است. عضله در منطقه مركزي خشك و بعلت وجود گاز اسفنجي شكل است. بوي شبيه به بوي كره يا پنير ترشيده از آن استشمام ميشود. لاشه و آلايش در قضاوت ضبط و معدوم ميگردر. صفحه 146 بازرسي عملي گوشت دكتر اسماعيلي و صفحه 129 بهداشت گوشت دكتر نشاط
-- علامت اصلي خفگي دام در دستگاه گردش خون عبارتست از:
1) قلب راست پر از لخته خون است و قلب چپ خالي است.
2) قلب چپ پر از لخته خون است و برعكس قلب راست خالي است.
3) هر دو بطن خالي و دهليزها پر خون است.
4) هر دو بطن و دهليزها پر از لخته خون است.
گزينه 1 درست است. قسمت راست قلب پر از لخته خون بوده و قسمت چپ آن خالي است گوشت تيره رنگ و بدشكل است. صفحه 117 بازرسي عملي گوشت دكتر اسماعيلي.
-- بوي استشمام شده از لاشه مبتلا به شاربن علامتي چيست و قضاوت آن چه ميباشد؟
1) بوي استن و ضبط كامل 2) بوي پنير ترشيده و ضبط كامل
3) بوي استن و ضبط موضعي دام 4) بوي پنير ترشيده و ضبط موضعي اندام
گزينه 2 درست است. عضله در منطقه مركزي خشك و بعلت وجود گاز اسفنجي شكل است. بوي شبيه به بوي كره يا پنير ترشيده از آن استشمام ميشود. لاشه و آلايش در قضاوت ضبط و معدوم ميگردر. صفحه 146 بازرسي عملي گوشت دكتر اسماعيلي و صفحه 129 بهداشت گوشت دكتر نشاط
-- علامت اصلي خفگي دام در دستگاه گردش خون عبارتست از:
1) قلب راست پر از لخته خون است و قلب چپ خالي است.
2) قلب چپ پر از لخته خون است و برعكس قلب راست خالي است.
3) هر دو بطن خالي و دهليزها پر خون است.
4) هر دو بطن و دهليزها پر از لخته خون است.
گزينه 1 درست است. قسمت راست قلب پر از لخته خون بوده و قسمت چپ آن خالي است گوشت تيره رنگ و بدشكل است. صفحه 117 بازرسي عملي گوشت دكتر اسماعيلي.
سگ و سلطان محمود
سلطان محمود روزي در غضب بود. طلحك خواست كه او را از آن ملالت بيرون آرد. گفت: اي سلطان نامِ پدرت چه بود؟ سلطان برنجيد و روي بگردانيد. طلحك باز برابر او رفت و همچنين سوآل كرد. سلطان گفت: مردكِ قلتبان سگ، تو با آن چه كار داري؟ گفت: نامِ پدرت معلوم شد. نامِ پدرِ پدرت چون بود؟ سلطان بخنديد.
دوشنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۸
لطيفه گاو و خر از مولانا عبيد زاكاني
روستايي ماده گاوي داشت و ماده خري باكره. خر بمرد. شيرِ گاو به كرهخر ميداد و ايشان را شير ديگر نبود و روستايي ملول شد و گفت: خدايا تو اين كره خر را مرگي بده تا عيالانِ من شيرِ گاو بخورند. روز ِ ديگر در پايگاه رفت. گاو را ديد مرده. مردك را دود از سر برفت و گفت: خدايا من خر را گفتم. تو گاو از خر باز نميشناسي
یکشنبه، شهریور ۲۲، ۱۳۸۸
واكسن طاعون نشخواركنندگان كوچك PPR
واكسن طاعون نشخواركنندگان كوچك PPR
چون انتي ژن ويروس PPR قرابت زيادي با انتي ژن ويروس طاعون گاوي دارد واكسن طاعون گاوي را براي ان استفاده ميكنند
اين واكسن براي پيشگيري از بيماري طاعون نشخواركنندگان كوچك به ميزان يك ميليليتر بصورت زير جلدي در گوسفند و بز مصرف ميگردد دام را بمدت يكسال ايمن ميكند .
در حيوانات بالاي 6ماه يك تزريق ودر حيوانات زير 6ماه دوتزريق با سه تا شش ماه فاصله بطوريكه تزريق دوم در سن بيش از شش ماه باشد . صد سي سي حلال براي صد دوز واكسن لازم است در ابتدا 5 سي سي حلال را از بطري محتوي 100 سي سي حلال گرفته ودر فلاكن محتوي صد دوز واكسن وارد ميكنند سپس انرا بخوبي تكان داده و شيرابه يكنواخت تشكيل شده را از فلاكن خارج وداخل بطري حلال ميكنند و بخوبي تكان ميدهند واكسن اماده شده بايد در كمترين زمان ممكن حداكثر دوساعت در دامهاي بالغ عكس العمل متعاقب مايه كوبي وجود ندارد در دامهاي زير 6 ماه يك حالت تب ناپايدار transient pyrexia ممكن است ديده شود ابستني يم مورد احتياط براي واكسيناسيون با اين واكسن نيست واكسن را در حرارت 2تا 8 درجه سانتيگراد دور از نور ميتوان نگهداري كرد بمدت حداكثر 24 ساعت ميتوان واكسن را در حرارت 20 درجه سانتيگراد نگهداري كرد
چون انتي ژن ويروس PPR قرابت زيادي با انتي ژن ويروس طاعون گاوي دارد واكسن طاعون گاوي را براي ان استفاده ميكنند
اين واكسن براي پيشگيري از بيماري طاعون نشخواركنندگان كوچك به ميزان يك ميليليتر بصورت زير جلدي در گوسفند و بز مصرف ميگردد دام را بمدت يكسال ايمن ميكند .
در حيوانات بالاي 6ماه يك تزريق ودر حيوانات زير 6ماه دوتزريق با سه تا شش ماه فاصله بطوريكه تزريق دوم در سن بيش از شش ماه باشد . صد سي سي حلال براي صد دوز واكسن لازم است در ابتدا 5 سي سي حلال را از بطري محتوي 100 سي سي حلال گرفته ودر فلاكن محتوي صد دوز واكسن وارد ميكنند سپس انرا بخوبي تكان داده و شيرابه يكنواخت تشكيل شده را از فلاكن خارج وداخل بطري حلال ميكنند و بخوبي تكان ميدهند واكسن اماده شده بايد در كمترين زمان ممكن حداكثر دوساعت در دامهاي بالغ عكس العمل متعاقب مايه كوبي وجود ندارد در دامهاي زير 6 ماه يك حالت تب ناپايدار transient pyrexia ممكن است ديده شود ابستني يم مورد احتياط براي واكسيناسيون با اين واكسن نيست واكسن را در حرارت 2تا 8 درجه سانتيگراد دور از نور ميتوان نگهداري كرد بمدت حداكثر 24 ساعت ميتوان واكسن را در حرارت 20 درجه سانتيگراد نگهداري كرد
فال حافظ امروز
ای قصه بهشت ز کويت حکايتی
شرح جمال حور ز رويت روايتی
انفاس عيسی از لب لعلت لطيفهای
آب خضر ز نوش لبانت کنايتی
هر پاره از دل من و از غصه قصهای
هر سطری از خصال تو و از رحمت آيتی
کی عطرسای مجلس روحانيان شدی
گل را اگر نه بوی تو کردی رعايتی
در آرزوی خاک در يار سوختيم
ياد آور ای صبا که نکردی حمايتی
ای دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت
صد مايه داشتی و نکردی کفايتی
بوی دل کباب من آفاق را گرفت
اين آتش درون بکند هم سرايتی
در آتش ار خيال رخش دست میدهد
ساقی بيا که نيست ز دوزخ شکايتی
دانی مراد حافظ از اين درد و غصه چيست
از تو کرشمهای و ز خسرو عنايتی
شرح جمال حور ز رويت روايتی
انفاس عيسی از لب لعلت لطيفهای
آب خضر ز نوش لبانت کنايتی
هر پاره از دل من و از غصه قصهای
هر سطری از خصال تو و از رحمت آيتی
کی عطرسای مجلس روحانيان شدی
گل را اگر نه بوی تو کردی رعايتی
در آرزوی خاک در يار سوختيم
ياد آور ای صبا که نکردی حمايتی
ای دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت
صد مايه داشتی و نکردی کفايتی
بوی دل کباب من آفاق را گرفت
اين آتش درون بکند هم سرايتی
در آتش ار خيال رخش دست میدهد
ساقی بيا که نيست ز دوزخ شکايتی
دانی مراد حافظ از اين درد و غصه چيست
از تو کرشمهای و ز خسرو عنايتی
شنبه، شهریور ۲۱، ۱۳۸۸
سروش
سروش
سروش در ديوان شمس
روسايه سروش شو پيش وپس او مي دو
گرچه چو درخت نو از بن بكند مارا
گلستان ميشود عالم چو سروش ميكند سيران
قيامت ميشود ظاهر چو در اظهار مي ايد
پيش سروش چون خرامد خاك پاش
چون گلشن عنبر فشاند باد باش
سروش در ديوان شمس
روسايه سروش شو پيش وپس او مي دو
گرچه چو درخت نو از بن بكند مارا
گلستان ميشود عالم چو سروش ميكند سيران
قيامت ميشود ظاهر چو در اظهار مي ايد
پيش سروش چون خرامد خاك پاش
چون گلشن عنبر فشاند باد باش
علوم ازمايشگاهي دامپزشكي 1375
علوم ازمايشگاهي دامپزشكي 1375
101-كدام گزينه زير در مورد بافر(تامپون) غلط است؟
1) براي تنظيم PH از آن استفاده مي شود 2) در محدود pka اسيد داراي بيشترين ظرفيت بافري است.
3) مخلوطي است از اسيد ضعيف و نمك آن 4) مخلوطي است از اسيد قوي و نمك آن
گزينه 2 درست مي باشد. محلول هاي تامپون معمولاً از يك اسيد ضعيف و نمك آن، يك اسيد ضعيف با يك بازقوي و يا از يك باز ضعيف و نمك آن باز با يك اسيد قوي تشكيل شده اند ص 110 بيوشيمي عمومي دكتر پرويز شهبازي.
102-كداميك از قندهاي زير مونوساكاريد است و در گليكوژن يافت مي شود؟
1)گالاكتوز 2) گلوگز 3) سوكروز 4) فروكتوز
گزينه 2 درست مي باشد. گليكوژن پلي مر بزرگي از گلوگز بوده كه به مقدار زياد و متغير در كبد يافت مي شود. مولكول گيلكوژن از زنجيرهاي گلوگز كه بوسيله پيوند يك و چهار به يكديگر متصل شده اند. تشكيل شده است. ص 105 بيوشيمي در پزشكي و بيولژي دكتر پرويز شهبازي.
103- قسمت عمده ليپيدهاي بدن موجودات زنده تري گليسريدها هستند كه عبارتند از:
1) اسيد فسفريك + اسيد چرب + اسفينگوسين 2) گليسرول + اسيد چرب + اسيد فسفريك
3) يك مولكول گليسرول و سه مولكول اسيد چرب 4) يك مولكول كلسترول و سه مولكول اسيد چرب
گزينه 3 درست مي باشد. نسبت به تعداد اسيد چرب استخلاف شده با عوامل الكلي گليسرول، ليپيد ممكن است بصورت منوگليسريد، دي گليسريد و تري گليسريد باشد. ص 129 بيوشيمي در پزشكي و بيولوژي دكتر شهبازي. بيشتر چربي هاي ياخته اي حيواني و نباتي از تري گليسريدها يا چربي هاي خنثي تشكيل شده يعني سه عامل الكلي گليسرول بوسبله سه اسيد چرب استريفيه شده است.
104- نقش اساسي در شكل گيري غشاء سلولي(ممبران) در موجودات زنده به عهده كدام مولكولهاي زير است؟
1) پروستاگلاندين ها 2) تري گليسريدها 3) فسفوليپيدها 4) كلسترول
گزينه 3 درست مي باشد فسفاتيدها از چربيهاي مهم بوده كه در كبد و مغز يافت مي شوند و همچنين در ساختمان غشاء سلولي نقش مهمي به عهده دارند ص131 بيوشيمي در پزشكي و بيولوژي دكتر شهبازي.
