در دامپزشكي يكي از رسوم ناپسند كه ريشه در جهل مادارد خطاب كردن افراد غير دكتر با القاب دكتر ميباشد اين قضيه در پزشكي هم ساري و جاري است ولي در جامعه پزشكي بيشتر مراجعين دربان نظافتچي تكنيسين و .... را با عنوان دكتر صدا ميزنند ولي در دامپزشكي هم مراجعين و هم غير دكتران همديگر را دكتر صداميزنند در گذشته هاي دور كه تعداد دكتر و كاردان دامپزشكي كم بود ودر مواردي تكنيسين هاي شش ماهه و حتي رانندگان اداره امپولهاي دامها را ميزدند بساط خطاب قرار دادن افراد غير دكتر با عناوين دكتر به راه بود
در ساير جاها افراد به حج نرفته را در ايامي حاجي صداميزدند و انها هم از اين القاب محظوظ شده و استفاده هاي خود را نيز بعضا ميبردند
در ايران قديم افراد به همديگر شريف، سركار و جناب ميگفتند . حتي دو مستخدم كه در خانه اعيان به كار مشغول بودند ، وقتي به هم ميرسيدند، از به كار بردن لفظ سركار در حق يكديگر دريغ نميكردند. حتي افرادي بوده اند كه اسمشان حاجي ميرزا اقا بوده و در هنگام صدور شناسنامه اداره سجليات با مشكل جدي مواجه ميشده است
عنواني كه از يك تخصص ميآيد، طبيعي است كه در جايگاه خودش استفاده شود. كسي كه پزشك است در خانه و در روابط زناشويي اش طبيب نيست و يك مهندس قطعا در سوپر محل و نانوايي مهندسي نميكند؛ اما اين عنوانهاي اكتسابي در جامعه ما چنان كاركرد دارند كه از يك سو خود صاحبان آن عنوان به كاربردشان دامن ميزنند و از ديگر سو، ديگران شكلي افراطي به آن ميبخشند.
وجه ديگري از اين جريان هم وجود دارد كه به خود صاحبان آن لقبها بر ميگردد. در واقع همه ما بسياري از افراد را ديدهايم كه اصرار دارند حتما آنها را با عنوان تحصيلي شان بخوانند و در غير اين صورت دلگير ميشوند و حتي برخوردهاي نامناسبي هم نشان ميدهند. خيلي از دانشجويان چنين تجربهاي را داشتهاند. بسياري از استادان اصرار دارند دانشجويان حتما آنها را با عنوان استاد و دكتر بنامند و اين اصرار البته باعث رواج رفتارهاي تملقآميز و ايجاد رفتارهاي غيرعلمي در محيطهاي دانشگاهي ميشود. اين رفتار نشانه آن است كه فرد براي خودش كافي نيست و براي تكميل خودش دنبال تيتر و عنوان ميگردد. چنين فردي كمبودي دارد كه ميخواهد آن را با عنوانش جبران كند. در واقع ميتوان گفت اين عنوان يك جور نقاب است كه فرد به چهره ميزند تا خود واقعياش را بپوشاند و تصوير زيباتري از خود نشان دهد. با داشتن اين عنوان، فرد احساس ميكند احاطه و كنترل بيشتر و بهتري روي اطرافيانش دارد
ما تنها كشور دنيا نيستيم كه دانشگاه داريم و تحصيل ميكنيم. تنها كشوري هم نبودهايم كه لقبهاي اهدايي و رسميدر تاريخ مان وجود داشته است؛ اما گويا از معدود كشورهايي هستيم كه در فضاهاي نامربوط هم از عنوانهاي علمي استفاده ميكنيم. در حالي كه بيشتر شخصيتهاي سياسي دنيا تحصيلات دانشگاهي در سطح دكتري دارند، تا به حال نشنيدهايم كه كسي در دنيا آنها را به عنوان دكتر بنامد و تنها در خبرهاي علمي است كه افراد در توصيف پژوهشهايشان با عنوان دكتر و پروفسور معرفي ميشوند. اگر يكبار به راديوي يكي از كشورهاي عربي گوش بدهيم ميشنويم كه قبل از ذكر نام پادشاه كلي القاب و عناوين ذكر ميشود كه وقتي به نام طرف ميرسيم فراموش ميكنيم كه قضيه چي بوده است در حاليكه فردي كه دنيا را با اختراع خود متحول نموده است اسمش فقط اديسون گفته ميشود همين و بس . بياييد برگرديم به خودمان و خودمان باشيم القاب و عناوين نداشته فقط مارا گول ميزند و عيوب مارا اشكار هر شغلي براي خودش جايگاهي دارد مثليست كه ميگويد حمالها هم عزيزان مادرانند اهميت يك سپور در بهداشت يك شهر كم از نقش و جايگاه يك پزشك نيست بلكه بيشتر هم هست . اگر من دكترم اين تيتر را نبايد در نزد باجناغ – برادر زن و ..... خرج كنم محل خرج ان در محل كار است