105-كداميك از اسيدهاي آمينه زير در ساختمان پروتئين ها ايجاد باند دي سولفيد مي كند؟
1) سيستئين 2) فنل آلانين 3)گليسين 4)لايسين
گزينه 1 درست مي باشد. سيسئين نقش مهمي در ساختمان فضايي پروتئين ها به عهده دارد. زيرا عامل تيول(SH ) دو مولكول سيستئين در يك زنجير پلي پپتيدي و يا دو مولكول سيستئين بين دو زنجير پلي پپتيدي با از دست دادن هيدروژن پيوند كووالان مي سازند. ص188 بيوشيمي عمومي دكتر شهبازي.
101-كدام گزينه زير در مورد بافر(تامپون) غلط است؟
1) براي تنظيم PH از آن استفاده مي شود 2) در محدود pka اسيد داراي بيشترين ظرفيت بافري است.
3) مخلوطي است از اسيد ضعيف و نمك آن 4) مخلوطي است از اسيد قوي و نمك آن
گزينه 2 درست مي باشد. محلول هاي تامپون معمولاً از يك اسيد ضعيف و نمك آن، يك اسيد ضعيف با يك بازقوي و يا از يك باز ضعيف و نمك آن باز با يك اسيد قوي تشكيل شده اند ص 110 بيوشيمي عمومي دكتر پرويز شهبازي.
102-كداميك از قندهاي زير مونوساكاريد است و در گليكوژن يافت مي شود؟
1)گالاكتوز 2) گلوگز 3) سوكروز 4) فروكتوز
گزينه 2 درست مي باشد. گليكوژن پلي مر بزرگي از گلوگز بوده كه به مقدار زياد و متغير در كبد يافت مي شود. مولكول گيلكوژن از زنجيرهاي گلوگز كه بوسيله پيوند يك و چهار به يكديگر متصل شده اند. تشكيل شده است. ص 105 بيوشيمي در پزشكي و بيولژي دكتر پرويز شهبازي.
103- قسمت عمده ليپيدهاي بدن موجودات زنده تري گليسريدها هستند كه عبارتند از:
1) اسيد فسفريك + اسيد چرب + اسفينگوسين 2) گليسرول + اسيد چرب + اسيد فسفريك
3) يك مولكول گليسرول و سه مولكول اسيد چرب 4) يك مولكول كلسترول و سه مولكول اسيد چرب
گزينه 3 درست مي باشد. نسبت به تعداد اسيد چرب استخلاف شده با عوامل الكلي گليسرول، ليپيد ممكن است بصورت منوگليسريد، دي گليسريد و تري گليسريد باشد. ص 129 بيوشيمي در پزشكي و بيولوژي دكتر شهبازي. بيشتر چربي هاي ياخته اي حيواني و نباتي از تري گليسريدها يا چربي هاي خنثي تشكيل شده يعني سه عامل الكلي گليسرول بوسبله سه اسيد چرب استريفيه شده است.
104- نقش اساسي در شكل گيري غشاء سلولي(ممبران) در موجودات زنده به عهده كدام مولكولهاي زير است؟
1) پروستاگلاندين ها 2) تري گليسريدها 3) فسفوليپيدها 4) كلسترول
گزينه 3 درست مي باشد فسفاتيدها از چربيهاي مهم بوده كه در كبد و مغز يافت مي شوند و همچنين در ساختمان غشاء سلولي نقش مهمي به عهده دارند ص131 بيوشيمي در پزشكي و بيولوژي دكتر شهبازي.
105-كداميك از اسيدهاي آمينه زير در ساختمان پروتئين ها ايجاد باند دي سولفيد مي كند؟
1) سيستئين 2) فنل آلانين 3)گليسين 4)لايسين
گزينه 1 درست مي باشد. سيسئين نقش مهمي در ساختمان فضايي پروتئين ها به عهده دارد. زيرا عامل تيول(SH ) دو مولكول سيستئين در يك زنجير پلي پپتيدي و يا دو مولكول سيستئين بين دو زنجير پلي پپتيدي با از دست دادن هيدروژن پيوند كووالان مي سازند. ص188 بيوشيمي عمومي دكتر شهبازي.
واكسن ابله بزي
واکسن ابله بزی
ترکیب = این واکسن محتوی ویروس آبله بزی سویه گرگان کشت داده شده در محیط کشت سلولی ( کلیه بره ) است . این واکسن که در شیشه های 10 سی سی به مقدار 200 دوز و با سرشیشه الومینیومی به رنگ قرمز ارائه میگردد مصونیتی حداقل یکسال در دام بوجود می اورد .ولی هنگام اشاعه بیماری تجدید مایه کوبی توصیه میگردد. تزریق واکسن ابله بزی به بزهای حساس و ابستن هیچگونه خطری ایجاد نمیکند و در گله های الوده از شدت بیماری میکاهد . در گله های الوده تا دو هفته از مرگ و میر دامها جلوگیری نمیکند .
موارد مصرف = جهت ایمن سازی فعال علیه بیماری ابله بزی در نژادهای بومی ایران
دز و نحوه مصرف = واکسن لیوفیلیزه را در 100 سی سی حلال خنک حل کنید بطری را به خوبی تکان داده و 5/. سی سی از ان را از راه زیر جلدی در ناحیه سینه قسمت خلفی زیر بغل تزریق کنید .
موارد منع مصرف = حیوانات ابستن نباید در اخرین ماه ابستنی واکسن زده شوند تا در اثر فشار و یا عوامل فیزیکی دیگر از سقط جنین های ناخواسته جلوگیری گردد. توصیه میشود واکسن در نژادهای غیر بومی ایران مورد استفاده قرار نگیرد .
چون ویروس ابله بزی در گوسفند هم تولید مقاومت میکند پس واکسن آبله بزی را می توان به گوسفند زد . ولی واکسن آبله گوسفندی را نمیتوان به بز زد .
ترکیب = این واکسن محتوی ویروس آبله بزی سویه گرگان کشت داده شده در محیط کشت سلولی ( کلیه بره ) است . این واکسن که در شیشه های 10 سی سی به مقدار 200 دوز و با سرشیشه الومینیومی به رنگ قرمز ارائه میگردد مصونیتی حداقل یکسال در دام بوجود می اورد .ولی هنگام اشاعه بیماری تجدید مایه کوبی توصیه میگردد. تزریق واکسن ابله بزی به بزهای حساس و ابستن هیچگونه خطری ایجاد نمیکند و در گله های الوده از شدت بیماری میکاهد . در گله های الوده تا دو هفته از مرگ و میر دامها جلوگیری نمیکند .
موارد مصرف = جهت ایمن سازی فعال علیه بیماری ابله بزی در نژادهای بومی ایران
دز و نحوه مصرف = واکسن لیوفیلیزه را در 100 سی سی حلال خنک حل کنید بطری را به خوبی تکان داده و 5/. سی سی از ان را از راه زیر جلدی در ناحیه سینه قسمت خلفی زیر بغل تزریق کنید .
موارد منع مصرف = حیوانات ابستن نباید در اخرین ماه ابستنی واکسن زده شوند تا در اثر فشار و یا عوامل فیزیکی دیگر از سقط جنین های ناخواسته جلوگیری گردد. توصیه میشود واکسن در نژادهای غیر بومی ایران مورد استفاده قرار نگیرد .
چون ویروس ابله بزی در گوسفند هم تولید مقاومت میکند پس واکسن آبله بزی را می توان به گوسفند زد . ولی واکسن آبله گوسفندی را نمیتوان به بز زد .
پنجشنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۸
غزل حافظ شيرازي
صوفی بيا که آينه صافيست جام را
تا بنگری صفای می لعل فام را
راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاين حال نيست زاهد عالی مقام را
عنقا شکار کس نشود دام بازچين
کان جا هميشه باد به دست است دام را
در بزم دور يک دو قدح درکش و برو
يعنی طمع مدار وصال دوام را
ای دل شباب رفت و نچيدی گلی ز عيش
پيرانه سر مکن هنری ننگ و نام را
در عيش نقد کوش که چون آبخور نماند
آدم بهشت روضه دارالسلام را
ما را بر آستان تو بس حق خدمت است
ای خواجه بازبين به ترحم غلام را
حافظ مريد جام می است ای صبا برو
وز بنده بندگی برسان شيخ جام را
تا بنگری صفای می لعل فام را
راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاين حال نيست زاهد عالی مقام را
عنقا شکار کس نشود دام بازچين
کان جا هميشه باد به دست است دام را
در بزم دور يک دو قدح درکش و برو
يعنی طمع مدار وصال دوام را
ای دل شباب رفت و نچيدی گلی ز عيش
پيرانه سر مکن هنری ننگ و نام را
در عيش نقد کوش که چون آبخور نماند
آدم بهشت روضه دارالسلام را
ما را بر آستان تو بس حق خدمت است
ای خواجه بازبين به ترحم غلام را
حافظ مريد جام می است ای صبا برو
وز بنده بندگی برسان شيخ جام را
حكايت پادشاه و عجم
حکايت
پادشاهی با غلامی عجمی در کشتی نشست و غلام ، ديگر دريا را نديده بود و محنت کشتی نيازموده ، گريه و زاری درنهاد و لرزه براندامش اوفتاد. چندانکه ملاطفت کردند آرام نمی گرفت و عيش ملک ازو منغص بود ، چاره ندانستند . حکيمی در آن کشتی بود ، ملک را گفت : اگر فرمان دهی من او را به طريقی خامش گردانم . گفت : غايت لطف و کرم باشد . بفرمود تا غلام به دريا انداختند . باری چند غوطه خورد ، مويش را گرفتند و پيش کشتی آوردند به دو دست در سکان کشتی آويخت. چون برآمد به گوشه ای بنشست و قرار يافت . ملک را عجب آمد. پرسيد: درين چه حکمت بود ؟ گفت : از اول محنت غرقه شدن ناچشيده بود و قدر سلامتی نمی دانست ، همچنين قدر عافيت کسی داند که به مصيبتی گرفتار آيد.
اى پسر سير ترا نان جوين خوش ننماند
معشوق منست آنكه به نزديك تو زشت است
حوران بهشتى را دوزخ بود اعراف
از دوزخيان پرس كه اعراف بهشت است
فرق است ميان آنكه يارش در بر
با آنكه دو چشم انتظارش بر در
پادشاهی با غلامی عجمی در کشتی نشست و غلام ، ديگر دريا را نديده بود و محنت کشتی نيازموده ، گريه و زاری درنهاد و لرزه براندامش اوفتاد. چندانکه ملاطفت کردند آرام نمی گرفت و عيش ملک ازو منغص بود ، چاره ندانستند . حکيمی در آن کشتی بود ، ملک را گفت : اگر فرمان دهی من او را به طريقی خامش گردانم . گفت : غايت لطف و کرم باشد . بفرمود تا غلام به دريا انداختند . باری چند غوطه خورد ، مويش را گرفتند و پيش کشتی آوردند به دو دست در سکان کشتی آويخت. چون برآمد به گوشه ای بنشست و قرار يافت . ملک را عجب آمد. پرسيد: درين چه حکمت بود ؟ گفت : از اول محنت غرقه شدن ناچشيده بود و قدر سلامتی نمی دانست ، همچنين قدر عافيت کسی داند که به مصيبتی گرفتار آيد.
اى پسر سير ترا نان جوين خوش ننماند
معشوق منست آنكه به نزديك تو زشت است
حوران بهشتى را دوزخ بود اعراف
از دوزخيان پرس كه اعراف بهشت است
فرق است ميان آنكه يارش در بر
با آنكه دو چشم انتظارش بر در
تزريقات در دامپزشكي قسمت نهم
تزریق صفاقی
INTRA PERIOTONIUM
تزریق دارو به داخل صفاق بیشتر در گوساله به منظور تزریق سرم بعمل می آید.
محل تزریق در طرف راست یا چپ خط میانی شکم در فاصله 2 تا 3 سانتیمتری جلو ناف می باشد . زیرا در این ناحیه روده ها در عمق بیشتری قرار داشته و به مثانه هم کمتر آسیب میرسد .
برای تزریق صفاقی باید جدار شکم را بالا گرفته و سوزن را با دست دیگر به ملایمت در امتداد عمود بر جدار شکم فروکرد . بطوریکه از دیواره بطنی عبور کرده و وارد حفره صفاقی گردد. اگر پس از ورود سوزن به محوطه بطنی از انتهای ازاد آن گاز و یا مایع کثیف و بدبو خارج شد دلیل نفوذ سوزن به روده ها است
INTRA PERIOTONIUM
تزریق دارو به داخل صفاق بیشتر در گوساله به منظور تزریق سرم بعمل می آید.
محل تزریق در طرف راست یا چپ خط میانی شکم در فاصله 2 تا 3 سانتیمتری جلو ناف می باشد . زیرا در این ناحیه روده ها در عمق بیشتری قرار داشته و به مثانه هم کمتر آسیب میرسد .
برای تزریق صفاقی باید جدار شکم را بالا گرفته و سوزن را با دست دیگر به ملایمت در امتداد عمود بر جدار شکم فروکرد . بطوریکه از دیواره بطنی عبور کرده و وارد حفره صفاقی گردد. اگر پس از ورود سوزن به محوطه بطنی از انتهای ازاد آن گاز و یا مایع کثیف و بدبو خارج شد دلیل نفوذ سوزن به روده ها است
چهارشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۸
تربيت از گلستان سعدي
حکايت
طايفه ی دزدان عرب بر سر کوهی نشسته بودند و منفذ کاروان بسته و رعيت بلدان از مکايد ايشان مرعوب و لشکر سلطان مغلوب . بحکم آنکه ملاذی منيع از قله ی کوهی گرفته بودند و ملجاء و ماوای خود ساخته . مدبران ممالک آن طرف در دفع مضرات ايشان مشاورت همی کردند که اگر اين طايفه هم برين نسق روزگاری مداومت نمايند مقاومت ممتنع گردد.
درختى كه اكنون گرفته است پاى
به نيروى مردى برآيد ز جاى
و گر همچنان روزگارى هلى
به گردونش از بيخ بر نگسلى
سر چشمه شايد گرفتن به بيل
چو پر شد نشايد گذشتن به پيل
سخن بر اين مقرر شد که يکی به تجسس ايشان برگماشتند و فرصت نگاه داشتند تا وقتی که بر سر قومی رانده بودند و مقام خالی مانده ، تنی چند مردان واقعه ديده ی جنگ ازموده را بفرستادند تا در شعب جبل پنهان شدند . شبانگاهی که دزدان باز آمدند سفر کرده و غارت آورده سلاح از تن بگشادند و رخت و غنيمت بنهادند ، نخستين دشمنی که بر سر ايشان تاختن آوردد خواب بود . چندانکه پاسی از شب درگذشت ،
قرص خورشيد در سياهى شد
يونس اندر دهان ماهى شد
دلاورمردان از کمين بدر جستند و دست يکان بر کتف بستند و بامدادان به درگاه ملک حاضر آوردند . همه را به کشتن اشارت فرمود . اتفاقا در آن ميان جوانی بود ميوه ی عنفوان شبابش نورسيده و سبزه ی گلستان عذارش نودميده . يکی از وزرا پای تخت ملک را بوسه داد و روی شفاعت بر زمين نهاد و گفت : اين پسر هنوز از باغ زندگانی برنخورده و از ريعان جوانی تمتع نيافته . توقع به کرم و اخلاق خداونديست که به بخشيدن خون او بربنده منت نهد .. ملک روی از اين سخن درهم کشيد و موافق رای بلندش نيامد و گفت :
پرتو نيكان نگيرد هر كه بنيادش بد است
تربيت نااهل را چون گردكان برگنبد است
بهتر اين است كه نسل اين دزدان قطع و ريشه كن شود و همه آنها را نابود كردند، چرا كه شعله آتش را فرو نشاندن ولى پاره آتش رخشنده را نگه داشتن و مار افعى را كشتن و بچه او را نگه داشتن از خرد به دور است و هرگز خردمندان چنين نمى كنند:
ابر اگر آب زندگى بارد
هرگز از شاخ بيد بر نخورى
با فرومايه روزگار مبر
كز نى بوريا شكر نخورى
وزير، سخن شاه را طوعا و کرها پسنديد و بر حسن رای ملک آفرين گفت و عرض كرد: راى شاه دام ملکه عين حقيقت است ، چرا كه همنشينى با آن دزدان ، روح و روان اين جوان را دگرگون كرده و همانند آنها نموده است . ولى ، ولى اميد آن را دارم كه اگر او مدتى با نيكان همنشين گردد، تحت تاءثير تربيت ايشان قرار مى گيرد و داراى خوى خردمندان شود، زيرا او هنوز نوجوان است و روح ظلم و تجاوز در نهاد او ريشه ندوانده است و در حديث هم آمده :
كل مولود يولد على الفطرة فابواه يهودانه او ينصرانه او يمجسانه .
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب كهف روزى چند
پى نيكان گرفت و مردم شد
گروهى از درباريان نيز سخن وزير را تاءكيد كردند و در مورد آن جوان شفاعت نمودند. ناچار شاه آن جوان را آزاد كرد و گفت : بخشيدم اگر چه مصلحت نديدم .
دانى كه چه گفت زال با رستم گرد
دشمن نتوان حقير و بيچاره شمرد
ديديم بسى ، كه آب سرچشمه خرد
چون بيشتر آمد شتر و بار ببرد
فی الجمله پسر را بناز و نعمت براوردند و استادان به تربيت همگان پسنديده آمد . باری وزير از شمايل او در حضرات ملک شمه ای می گفت که تربيت عاقلان در او اثر کرده است و جهل قديم از جبلت او بدر برده . ملک را تبسم آمد و گفت :
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
گرچه با آدمى بزرگ شود
سالی دو برين برآمد. طايفه ی اوباش محلت بدو پيوستند و عقد موافقت بستند تا به وقت فرصت وزيبر و هر دو پسرش را بکشت و نعمت بی قياس برداشت و در مغازه ی دزدان بجای پدر نشست و عاصی شد. ملک دست تحير به دندان گزيدن گرفت و گفت :
شمشير نيك از آهن بد چون كند كسى ؟
ناكس به تربيت نشود اى حكيم كس
باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست
در باغ لاله رويد و در شوره زار خس 44
زمين شوره سنبل بر نياورد
در او تخم و عمل ضايع مگردان
نكويى با بدان كردن چنان است
كه بد كردن بجاى نيكمردان
طايفه ی دزدان عرب بر سر کوهی نشسته بودند و منفذ کاروان بسته و رعيت بلدان از مکايد ايشان مرعوب و لشکر سلطان مغلوب . بحکم آنکه ملاذی منيع از قله ی کوهی گرفته بودند و ملجاء و ماوای خود ساخته . مدبران ممالک آن طرف در دفع مضرات ايشان مشاورت همی کردند که اگر اين طايفه هم برين نسق روزگاری مداومت نمايند مقاومت ممتنع گردد.
درختى كه اكنون گرفته است پاى
به نيروى مردى برآيد ز جاى
و گر همچنان روزگارى هلى
به گردونش از بيخ بر نگسلى
سر چشمه شايد گرفتن به بيل
چو پر شد نشايد گذشتن به پيل
سخن بر اين مقرر شد که يکی به تجسس ايشان برگماشتند و فرصت نگاه داشتند تا وقتی که بر سر قومی رانده بودند و مقام خالی مانده ، تنی چند مردان واقعه ديده ی جنگ ازموده را بفرستادند تا در شعب جبل پنهان شدند . شبانگاهی که دزدان باز آمدند سفر کرده و غارت آورده سلاح از تن بگشادند و رخت و غنيمت بنهادند ، نخستين دشمنی که بر سر ايشان تاختن آوردد خواب بود . چندانکه پاسی از شب درگذشت ،
قرص خورشيد در سياهى شد
يونس اندر دهان ماهى شد
دلاورمردان از کمين بدر جستند و دست يکان بر کتف بستند و بامدادان به درگاه ملک حاضر آوردند . همه را به کشتن اشارت فرمود . اتفاقا در آن ميان جوانی بود ميوه ی عنفوان شبابش نورسيده و سبزه ی گلستان عذارش نودميده . يکی از وزرا پای تخت ملک را بوسه داد و روی شفاعت بر زمين نهاد و گفت : اين پسر هنوز از باغ زندگانی برنخورده و از ريعان جوانی تمتع نيافته . توقع به کرم و اخلاق خداونديست که به بخشيدن خون او بربنده منت نهد .. ملک روی از اين سخن درهم کشيد و موافق رای بلندش نيامد و گفت :
پرتو نيكان نگيرد هر كه بنيادش بد است
تربيت نااهل را چون گردكان برگنبد است
بهتر اين است كه نسل اين دزدان قطع و ريشه كن شود و همه آنها را نابود كردند، چرا كه شعله آتش را فرو نشاندن ولى پاره آتش رخشنده را نگه داشتن و مار افعى را كشتن و بچه او را نگه داشتن از خرد به دور است و هرگز خردمندان چنين نمى كنند:
ابر اگر آب زندگى بارد
هرگز از شاخ بيد بر نخورى
با فرومايه روزگار مبر
كز نى بوريا شكر نخورى
وزير، سخن شاه را طوعا و کرها پسنديد و بر حسن رای ملک آفرين گفت و عرض كرد: راى شاه دام ملکه عين حقيقت است ، چرا كه همنشينى با آن دزدان ، روح و روان اين جوان را دگرگون كرده و همانند آنها نموده است . ولى ، ولى اميد آن را دارم كه اگر او مدتى با نيكان همنشين گردد، تحت تاءثير تربيت ايشان قرار مى گيرد و داراى خوى خردمندان شود، زيرا او هنوز نوجوان است و روح ظلم و تجاوز در نهاد او ريشه ندوانده است و در حديث هم آمده :
كل مولود يولد على الفطرة فابواه يهودانه او ينصرانه او يمجسانه .
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب كهف روزى چند
پى نيكان گرفت و مردم شد
گروهى از درباريان نيز سخن وزير را تاءكيد كردند و در مورد آن جوان شفاعت نمودند. ناچار شاه آن جوان را آزاد كرد و گفت : بخشيدم اگر چه مصلحت نديدم .
دانى كه چه گفت زال با رستم گرد
دشمن نتوان حقير و بيچاره شمرد
ديديم بسى ، كه آب سرچشمه خرد
چون بيشتر آمد شتر و بار ببرد
فی الجمله پسر را بناز و نعمت براوردند و استادان به تربيت همگان پسنديده آمد . باری وزير از شمايل او در حضرات ملک شمه ای می گفت که تربيت عاقلان در او اثر کرده است و جهل قديم از جبلت او بدر برده . ملک را تبسم آمد و گفت :
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
گرچه با آدمى بزرگ شود
سالی دو برين برآمد. طايفه ی اوباش محلت بدو پيوستند و عقد موافقت بستند تا به وقت فرصت وزيبر و هر دو پسرش را بکشت و نعمت بی قياس برداشت و در مغازه ی دزدان بجای پدر نشست و عاصی شد. ملک دست تحير به دندان گزيدن گرفت و گفت :
شمشير نيك از آهن بد چون كند كسى ؟
ناكس به تربيت نشود اى حكيم كس
باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست
در باغ لاله رويد و در شوره زار خس 44
زمين شوره سنبل بر نياورد
در او تخم و عمل ضايع مگردان
نكويى با بدان كردن چنان است
كه بد كردن بجاى نيكمردان
غزل حافظ شيرين سخن
به ملازمان سلطان که رساند اين دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
ز رقيب ديوسيرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را
مژه سياهت ار کرد به خون ما اشارت
ز فريب او بينديش و غلط مکن نگارا
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از اين چه سود داری که نمیکنی مدارا
همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهی
به پيام آشنايان بنوازد آشنا را
چه قيامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رويت بنما عذار ما را
به خدا که جرعهای ده تو به حافظ سحرخيز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
ز رقيب ديوسيرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را
مژه سياهت ار کرد به خون ما اشارت
ز فريب او بينديش و غلط مکن نگارا
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از اين چه سود داری که نمیکنی مدارا
همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهی
به پيام آشنايان بنوازد آشنا را
چه قيامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رويت بنما عذار ما را
به خدا که جرعهای ده تو به حافظ سحرخيز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را
تزريقات در دامپزشكي قسمت هشتم
تزریق داخل پستانی
ترکیب دارویی از طریق سرپستان و معمولا پس از تخلیه کامل کارتیه مورد نظر تزریق می گردد.