اين مطلب بعد از مطالعه روزنامه جام جم شماره 2723 كتابت شد در سنه 1430 يوم دوازدهم ذيحجه
در ساير جاها افراد به حج نرفته را در ايامي حاجي صداميزدند و انها هم از اين القاب محظوظ شده و استفاده هاي خود را نيز بعضا ميبردند
در ايران قديم افراد به همديگر شريف، سركار و جناب ميگفتند . حتي دو مستخدم كه در خانه اعيان به كار مشغول بودند ، وقتي به هم ميرسيدند، از به كار بردن لفظ سركار در حق يكديگر دريغ نميكردند. حتي افرادي بوده اند كه اسمشان حاجي ميرزا اقا بوده و در هنگام صدور شناسنامه اداره سجليات با مشكل جدي مواجه ميشده است
عنواني كه از يك تخصص ميآيد، طبيعي است كه در جايگاه خودش استفاده شود. كسي كه پزشك است در خانه و در روابط زناشويي اش طبيب نيست و يك مهندس قطعا در سوپر محل و نانوايي مهندسي نميكند؛ اما اين عنوانهاي اكتسابي در جامعه ما چنان كاركرد دارند كه از يك سو خود صاحبان آن عنوان به كاربردشان دامن ميزنند و از ديگر سو، ديگران شكلي افراطي به آن ميبخشند.
وجه ديگري از اين جريان هم وجود دارد كه به خود صاحبان آن لقبها بر ميگردد. در واقع همه ما بسياري از افراد را ديدهايم كه اصرار دارند حتما آنها را با عنوان تحصيلي شان بخوانند و در غير اين صورت دلگير ميشوند و حتي برخوردهاي نامناسبي هم نشان ميدهند. خيلي از دانشجويان چنين تجربهاي را داشتهاند. بسياري از استادان اصرار دارند دانشجويان حتما آنها را با عنوان استاد و دكتر بنامند و اين اصرار البته باعث رواج رفتارهاي تملقآميز و ايجاد رفتارهاي غيرعلمي در محيطهاي دانشگاهي ميشود. اين رفتار نشانه آن است كه فرد براي خودش كافي نيست و براي تكميل خودش دنبال تيتر و عنوان ميگردد. چنين فردي كمبودي دارد كه ميخواهد آن را با عنوانش جبران كند. در واقع ميتوان گفت اين عنوان يك جور نقاب است كه فرد به چهره ميزند تا خود واقعياش را بپوشاند و تصوير زيباتري از خود نشان دهد. با داشتن اين عنوان، فرد احساس ميكند احاطه و كنترل بيشتر و بهتري روي اطرافيانش دارد
ما تنها كشور دنيا نيستيم كه دانشگاه داريم و تحصيل ميكنيم. تنها كشوري هم نبودهايم كه لقبهاي اهدايي و رسميدر تاريخ مان وجود داشته است؛ اما گويا از معدود كشورهايي هستيم كه در فضاهاي نامربوط هم از عنوانهاي علمي استفاده ميكنيم. در حالي كه بيشتر شخصيتهاي سياسي دنيا تحصيلات دانشگاهي در سطح دكتري دارند، تا به حال نشنيدهايم كه كسي در دنيا آنها را به عنوان دكتر بنامد و تنها در خبرهاي علمي است كه افراد در توصيف پژوهشهايشان با عنوان دكتر و پروفسور معرفي ميشوند. اگر يكبار به راديوي يكي از كشورهاي عربي گوش بدهيم ميشنويم كه قبل از ذكر نام پادشاه كلي القاب و عناوين ذكر ميشود كه وقتي به نام طرف ميرسيم فراموش ميكنيم كه قضيه چي بوده است در حاليكه فردي كه دنيا را با اختراع خود متحول نموده است اسمش فقط اديسون گفته ميشود همين و بس . بياييد برگرديم به خودمان و خودمان باشيم القاب و عناوين نداشته فقط مارا گول ميزند و عيوب مارا اشكار هر شغلي براي خودش جايگاهي دارد مثليست كه ميگويد حمالها هم عزيزان مادرانند اهميت يك سپور در بهداشت يك شهر كم از نقش و جايگاه يك پزشك نيست بلكه بيشتر هم هست . اگر من دكترم اين تيتر را نبايد در نزد باجناغ – برادر زن و ..... خرج كنم محل خرج ان در محل كار است
اين مطلب بعد از مطالعه روزنامه جام جم شماره 2723 كتابت شد در سنه 1430 يوم دوازدهم ذيحجه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفا در صورت امكان نظر ارزشمندتان را درج فرمايند