ابتدا نوک سرپستان کاملا تمیز و ضدعفونی می گردد تا از ورود باکتری ها همراه با ماده دارویی جلوگیری شود .
پمادها و ترکیبات روغنی ویژه مصرف داخل پستانی معمولا در داخل لوله های مخصوص یا سرنگ های پلاستیکی یک بار مصرف قرار داده می شوند که دارای نوک مناسبی نیز جهت ورود به سر پستان هستند .
معمولا وارد کردن نوک لوله به داخل سرپستان در صورتی که ان را بین دوانگشت نگه دارند اسان است . اگرچه ممکن است گاو با لگد زدن واکنش نشان دهد .
توصیه می شود که فقط با گرفتن یا پیچاندن چین تهیگاه دام را مقید کرد . بعد از خروج نوک لوله از داخل سرپستان مقدار کمی از دارو را نیز برروی نوک سرپستان می مالند . بعد از تجویز دارو پستان از طرف مخزن سرپستان به طرف بافت غده ای پستان ماساژ داده می شود .
ترکیب دارویی از طریق سرپستان و معمولا پس از تخلیه کامل کارتیه مورد نظر تزریق می گردد.
ابتدا نوک سرپستان کاملا تمیز و ضدعفونی می گردد تا از ورود باکتری ها همراه با ماده دارویی جلوگیری شود .
پمادها و ترکیبات روغنی ویژه مصرف داخل پستانی معمولا در داخل لوله های مخصوص یا سرنگ های پلاستیکی یک بار مصرف قرار داده می شوند که دارای نوک مناسبی نیز جهت ورود به سر پستان هستند .
معمولا وارد کردن نوک لوله به داخل سرپستان در صورتی که ان را بین دوانگشت نگه دارند اسان است . اگرچه ممکن است گاو با لگد زدن واکنش نشان دهد .
توصیه می شود که فقط با گرفتن یا پیچاندن چین تهیگاه دام را مقید کرد . بعد از خروج نوک لوله از داخل سرپستان مقدار کمی از دارو را نیز برروی نوک سرپستان می مالند . بعد از تجویز دارو پستان از طرف مخزن سرپستان به طرف بافت غده ای پستان ماساژ داده می شود .
سهشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۸
حكايت از گلستان سعدي عليه الرحمه
حکايت
در يكى از جنگها، عده اى را اسير كردند و نزد شاه آوردند. شاه فرمان داد تا يكى از اسيران را اعدام كنند. اسير كه از زندگى نااميد شده بود، خشمگين شد و شاه را مورد سرزنش و دشنام خود قرار داد كه گفته اند: هر كه دست از جان بشويد، هر چه در دل دارد بگويد.
وقت ضرورت چو نماند گريز
دست بگيرد سر شمشير تيز
ملک پرسيد: اين اسير چه مى گويد؟
يكى از وزيران نيک محضر گفت : ای خداوند همی گويد:
والكاظمين الغيظ و العافين عن الناس
ملک را رحمت آمد و از سر خون او درگذشت.وزير ديگر که ضد او بود گفت : ابنای جنس مارا نشايد در حضرت پادشاهان جز راستی سخن گفتن.اين ملک را دشنام داد و ناسزا گفت . ملک روی ازين سخن درهم آمد و گفت : آن دروغ پسنديده تر آمد مرا زين راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود و بنای اين بر خبثی . چنانكه خردمندان گفته اند: دروغ مصلحت آميز به ز راست فتنه انگيز
هر كه شاه آن كند كه او گويد
حيف باشد كه جز نكو گويد
و بر پيشانى ايوان كاخ فريدون شاه ، نبشته بود:
جهان اى برادر نماند به كس
دل اندر جهان آفرين بند و بس
مكن تكيه بر ملك دنيا و پشت
كه بسيار كس چون تو پرورد و كشت
چو آهنگ رفتن كند جان پاك
چه بر تخت مردن چه بر روى خاك
در يكى از جنگها، عده اى را اسير كردند و نزد شاه آوردند. شاه فرمان داد تا يكى از اسيران را اعدام كنند. اسير كه از زندگى نااميد شده بود، خشمگين شد و شاه را مورد سرزنش و دشنام خود قرار داد كه گفته اند: هر كه دست از جان بشويد، هر چه در دل دارد بگويد.
وقت ضرورت چو نماند گريز
دست بگيرد سر شمشير تيز
ملک پرسيد: اين اسير چه مى گويد؟
يكى از وزيران نيک محضر گفت : ای خداوند همی گويد:
والكاظمين الغيظ و العافين عن الناس
ملک را رحمت آمد و از سر خون او درگذشت.وزير ديگر که ضد او بود گفت : ابنای جنس مارا نشايد در حضرت پادشاهان جز راستی سخن گفتن.اين ملک را دشنام داد و ناسزا گفت . ملک روی ازين سخن درهم آمد و گفت : آن دروغ پسنديده تر آمد مرا زين راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود و بنای اين بر خبثی . چنانكه خردمندان گفته اند: دروغ مصلحت آميز به ز راست فتنه انگيز
هر كه شاه آن كند كه او گويد
حيف باشد كه جز نكو گويد
و بر پيشانى ايوان كاخ فريدون شاه ، نبشته بود:
جهان اى برادر نماند به كس
دل اندر جهان آفرين بند و بس
مكن تكيه بر ملك دنيا و پشت
كه بسيار كس چون تو پرورد و كشت
چو آهنگ رفتن كند جان پاك
چه بر تخت مردن چه بر روى خاك
تزريقات در دامپزشكي - وريدي
تزریق داخل رگی
داروهای روغنی و یا داروهایی که حالت سوسپانسیونی دارند نباید از راه وریدی تزریق گردد . از راه وریدی بیشتر در مواردی که مایعات کاملا پرحجم و بدفعات زیاد وارد بدن گردد مثلا تزریق سرم قندی یا نمکی بیشتر از این راه تزریق می گردد .
در مواردی توصیه می شود که دارو از راه داخل رگی تزریق شود مثلا در دامپزشکی تزریق ترکیبات کلسیم دار از راه عضلانی ممنوع است چون یون کلسیم برای عضلات تخریش کننده و باعث نکروز عضلانی می گردد . لذا ترکیبات کلسیم بسته به مورد از راه زیر جلدی یا وریدی تزریق می گردد.
هنگام تزریق وریدی بهتر است جهت سوزن در جهت جریان خون باشد . در تزریق داخل رگی از سوزن 14 – 16 و گاهی 18 بسته به نوع دام – سن و سرعت تزریق استفاده می شود .
ابتدا سوزن را ضدعفونی می کنیم بعد با انگشتان دست چپ بر روی ورید در محل ناودان وداجی کمی پایین تر از ناحیه تزریق فشار وارد می اوریم پس از متورم شدن مسیر رگ سوزن را روی برجستگی حاصله از رگ گذاشته و به آرامی وارد پوست و سپس ورید نمود.
پس از داخل شدن سوزن در ورید و خروج مقداری خون از انتهای ان سرنگ را به سوزن وصل نموده و مایع را به ارامی تزریق نمود .
برای اطمینان از اینکه سوزن داخل ورید قرار گرفته و از ان خارج نشده است.
بهتر است ضمن تزریق پیستون را اندکی به عقب کشید تا اگر سوزن در رگ باشد مقداری خون وارد سرنگ گردد.
در مورد داروهایی که بوسیله لوله تزریق می شوند با پایین اوردن شیشه محتوی دارو از سطح ناحیه تزریق میتوان بدرستی تزریق پی برد .
که در این حالت اگر خون وارد لوله شد دلیل عدم خروج سوزن از ورید است . و یا میتوان محل اتصال لوله را با سوزن از هم جدا نمود و قطرات خون خارج شده از انتهای سوزن را مشاهده کرد .
بطورکلی مشاهده برامدگی در ناحیه تزریق تغییر سرعت دخول دارو در بدن – سفتی نسبی پیستون سرنگ میتوانند دلیل خروج سوزن از ورید و دخول دارو در بافت های مجاور ان باشد .
در تزریق وریدی سوزن هرچه تازه تر و تیزتر باشد عمل تزریق راحت تر انجام می گیرد .
داروهای روغنی و یا داروهایی که حالت سوسپانسیونی دارند نباید از راه وریدی تزریق گردد . از راه وریدی بیشتر در مواردی که مایعات کاملا پرحجم و بدفعات زیاد وارد بدن گردد مثلا تزریق سرم قندی یا نمکی بیشتر از این راه تزریق می گردد .
در مواردی توصیه می شود که دارو از راه داخل رگی تزریق شود مثلا در دامپزشکی تزریق ترکیبات کلسیم دار از راه عضلانی ممنوع است چون یون کلسیم برای عضلات تخریش کننده و باعث نکروز عضلانی می گردد . لذا ترکیبات کلسیم بسته به مورد از راه زیر جلدی یا وریدی تزریق می گردد.
هنگام تزریق وریدی بهتر است جهت سوزن در جهت جریان خون باشد . در تزریق داخل رگی از سوزن 14 – 16 و گاهی 18 بسته به نوع دام – سن و سرعت تزریق استفاده می شود .
ابتدا سوزن را ضدعفونی می کنیم بعد با انگشتان دست چپ بر روی ورید در محل ناودان وداجی کمی پایین تر از ناحیه تزریق فشار وارد می اوریم پس از متورم شدن مسیر رگ سوزن را روی برجستگی حاصله از رگ گذاشته و به آرامی وارد پوست و سپس ورید نمود.
پس از داخل شدن سوزن در ورید و خروج مقداری خون از انتهای ان سرنگ را به سوزن وصل نموده و مایع را به ارامی تزریق نمود .
برای اطمینان از اینکه سوزن داخل ورید قرار گرفته و از ان خارج نشده است.
بهتر است ضمن تزریق پیستون را اندکی به عقب کشید تا اگر سوزن در رگ باشد مقداری خون وارد سرنگ گردد.
در مورد داروهایی که بوسیله لوله تزریق می شوند با پایین اوردن شیشه محتوی دارو از سطح ناحیه تزریق میتوان بدرستی تزریق پی برد .
که در این حالت اگر خون وارد لوله شد دلیل عدم خروج سوزن از ورید است . و یا میتوان محل اتصال لوله را با سوزن از هم جدا نمود و قطرات خون خارج شده از انتهای سوزن را مشاهده کرد .
بطورکلی مشاهده برامدگی در ناحیه تزریق تغییر سرعت دخول دارو در بدن – سفتی نسبی پیستون سرنگ میتوانند دلیل خروج سوزن از ورید و دخول دارو در بافت های مجاور ان باشد .
در تزریق وریدی سوزن هرچه تازه تر و تیزتر باشد عمل تزریق راحت تر انجام می گیرد .
غزل حافظ
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بيابان تو دادهای ما را
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
تفقدی نکند طوطی شکرخا را
غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل
که پرسشی نکنی عندليب شيدا را
به خلق و لطف توان کرد صيد اهل نظر
به بند و دام نگيرند مرغ دانا را
ندانم از چه سبب رنگ آشنايی نيست
سهی قدان سيه چشم ماه سيما را
چو با حبيب نشينی و باده پيمايی
به ياد دار محبان بادپيما را
جز اين قدر نتوان گفت در جمال تو عيب
که وضع مهر و وفا نيست روی زيبا را
در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسيحا را
که سر به کوه و بيابان تو دادهای ما را
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
تفقدی نکند طوطی شکرخا را
غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل
که پرسشی نکنی عندليب شيدا را
به خلق و لطف توان کرد صيد اهل نظر
به بند و دام نگيرند مرغ دانا را
ندانم از چه سبب رنگ آشنايی نيست
سهی قدان سيه چشم ماه سيما را
چو با حبيب نشينی و باده پيمايی
به ياد دار محبان بادپيما را
جز اين قدر نتوان گفت در جمال تو عيب
که وضع مهر و وفا نيست روی زيبا را
در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسيحا را
دوشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۸
سهراب سپهري - صداي پاي اب به زبان كردي
دهنگي پيي ئاو
ئاو قوراو نه كه ين :
واويي ده چي له دووره دست
كوتري ئاو دخواته وه
يان له بيشه لانهكي دووردا
په ره سيليركه يك باله كاني ده شوا
يانژي له ئاوايي دا گوزه يك پر ده بيت
ئاو قوراو نه كه ين
ره نگه ئه م ئاوه پاكه برواته بن سييباريك
تا بيشواته وه خه مي دليك
ره نگه ده ستي درويشيك
نانيكي ره قي پي ته ر كات
ئافره تي كي جوان هاته كه نار چه م
ئاوه كه قوراو نه كه ين
روخساري جوان دوجار ده دره ه و شيته وه
چه ند شيرينه ئم ئاوه
چه ند زولاله ئم روباره
خه لكي ئو به ناره چه ند دل خوشن
كانيان ته قيوه مانگايان پر شير بيت
من گونده كه يانم نه ديوه
ئاو قوراو نه كه ين :
واويي ده چي له دووره دست
كوتري ئاو دخواته وه
يان له بيشه لانهكي دووردا
په ره سيليركه يك باله كاني ده شوا
يانژي له ئاوايي دا گوزه يك پر ده بيت
ئاو قوراو نه كه ين
ره نگه ئه م ئاوه پاكه برواته بن سييباريك
تا بيشواته وه خه مي دليك
ره نگه ده ستي درويشيك
نانيكي ره قي پي ته ر كات
ئافره تي كي جوان هاته كه نار چه م
ئاوه كه قوراو نه كه ين
روخساري جوان دوجار ده دره ه و شيته وه
چه ند شيرينه ئم ئاوه
چه ند زولاله ئم روباره
خه لكي ئو به ناره چه ند دل خوشن
كانيان ته قيوه مانگايان پر شير بيت
من گونده كه يانم نه ديوه
با سپاس از مترجم فرزانه
آدامس
جویدن ادامس
نکات منفی جويدن ادامس
1- استفاده از برخی خمیر دندان ها و برخی آدامسها بیش از خرابی دندانها موجب انتقال و حفظ باکتریهایی می شود که عفونت ایجاد شده با آن باکتریها در بدن در نهایت موجب ایجاد یا تشدید بیماریهای قلبی می شود.
2- جویدن برخی آدامسها موجب افت فشار خون مینیمم و افزایش ضربان قلب در بیماران قلبی می شود و احتمال خطر را در آنان افزایش می دهد.
3- گاهی جویدن آدامسهای شیرین شده با برخی شیرین کننده ها موجب بروز واکنشهای حساسیتی در برخی از افراد می شود. جویدن آدامس در بعضی از افراد حساس و زمینه دار موجب تحریک دستگاه گوارش می شود. همچنین، مطالعه ای نشان داد که احتمال سرطان زبان در کسانی که زیاد آدامسهای دارچینی جویده بودند بیشتر است.
4- مصرف آدامسهای حاوی کافئین (ماده تسکین دهنده موجود در قهوه) ممکن است حتی موجب بیخوابی آنان شود.
جویدن آدامس برای کسانی که قرار است بیهوشی قبل جراحی داشته باشند بسیار خطرناک است و گاهی سبب مسدود شدن ریه می شود. همچنین، جویدن آدامس قبل از جراحی گوارشی با افزایش ترشحات گوارشی احتمال خطر را افزایش می دهد.
نكات مثبت جويدن آدامس
1- جویدن آدامس بخش جلوی شبکه کورتکس مغزی را فعالتر می کند و موجب پردازش بهتر اطلاعات مغز انسان می شود.
2- جویدن آدامس به دفع مواد سمی گروهی از عضلات بدن کمک می کند.
3- جویدن آدامس در کاهش موارد بازگشت غذا از معده مؤثر است
4- جویدن آدامس در حین پیاده روی از بازگشت اسید معده به مری جلوگیری می کند.
5- جويدن آدامس احتمال خونریزی لثه و تشکیل پلاکهای دندانی را کاهش می دهد.
6- جویدن آدامس به کاهش پوسیدگی دندانها کمک می کند.
نکات منفی جويدن ادامس
1- استفاده از برخی خمیر دندان ها و برخی آدامسها بیش از خرابی دندانها موجب انتقال و حفظ باکتریهایی می شود که عفونت ایجاد شده با آن باکتریها در بدن در نهایت موجب ایجاد یا تشدید بیماریهای قلبی می شود.
2- جویدن برخی آدامسها موجب افت فشار خون مینیمم و افزایش ضربان قلب در بیماران قلبی می شود و احتمال خطر را در آنان افزایش می دهد.
3- گاهی جویدن آدامسهای شیرین شده با برخی شیرین کننده ها موجب بروز واکنشهای حساسیتی در برخی از افراد می شود. جویدن آدامس در بعضی از افراد حساس و زمینه دار موجب تحریک دستگاه گوارش می شود. همچنین، مطالعه ای نشان داد که احتمال سرطان زبان در کسانی که زیاد آدامسهای دارچینی جویده بودند بیشتر است.
4- مصرف آدامسهای حاوی کافئین (ماده تسکین دهنده موجود در قهوه) ممکن است حتی موجب بیخوابی آنان شود.
جویدن آدامس برای کسانی که قرار است بیهوشی قبل جراحی داشته باشند بسیار خطرناک است و گاهی سبب مسدود شدن ریه می شود. همچنین، جویدن آدامس قبل از جراحی گوارشی با افزایش ترشحات گوارشی احتمال خطر را افزایش می دهد.
نكات مثبت جويدن آدامس
1- جویدن آدامس بخش جلوی شبکه کورتکس مغزی را فعالتر می کند و موجب پردازش بهتر اطلاعات مغز انسان می شود.
2- جویدن آدامس به دفع مواد سمی گروهی از عضلات بدن کمک می کند.
3- جویدن آدامس در کاهش موارد بازگشت غذا از معده مؤثر است
4- جویدن آدامس در حین پیاده روی از بازگشت اسید معده به مری جلوگیری می کند.
5- جويدن آدامس احتمال خونریزی لثه و تشکیل پلاکهای دندانی را کاهش می دهد.
6- جویدن آدامس به کاهش پوسیدگی دندانها کمک می کند.
مطالب بالا به موضوعات وبلاگ بنده ربطي نداشت ولي جالب بود .
تزريقات قسمت ششم
تزریق صفاقی
INTRA PERIOTONIUM
تزریق دارو به داخل صفاق بیشتر در گوساله به منظور تزریق سرم بعمل می آید.
محل تزریق در طرف راست یا چپ خط میانی شکم در فاصله 2 تا 3 سانتیمتری جلو ناف می باشد . زیرا در این ناحیه روده ها در عمق بیشتری قرار داشته و به مثانه هم کمتر آسیب میرسد .
برای تزریق صفاقی باید جدار شکم را بالا گرفته و سوزن را با دست دیگر به ملایمت در امتداد عمود بر جدار شکم فروکرد .
بطوریکه از دیواره بطنی عبور کرده و وارد حفره صفاقی گردد. اگر پس از ورود سوزن به محوطه بطنی از انتهای ازاد آن گاز و یا مایع کثیف و بدبو خارج شد دلیل نفوذ سوزن به روده ها است
INTRA PERIOTONIUM
تزریق دارو به داخل صفاق بیشتر در گوساله به منظور تزریق سرم بعمل می آید.
محل تزریق در طرف راست یا چپ خط میانی شکم در فاصله 2 تا 3 سانتیمتری جلو ناف می باشد . زیرا در این ناحیه روده ها در عمق بیشتری قرار داشته و به مثانه هم کمتر آسیب میرسد .
برای تزریق صفاقی باید جدار شکم را بالا گرفته و سوزن را با دست دیگر به ملایمت در امتداد عمود بر جدار شکم فروکرد .
بطوریکه از دیواره بطنی عبور کرده و وارد حفره صفاقی گردد. اگر پس از ورود سوزن به محوطه بطنی از انتهای ازاد آن گاز و یا مایع کثیف و بدبو خارج شد دلیل نفوذ سوزن به روده ها است
یکشنبه، شهریور ۱۵، ۱۳۸۸
تزريقات قسمت پنجم
تزریق داخل رگی
داروهای روغنی و یا داروهایی که حالت سوسپانسیونی دارند نباید از راه وریدی تزریق گردد . از راه وریدی بیشتر در مواردی که مایعات کاملا پرحجم و بدفعات زیاد وارد بدن گردد مثلا تزریق سرم قندی یا نمکی بیشتر از این راه تزریق می گردد .
در مواردی توصیه می شود که دارو از راه داخل رگی تزریق شود مثلا در دامپزشکی تزریق ترکیبات کلسیم دار از راه عضلانی ممنوع است چون یون کلسیم برای عضلات تخریش کننده و باعث نکروز عضلانی می گردد . لذا ترکیبات کلسیم بسته به مورد از راه زیر جلدی یا وریدی تزریق می گردد.
هنگام تزریق وریدی بهتر است جهت سوزن در جهت جریان خون باشد . در تزریق داخل رگی از سوزن 14 – 16 و گاهی 18 بسته به نوع دام – سن و سرعت تزریق استفاده می شود .
ابتدا سوزن را ضدعفونی می کنیم بعد با انگشتان دست چپ بر روی ورید در محل ناودان وداجی کمی پایین تر از ناحیه تزریق فشار وارد می اوریم پس از متورم شدن مسیر رگ سوزن را روی برجستگی حاصله از رگ گذاشته و به آرامی وارد پوست و سپس ورید نمود.
پس از داخل شدن سوزن در ورید و خروج مقداری خون از انتهای ان سرنگ را به سوزن وصل نموده و مایع را به ارامی تزریق نمود .
برای اطمینان از اینکه سوزن داخل ورید قرار گرفته و از ان خارج نشده است.
بهتر است ضمن تزریق پیستون را اندکی به عقب کشید تا اگر سوزن در رگ باشد مقداری خون وارد سرنگ گردد.
در مورد داروهایی که بوسیله لوله تزریق می شوند با پایین اوردن شیشه محتوی دارو از سطح ناحیه تزریق میتوان بدرستی تزریق پی برد .
که در این حالت اگر خون وارد لوله شد دلیل عدم خروج سوزن از ورید است . و یا میتوان محل اتصال لوله را با سوزن از هم جدا نمود و قطرات خون خارج شده از انتهای سوزن را مشاهده کرد .
بطورکلی مشاهده برامدگی در ناحیه تزریق تغییر سرعت دخول دارو در بدن – سفتی نسبی پیستون سرنگ میتوانند دلیل خروج سوزن از ورید و دخول دارو در بافت های مجاور ان باشد .
در تزریق وریدی سوزن هرچه تازه تر و تیزتر باشد عمل تزریق راحت تر انجام می گیرد .
داروهای روغنی و یا داروهایی که حالت سوسپانسیونی دارند نباید از راه وریدی تزریق گردد . از راه وریدی بیشتر در مواردی که مایعات کاملا پرحجم و بدفعات زیاد وارد بدن گردد مثلا تزریق سرم قندی یا نمکی بیشتر از این راه تزریق می گردد .
در مواردی توصیه می شود که دارو از راه داخل رگی تزریق شود مثلا در دامپزشکی تزریق ترکیبات کلسیم دار از راه عضلانی ممنوع است چون یون کلسیم برای عضلات تخریش کننده و باعث نکروز عضلانی می گردد . لذا ترکیبات کلسیم بسته به مورد از راه زیر جلدی یا وریدی تزریق می گردد.
هنگام تزریق وریدی بهتر است جهت سوزن در جهت جریان خون باشد . در تزریق داخل رگی از سوزن 14 – 16 و گاهی 18 بسته به نوع دام – سن و سرعت تزریق استفاده می شود .
ابتدا سوزن را ضدعفونی می کنیم بعد با انگشتان دست چپ بر روی ورید در محل ناودان وداجی کمی پایین تر از ناحیه تزریق فشار وارد می اوریم پس از متورم شدن مسیر رگ سوزن را روی برجستگی حاصله از رگ گذاشته و به آرامی وارد پوست و سپس ورید نمود.
پس از داخل شدن سوزن در ورید و خروج مقداری خون از انتهای ان سرنگ را به سوزن وصل نموده و مایع را به ارامی تزریق نمود .
برای اطمینان از اینکه سوزن داخل ورید قرار گرفته و از ان خارج نشده است.
بهتر است ضمن تزریق پیستون را اندکی به عقب کشید تا اگر سوزن در رگ باشد مقداری خون وارد سرنگ گردد.
در مورد داروهایی که بوسیله لوله تزریق می شوند با پایین اوردن شیشه محتوی دارو از سطح ناحیه تزریق میتوان بدرستی تزریق پی برد .
که در این حالت اگر خون وارد لوله شد دلیل عدم خروج سوزن از ورید است . و یا میتوان محل اتصال لوله را با سوزن از هم جدا نمود و قطرات خون خارج شده از انتهای سوزن را مشاهده کرد .
بطورکلی مشاهده برامدگی در ناحیه تزریق تغییر سرعت دخول دارو در بدن – سفتی نسبی پیستون سرنگ میتوانند دلیل خروج سوزن از ورید و دخول دارو در بافت های مجاور ان باشد .
در تزریق وریدی سوزن هرچه تازه تر و تیزتر باشد عمل تزریق راحت تر انجام می گیرد .
خيام
برخيز و بيا بتا براي دل ما حل کن به جمال خويشتن مشکل ما
يک کوزه شراب تا بهم نوش کنيم زان پيش که کوزهها کنند از گل ما
* * *
چون عهده نمیشود کسی فردا را حالی خوش کن تو اين دل شيدا را
می نوش بماهتاب اي ماه که ماه بسيار بتابد و نيابد ما را
يک کوزه شراب تا بهم نوش کنيم زان پيش که کوزهها کنند از گل ما
* * *
چون عهده نمیشود کسی فردا را حالی خوش کن تو اين دل شيدا را
می نوش بماهتاب اي ماه که ماه بسيار بتابد و نيابد ما را
عمر طولاني
ظريفي بر سفره خسيسي مرغ سرخ كرده ديد گفت عمر اين مرغ بعد از كشته شدن درازتر از سالهاي حيات او ميشود
تزريقات در دامپزشكي4
تزریق داخل عضلانی
متداولترین راه تزریق در کارهای درمانی روزمره دامپزشکی راه عضلانی است . و بیش از 90 درصد داروهای قابل تزریق برای درمان دام های بیمار بطور روزمره از راه عضلانی وارد بدن می شود.
در تزریق عضلانی بسته به نوع دام و سن و جثه دام ها از سرسوزن های مختلف استفاده می شود .
در اسب و گاو بالغ از سوزن نمره 16 و در دام های کوچک مانند گوساله – بره – بزغاله و کره اسب هرچه جثه کوچکتر باشد از سوزن با نمره بالاتر مثلا 18 یا 20 استفاده می شود .
طول سوزن بستگی به ضخامت عضلات ناحیه تزریق دارد در هر حال تزریق عضلانی باید عمیق باشد .
پس از کشیدن مایع بداخل سرنگ ابتدا کاملا هواگیری کرده و بعد تزریق انجام گیرد . محل تزریق را باید ضدعفونی کرد . در گاو در نواحی جانبی گردن – کپل و ران در دوطرف و در گوسفند – بره – بز و بزغاله در عضلات ران تزریق عضلانی صورت گیرد .
برای تزریق عضلانی ابتدا سرسوزن را بطور محکم بین دوانگشت دست راست گرفت و بعد یک یا دو ضربه به محل مورد نظر می زنیم تا دام عادت کند و سپس بایک حرکت سریع سوزن را وارد عضله می کنیم هرقدر سرعت دخول سوزن در بدن زیاد باشد به همان نسبت درد حاصله کمتر خواهد بود و بعد از نفوذ سوزن سرنگ را وصل می کنیم و پیستون سرنگ را آهسته بالا میکشیم تا مطمئن گردیم که سوزن وارد رگ نشده است .
مقدار تزریق دارو نباید بیش از 30 سی سی در یک نقطه باشد و اگر زیادتر از این مقدار بود بهتر است انرا در چند نقطه تزریق کرد.
در گاوهای لاغر که عضلات کپل ضخامتی ندارد مقدار تزریق در یک نقطه از این هم کمتر باید باشد .
متداولترین راه تزریق در کارهای درمانی روزمره دامپزشکی راه عضلانی است . و بیش از 90 درصد داروهای قابل تزریق برای درمان دام های بیمار بطور روزمره از راه عضلانی وارد بدن می شود.
در تزریق عضلانی بسته به نوع دام و سن و جثه دام ها از سرسوزن های مختلف استفاده می شود .
در اسب و گاو بالغ از سوزن نمره 16 و در دام های کوچک مانند گوساله – بره – بزغاله و کره اسب هرچه جثه کوچکتر باشد از سوزن با نمره بالاتر مثلا 18 یا 20 استفاده می شود .
طول سوزن بستگی به ضخامت عضلات ناحیه تزریق دارد در هر حال تزریق عضلانی باید عمیق باشد .
پس از کشیدن مایع بداخل سرنگ ابتدا کاملا هواگیری کرده و بعد تزریق انجام گیرد . محل تزریق را باید ضدعفونی کرد . در گاو در نواحی جانبی گردن – کپل و ران در دوطرف و در گوسفند – بره – بز و بزغاله در عضلات ران تزریق عضلانی صورت گیرد .
برای تزریق عضلانی ابتدا سرسوزن را بطور محکم بین دوانگشت دست راست گرفت و بعد یک یا دو ضربه به محل مورد نظر می زنیم تا دام عادت کند و سپس بایک حرکت سریع سوزن را وارد عضله می کنیم هرقدر سرعت دخول سوزن در بدن زیاد باشد به همان نسبت درد حاصله کمتر خواهد بود و بعد از نفوذ سوزن سرنگ را وصل می کنیم و پیستون سرنگ را آهسته بالا میکشیم تا مطمئن گردیم که سوزن وارد رگ نشده است .
مقدار تزریق دارو نباید بیش از 30 سی سی در یک نقطه باشد و اگر زیادتر از این مقدار بود بهتر است انرا در چند نقطه تزریق کرد.
در گاوهای لاغر که عضلات کپل ضخامتی ندارد مقدار تزریق در یک نقطه از این هم کمتر باید باشد .
بقيه در فرصتي ديگر
جمعه، شهریور ۱۳، ۱۳۸۸
كنكور
امروز خبردارشدم دخترم در رشته زبان وادبيات فارسي كه يك عمر ارزوي تحصيل در اين رشته را داشتم پذيرفته شده است خوشحال شدم خداوند بزرگ همه فرزندان نازنين را موفق بدارد
پنجشنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۸
به زبان كردي -بيماريهاي مشترك انسان ودام
نهخۆشى هاوبهش له نێوان مرۆڤ و ئاژهڵ
Animal _ human shared diseases
لهمێژه ئاژهڵ گرنكییهكى تایبهتى ههبووه له ژیانى مرۆڤ بۆ خۆپاراستن وهك سهگ یان بۆ گواستنهوه وهك ئهسپ و گوێدرێژ یان بۆ خۆراك وهك مهرو مالاَت و پهڵهوهر ، لهلایهكى ترهوه ئاژهڵ ههڵگرێك و ئامێرێكه بۆ گواستنهوهى زیاتر له (200) نهخۆشى ، ئهم نهخۆشیانه دهناسرێن به نهخۆشییه هاوبهشهكانى نێوان مرۆڤ و ئاژهڵ ، كه دهتوانین پێناسهیان بكهین بهم شێوهیه بریتیه له كۆمهڵێك نهخۆشى كهتوشى ئاژهڵ دهبىَ و بۆى ههیه بۆ مرۆڤ بگوازرێتهوه به چهندین رێگا ههروهها بهپێچهوانهشهوه ، ئهم جۆره نهخۆشییانه بهشێوهى تاكهكهسى توشى مرۆڤ وهك sallmonila یان به شێوهى گشتى وهك brucella ههروهك ئهوهى توشى سهدان كهس بوو له كوێت له ناوهرِاستى ههشتاكانى سهدهى رابردوو ، ئهم جۆره نهخۆشییانه كاریگهرى بهرچاوى ههیه و زۆر خێرایه له نێوان خهڵك بلاَودهبێتهوه وهك ژههراوى بوون به خۆراك ، و ههندىَ نهخۆشى زۆر ترسناك و كوشندهیه ، ئهگهر لهكاتى خۆیدا چارهسهر نهكرێت وهك ( هارى سهگ ) ئهوه زۆر مهترسیدار لهسهر رهوشى نهخۆشه توشبووهكه ، ههروهها لهسهر سامانى ئاژهڵ و سهرچاوهى خۆراكى مرۆڤ و مهترسیهكانى لهم سالاَنهى دوایى دا زیادبووه به هۆى داواكارى لهسهر خۆراك به تایبهتى بهرههمى ئاژهڵ .
گهر تهماشاى رێژهى دانیشتوان بكهین دهبینین به شێوهیهكى ترسناك روو لهزیادبونه بىَ ئهوهى لهبهرامبهردا رێژهى ئاژهڵ زیادبىَ ، ئهوهش هۆكارهكهى ئهوهنى یه كهئاژهڵ دهگوازرێتهوه لهنێوان وهلاتان بهشێوهیهكى بهردهوام بهڵكو بههۆى گۆرینى لهوهرگا و شێوهى بهخێوكردنى ئاژهڵ و ژینگهكهیان نهخۆشیهكه زیاددهكات .
نموونهى ئهم جۆره نهخۆشیانه هارى سهگ- Sallmonilla-Brucella - تاعون- زهردهتا -ههلاَمهتى باڵنده -.
زانایان وابیردهكهنهوه ئهم كێشهیه لهسنورى خۆى تێدهپهرىَ لهسهدهى داهاتوودا ، ههروهها چهند هۆى نوێش ههیهكه تائێستا بهتهواوى نهزانراوه كه لهرێگهیانهوه ئهم نهخۆشیانه لهئاژهڵهوه دهگوێزرێنهوه بۆ مرۆڤ وهك :- شێتبونى چێل -سارس- ههلاََمهتى باڵنده-- دیاره له ههموو ولاَتان بهتایبهتى كوردستان لهوهرزى بههار دهردهچن بۆ گهشتوگوزار لهگهڵ خێزان و هاورێكانیان ههر چهنده خۆشى ئارامى دهبهخشىَ بهلاَم رووداوى دڵتهزێنیشى لىَ دهكهوێتهوه ههروهها ئهم گهشتانه مهترسى تهندروستیشى ههیه كهئێمهش لهگهڵ خۆمان له شوێنى گهشتوگوزار دێنینه ناو شارهكان و ههندىَ لهم نهخۆشیانه دۆزراونهتهوه كه نهخۆشى هاوبهشن له نێوان مرۆڤ و ئاژهڵ وهكو هارى سهگ كهبریتى یه لهههلاَوسانى مێشك ومۆخى و زۆر كوشندهیه وسهرهتا نیشانهكانى دهست پىَ دهكات بهههست كردن بهترس و سهرئێشه و تا و راچهنین وهترس لهئاو و ههوا ههروهها بهبهردهوامى بههێزدهبێت تادهگاته كهشنگبوونى ماسولكهى گهروو هورێنه ، زۆربهى جار بهردهوام دهبىَ بۆماوهى 2-6 رۆژ دواى ئهوماوهیه نهخۆش دهمرێت بههۆى كهشهنگبونى ماسولكهكانى سییهكان ، و ئهم نهخۆشى یه بلاَوهلهجیهان وتا تواناى ههیه توشى مرۆڤ دهبىَ ئهویش ڤایرۆسى سهگه كه سالاَنه نزیكهى 100 كهس لهجیهان دهمرىَ ، ئهم رێژهیه زۆركهمه گهر بهراوردى بكهین لهگهڵ نیوهى سهدهى رابردوو ، ئهمهش بههۆى پێدانى دهرمانه بهو ئاژهلاَنهى كه لهماڵهكان بهخێودهكرىَ وكارى گهرى دهرمانهكه لهسهر نهخۆشى یهكه دهردهكهوىَ و چارهسهردهكرىَ .
ئهگهر باسى سهگ بكهین لهكۆمهڵگاكهمان زۆر بهخێو دهكریت به تایبهتى له دێیهكان بهلاَم با ئهمهش بزانین كه سهگ خۆى نهخۆشى یه لهنێو ئاژهڵهكان و چهند ناوچهیهك ههیه لهجیهان كهسهگى تێدا كهم بهخێودهكرێت وهكو :- ئوسترالیا - نیوزیلاندا -یابان - و ههندىَ دورگه و ناوچهله ئۆروپا .
ههروهها چهند ئاژهڵێكى تریش ههیه ههڵگرى نهخۆشین وهك :- پشیله ، رێوى ، گورگ ، چهقهل ، شهم شهمهكوێره. و بهدهگمهن توشى ههندىَ ئاژهڵى تردهبىَ وهكو :- مشك ، جرج ، كهروێشكى كێوى ، سمۆره
لهلایهكى ترهوه نهخۆشى لهئاژهڵ دهگوێزرێتهوه بۆ مرۆڤ لهرێگاى ئهو برین و قلیشانهى جهستهى مرۆڤ و بهرئهولیكاوه دهكهوىَ كه توشى ڤایرۆس بووه یان ئهو ڤایرۆسانهى له ژێر ددانهكانیهتى ، و ئهو ڤایرۆسه بهردهوام دهبىَ له قۆناغهكانى گهشهكردن و دابهشبوونى بۆماوهى (3 - 8) ههفته و دواى نیشانهكانى ترسناكى لىَ دهردهكهوێت كه پێویسته برینهكان سارێژو چارهسهر بكرىَ پێش توشبوون به زوترین كات لهلایهن پزیشكى پسپۆر و پارێزهرى تهندروستى بهكوتانى دژه نهخۆشیهكه ئهویش له ماوهى سىَ مانگ بهردهوامى له ژێر چاودێرى بىَ و برینهكه پاك بكرێتهوه و دژهتهنى پێبدرێت .
* چهند ئامۆژگارییهك دهربارهى ئهو نهخۆشییانهى له ژینگه توشى مرۆڤ دهبێت :
1- دوور كهوتنهوه لهو شوێنانهى ئاژهڵى تێدایه به تایبهت ئاژهڵه كێویه نهخۆشى ههڵگرهكان
2- كاتێك دهبینى ئاژهڵێك نهخۆشه یان چهند نیشانهیهكى ناسروشتى لێى بهدیاردهكهوىَ خۆت لێى دوور رابگره و ئاگادارى لیژنهى تهندروستى و پسپورى تایبهت به ئاژهلاَن بكه .
3- كاتێك توشى برینێك بوویت یان ئاژهڵێك پهلاَمارى دایت دهبێت بهزوترین كات برینهكه به ئاوو سابوون پاك بكهیتهوه و سهردانى نزیك ترین نهخۆشخانه بكهیت بۆ چارهسهر كردنى ئهم جۆره نهخۆشیانه .
نهخۆشى Brucella دووهمین نهخۆشیه كه توشى كۆمهڵه مرۆڤ دهبىَ ئهویش تووشبوونى زۆربهى كات له دێیهكان روو دهدات ، ئهم نهخۆشیه چهند ناوێكى تریشى ههیه ئهوانیش ( تاى متموجه ، تاى دهریاى سپى ناوهرِاست ، تاى مالته) ئهم نهخۆشیه له ناكاو یان ههنگاو به ههنگاو دهست پىَ دهكات به تاێكى بهردهوام یان پچر پچر بۆ ماوهیهكى دیارى نهكراو لهگهَل كۆكهو لاواز بوون و ئارهق كردن و بێزار بوون بهژانى جومگه و ههلاَوسان و كهمبوونى كێش و ئازار له ههموو لهش و كهم خۆراكى و ئهگهر چارهسهر نهكرێت له كات و شێوێنى خۆى به دژهتهن و كوتان ، ئهوا نهخۆشییهكه بهردهوام دهبىَ بۆ ماوهى چهند رۆژ یان چهند مانگ یان ساڵێك و زیاتر نهخۆشهكه به رێژهى 2% بۆى ههیه بمرىَ بههۆى چارهسهر نهكردنى یان چارهسهرى ههڵه ، ئهویش دهبینین 20 - 60 % رووداوهكان لهلایهن ئهندامى میزو زاوزىَ دهبىَ .
هۆكارى توش بون بهم نهخۆشیه دهگهرێتهوه بۆ بهكتریاى Brucella كه لهلایهن ( سیر ویلیام برس) دۆزرایهوه كاتێك دكتۆرى سوپاى ئینگلیز بو له مالتا له سهدهى 19 ، ئهم میكرۆبهى له نمونهیهك له سیهكانى سهربازه بریتانیه مردوهكان كه له پێشتر تووشى تا هاتبوون دۆزییهوه ههر ئهمهشبوو ناونرا به ( تاى مالتا) و ئهم میكرۆبه چهند جۆرێكى ههیه لهوانهش برۆسیلى بهرهاویشتن ، برۆسیلى مالته ، برۆسیلى بهراز ، برۆسیلى سهگ ئهم نهخۆشیانهش بهربلاَوه له ههموو جیهان و زۆرترین ئهو ولاته ئهورۆپیانه توانیویانه رێى لىَ بگرن بهلاَم ئهم نهخۆشیه له كوردستان ئهوه نیه كهتهنها ئهوكهسانه بگرێتهوه كوئاژهڵ بهخێودهكهن ، بهڵكو زۆرجار لهرێگاى ئهو خۆراكه نادروستانه توشدهبێت كه بهرێگایهكى دروست ئامادهنهكرابىَ ، ههروهها ئهگهر تهماشاى بهرههمهكانى ئاژهڵ بكهین دهبینین ههندىَ كهس گوىَ نادهنه تهندروستى و ئاژهڵ بهبىَ سهردانى پزیشكێك سهردهبرن و وهكو خۆراك سوودى لێوهردهگرن . لێرهدا مهبهستمان له چۆنیهتى ئامادهكردنییهتى بۆ نموونه ههندىَ بهتهواوى نایكولێنن یان سوورى ناكهنهوه و دهلێن ئهگهر خوێن لهناو بمێنىَ باشتره یان شیر بهبىَ كولاَن دهخۆن ، ئهمهش مهترسییهكى زۆرى ههیه لهسهر مرۆڤ و كۆمهڵگا چونكه رێگاكانى توش بوون بهم نهخۆشیانه زۆره لهوانه له رێگاى خۆراكهوه یان تێكهلاَوى لهگهڵ ئاژهڵ كه زۆر جاردهبینین ئاژهڵ به خێوى دهكهن له ناوماڵ و له باوهشى دهگرن و نازانن چهند مهترسییهكى گهورهیه لهسهر ژیانیان و ئهمهش بزانه ئهم نهخۆشیانه له ههوادا ناگوێزرێتهوه .
بۆیه لێرهدا چهند ئامۆژگاریهك دهكهم بۆ ئهو كهسانهى ئاژهڵ بهخێو دهكهن یان گهشتوگوزار دهكهن .
* لهنزیك ئهو شوێنانه دانهنیشه كه ئاژهڵى تێدایه یان شوێنى ئاژهڵ بووه .
* دهست له ئاژهڵ نهدهو خۆتى لىَ دوور كهرهوه چونكه بۆى ههیه تووشى نهخۆشى بوبىَ .
* خۆت دڵنیا بكهرهوه لهبهرههمهكانى ئاژهڵ به پیشاندانى به پسپۆرى تایبهت .
* مههێله منداڵهكان نزیكى ئاژهڵ بن یان بهخێوى بكهن لهنێو ماڵهوه .
Animal _ human shared diseases
لهمێژه ئاژهڵ گرنكییهكى تایبهتى ههبووه له ژیانى مرۆڤ بۆ خۆپاراستن وهك سهگ یان بۆ گواستنهوه وهك ئهسپ و گوێدرێژ یان بۆ خۆراك وهك مهرو مالاَت و پهڵهوهر ، لهلایهكى ترهوه ئاژهڵ ههڵگرێك و ئامێرێكه بۆ گواستنهوهى زیاتر له (200) نهخۆشى ، ئهم نهخۆشیانه دهناسرێن به نهخۆشییه هاوبهشهكانى نێوان مرۆڤ و ئاژهڵ ، كه دهتوانین پێناسهیان بكهین بهم شێوهیه بریتیه له كۆمهڵێك نهخۆشى كهتوشى ئاژهڵ دهبىَ و بۆى ههیه بۆ مرۆڤ بگوازرێتهوه به چهندین رێگا ههروهها بهپێچهوانهشهوه ، ئهم جۆره نهخۆشییانه بهشێوهى تاكهكهسى توشى مرۆڤ وهك sallmonila یان به شێوهى گشتى وهك brucella ههروهك ئهوهى توشى سهدان كهس بوو له كوێت له ناوهرِاستى ههشتاكانى سهدهى رابردوو ، ئهم جۆره نهخۆشییانه كاریگهرى بهرچاوى ههیه و زۆر خێرایه له نێوان خهڵك بلاَودهبێتهوه وهك ژههراوى بوون به خۆراك ، و ههندىَ نهخۆشى زۆر ترسناك و كوشندهیه ، ئهگهر لهكاتى خۆیدا چارهسهر نهكرێت وهك ( هارى سهگ ) ئهوه زۆر مهترسیدار لهسهر رهوشى نهخۆشه توشبووهكه ، ههروهها لهسهر سامانى ئاژهڵ و سهرچاوهى خۆراكى مرۆڤ و مهترسیهكانى لهم سالاَنهى دوایى دا زیادبووه به هۆى داواكارى لهسهر خۆراك به تایبهتى بهرههمى ئاژهڵ .
گهر تهماشاى رێژهى دانیشتوان بكهین دهبینین به شێوهیهكى ترسناك روو لهزیادبونه بىَ ئهوهى لهبهرامبهردا رێژهى ئاژهڵ زیادبىَ ، ئهوهش هۆكارهكهى ئهوهنى یه كهئاژهڵ دهگوازرێتهوه لهنێوان وهلاتان بهشێوهیهكى بهردهوام بهڵكو بههۆى گۆرینى لهوهرگا و شێوهى بهخێوكردنى ئاژهڵ و ژینگهكهیان نهخۆشیهكه زیاددهكات .
نموونهى ئهم جۆره نهخۆشیانه هارى سهگ- Sallmonilla-Brucella - تاعون- زهردهتا -ههلاَمهتى باڵنده -.
زانایان وابیردهكهنهوه ئهم كێشهیه لهسنورى خۆى تێدهپهرىَ لهسهدهى داهاتوودا ، ههروهها چهند هۆى نوێش ههیهكه تائێستا بهتهواوى نهزانراوه كه لهرێگهیانهوه ئهم نهخۆشیانه لهئاژهڵهوه دهگوێزرێنهوه بۆ مرۆڤ وهك :- شێتبونى چێل -سارس- ههلاََمهتى باڵنده-- دیاره له ههموو ولاَتان بهتایبهتى كوردستان لهوهرزى بههار دهردهچن بۆ گهشتوگوزار لهگهڵ خێزان و هاورێكانیان ههر چهنده خۆشى ئارامى دهبهخشىَ بهلاَم رووداوى دڵتهزێنیشى لىَ دهكهوێتهوه ههروهها ئهم گهشتانه مهترسى تهندروستیشى ههیه كهئێمهش لهگهڵ خۆمان له شوێنى گهشتوگوزار دێنینه ناو شارهكان و ههندىَ لهم نهخۆشیانه دۆزراونهتهوه كه نهخۆشى هاوبهشن له نێوان مرۆڤ و ئاژهڵ وهكو هارى سهگ كهبریتى یه لهههلاَوسانى مێشك ومۆخى و زۆر كوشندهیه وسهرهتا نیشانهكانى دهست پىَ دهكات بهههست كردن بهترس و سهرئێشه و تا و راچهنین وهترس لهئاو و ههوا ههروهها بهبهردهوامى بههێزدهبێت تادهگاته كهشنگبوونى ماسولكهى گهروو هورێنه ، زۆربهى جار بهردهوام دهبىَ بۆماوهى 2-6 رۆژ دواى ئهوماوهیه نهخۆش دهمرێت بههۆى كهشهنگبونى ماسولكهكانى سییهكان ، و ئهم نهخۆشى یه بلاَوهلهجیهان وتا تواناى ههیه توشى مرۆڤ دهبىَ ئهویش ڤایرۆسى سهگه كه سالاَنه نزیكهى 100 كهس لهجیهان دهمرىَ ، ئهم رێژهیه زۆركهمه گهر بهراوردى بكهین لهگهڵ نیوهى سهدهى رابردوو ، ئهمهش بههۆى پێدانى دهرمانه بهو ئاژهلاَنهى كه لهماڵهكان بهخێودهكرىَ وكارى گهرى دهرمانهكه لهسهر نهخۆشى یهكه دهردهكهوىَ و چارهسهردهكرىَ .
ئهگهر باسى سهگ بكهین لهكۆمهڵگاكهمان زۆر بهخێو دهكریت به تایبهتى له دێیهكان بهلاَم با ئهمهش بزانین كه سهگ خۆى نهخۆشى یه لهنێو ئاژهڵهكان و چهند ناوچهیهك ههیه لهجیهان كهسهگى تێدا كهم بهخێودهكرێت وهكو :- ئوسترالیا - نیوزیلاندا -یابان - و ههندىَ دورگه و ناوچهله ئۆروپا .
ههروهها چهند ئاژهڵێكى تریش ههیه ههڵگرى نهخۆشین وهك :- پشیله ، رێوى ، گورگ ، چهقهل ، شهم شهمهكوێره. و بهدهگمهن توشى ههندىَ ئاژهڵى تردهبىَ وهكو :- مشك ، جرج ، كهروێشكى كێوى ، سمۆره
لهلایهكى ترهوه نهخۆشى لهئاژهڵ دهگوێزرێتهوه بۆ مرۆڤ لهرێگاى ئهو برین و قلیشانهى جهستهى مرۆڤ و بهرئهولیكاوه دهكهوىَ كه توشى ڤایرۆس بووه یان ئهو ڤایرۆسانهى له ژێر ددانهكانیهتى ، و ئهو ڤایرۆسه بهردهوام دهبىَ له قۆناغهكانى گهشهكردن و دابهشبوونى بۆماوهى (3 - 8) ههفته و دواى نیشانهكانى ترسناكى لىَ دهردهكهوێت كه پێویسته برینهكان سارێژو چارهسهر بكرىَ پێش توشبوون به زوترین كات لهلایهن پزیشكى پسپۆر و پارێزهرى تهندروستى بهكوتانى دژه نهخۆشیهكه ئهویش له ماوهى سىَ مانگ بهردهوامى له ژێر چاودێرى بىَ و برینهكه پاك بكرێتهوه و دژهتهنى پێبدرێت .
* چهند ئامۆژگارییهك دهربارهى ئهو نهخۆشییانهى له ژینگه توشى مرۆڤ دهبێت :
1- دوور كهوتنهوه لهو شوێنانهى ئاژهڵى تێدایه به تایبهت ئاژهڵه كێویه نهخۆشى ههڵگرهكان
2- كاتێك دهبینى ئاژهڵێك نهخۆشه یان چهند نیشانهیهكى ناسروشتى لێى بهدیاردهكهوىَ خۆت لێى دوور رابگره و ئاگادارى لیژنهى تهندروستى و پسپورى تایبهت به ئاژهلاَن بكه .
3- كاتێك توشى برینێك بوویت یان ئاژهڵێك پهلاَمارى دایت دهبێت بهزوترین كات برینهكه به ئاوو سابوون پاك بكهیتهوه و سهردانى نزیك ترین نهخۆشخانه بكهیت بۆ چارهسهر كردنى ئهم جۆره نهخۆشیانه .
نهخۆشى Brucella دووهمین نهخۆشیه كه توشى كۆمهڵه مرۆڤ دهبىَ ئهویش تووشبوونى زۆربهى كات له دێیهكان روو دهدات ، ئهم نهخۆشیه چهند ناوێكى تریشى ههیه ئهوانیش ( تاى متموجه ، تاى دهریاى سپى ناوهرِاست ، تاى مالته) ئهم نهخۆشیه له ناكاو یان ههنگاو به ههنگاو دهست پىَ دهكات به تاێكى بهردهوام یان پچر پچر بۆ ماوهیهكى دیارى نهكراو لهگهَل كۆكهو لاواز بوون و ئارهق كردن و بێزار بوون بهژانى جومگه و ههلاَوسان و كهمبوونى كێش و ئازار له ههموو لهش و كهم خۆراكى و ئهگهر چارهسهر نهكرێت له كات و شێوێنى خۆى به دژهتهن و كوتان ، ئهوا نهخۆشییهكه بهردهوام دهبىَ بۆ ماوهى چهند رۆژ یان چهند مانگ یان ساڵێك و زیاتر نهخۆشهكه به رێژهى 2% بۆى ههیه بمرىَ بههۆى چارهسهر نهكردنى یان چارهسهرى ههڵه ، ئهویش دهبینین 20 - 60 % رووداوهكان لهلایهن ئهندامى میزو زاوزىَ دهبىَ .
هۆكارى توش بون بهم نهخۆشیه دهگهرێتهوه بۆ بهكتریاى Brucella كه لهلایهن ( سیر ویلیام برس) دۆزرایهوه كاتێك دكتۆرى سوپاى ئینگلیز بو له مالتا له سهدهى 19 ، ئهم میكرۆبهى له نمونهیهك له سیهكانى سهربازه بریتانیه مردوهكان كه له پێشتر تووشى تا هاتبوون دۆزییهوه ههر ئهمهشبوو ناونرا به ( تاى مالتا) و ئهم میكرۆبه چهند جۆرێكى ههیه لهوانهش برۆسیلى بهرهاویشتن ، برۆسیلى مالته ، برۆسیلى بهراز ، برۆسیلى سهگ ئهم نهخۆشیانهش بهربلاَوه له ههموو جیهان و زۆرترین ئهو ولاته ئهورۆپیانه توانیویانه رێى لىَ بگرن بهلاَم ئهم نهخۆشیه له كوردستان ئهوه نیه كهتهنها ئهوكهسانه بگرێتهوه كوئاژهڵ بهخێودهكهن ، بهڵكو زۆرجار لهرێگاى ئهو خۆراكه نادروستانه توشدهبێت كه بهرێگایهكى دروست ئامادهنهكرابىَ ، ههروهها ئهگهر تهماشاى بهرههمهكانى ئاژهڵ بكهین دهبینین ههندىَ كهس گوىَ نادهنه تهندروستى و ئاژهڵ بهبىَ سهردانى پزیشكێك سهردهبرن و وهكو خۆراك سوودى لێوهردهگرن . لێرهدا مهبهستمان له چۆنیهتى ئامادهكردنییهتى بۆ نموونه ههندىَ بهتهواوى نایكولێنن یان سوورى ناكهنهوه و دهلێن ئهگهر خوێن لهناو بمێنىَ باشتره یان شیر بهبىَ كولاَن دهخۆن ، ئهمهش مهترسییهكى زۆرى ههیه لهسهر مرۆڤ و كۆمهڵگا چونكه رێگاكانى توش بوون بهم نهخۆشیانه زۆره لهوانه له رێگاى خۆراكهوه یان تێكهلاَوى لهگهڵ ئاژهڵ كه زۆر جاردهبینین ئاژهڵ به خێوى دهكهن له ناوماڵ و له باوهشى دهگرن و نازانن چهند مهترسییهكى گهورهیه لهسهر ژیانیان و ئهمهش بزانه ئهم نهخۆشیانه له ههوادا ناگوێزرێتهوه .
بۆیه لێرهدا چهند ئامۆژگاریهك دهكهم بۆ ئهو كهسانهى ئاژهڵ بهخێو دهكهن یان گهشتوگوزار دهكهن .
* لهنزیك ئهو شوێنانه دانهنیشه كه ئاژهڵى تێدایه یان شوێنى ئاژهڵ بووه .
* دهست له ئاژهڵ نهدهو خۆتى لىَ دوور كهرهوه چونكه بۆى ههیه تووشى نهخۆشى بوبىَ .
* خۆت دڵنیا بكهرهوه لهبهرههمهكانى ئاژهڵ به پیشاندانى به پسپۆرى تایبهت .
* مههێله منداڵهكان نزیكى ئاژهڵ بن یان بهخێوى بكهن لهنێو ماڵهوه .
شيعري كوردي
ماچت دهكهم
ئهی گیانی خۆم ماچت دهكهم
قۆرتی چهناگهت ماچ دهكهم
نهرمانی گوێت
گۆی مهمكهكانت ماچ دهكهم.
◊
زۆر تینووتم
لهگهڵ ئهوهی چاك دهزانم،
مهمكهكانت وهك تۆپه خوێ،
تا ماچیان كهم،
نهمامی زهردی تینوێتی
له ئێسكمدا پتر دهڕوێ!
◊
ئهی گیانی خۆم!
له یهكهم كۆرسی ئهویندا
مهمكهكانت فێریان كردم
رێزی بهفری چیاكان بگرم.
چاوهكانت فێریان كردم
رێزی كانی بناری شاخهكان بگرم.
◊
دهمهوێ بگهڕێمهوه
بۆ سهر تهختهی قوتابخانه.
چاوهڕێت كهم
له دووهم كۆرسی ئهویندا
فێرم بكهی مهمكهكانت بپارێزم
فێرم بكهی چاوهكانت بپارێزم!
ئهی گیانی خۆم ماچت دهكهم
قۆرتی چهناگهت ماچ دهكهم
نهرمانی گوێت
گۆی مهمكهكانت ماچ دهكهم.
◊
زۆر تینووتم
لهگهڵ ئهوهی چاك دهزانم،
مهمكهكانت وهك تۆپه خوێ،
تا ماچیان كهم،
نهمامی زهردی تینوێتی
له ئێسكمدا پتر دهڕوێ!
◊
ئهی گیانی خۆم!
له یهكهم كۆرسی ئهویندا
مهمكهكانت فێریان كردم
رێزی بهفری چیاكان بگرم.
چاوهكانت فێریان كردم
رێزی كانی بناری شاخهكان بگرم.
◊
دهمهوێ بگهڕێمهوه
بۆ سهر تهختهی قوتابخانه.
چاوهڕێت كهم
له دووهم كۆرسی ئهویندا
فێرم بكهی مهمكهكانت بپارێزم
فێرم بكهی چاوهكانت بپارێزم!
اشتراک در:
پستها (Atom)